ماهیت جمهوری اسلامی و تداوم بحران زایی…

              ماهیت جمهوری اسلامی و تداوم بحران زایی…

                                                                                                        رامین بهاری

“همچنان که در زندگی خصوصی میان آن چیزی که شخص درباره‌ی خود می‌اندیشد و به زبان می‌آورد، و آنچه به واقع هست و انجام می‌دهد، فرق می‌گذارند، در نبردهای تاریخی، حتی بیشتر لازم است که میان گفته‌ها و ادعا‌های خیال‌پروارنه‌ی احزاب، و سازمان و منافع واقعی آنها و همچنین میان طرز تلقی آنها از خودشان و آن چیزی که به واقع هستند، فرق گذاشته شود.”

                                                                                     کارل مارکس هجدهم برومر لویی بناپارت

گسترش ویروس کرونا وضعیت استثنایی نیست. با وجود آنکه ویروس کووید ۱۹ در ده ها کشور پخش شده است. اما سازمان بهداشت جهانی هنوز آن را همه­گیر اعلام نکرده است. ویروس همه­گیر جهانی، شیوع یک بیماری در یک محدوده جغرافیایی گسترده است، که جمعیت بسیاری را تحت تاثیر قرار می­دهد، و پدیده جدیدی نیست.

آنفلوآنزا ی اسپانیایی: درسال ۱۹۱۸ این نوع آنفلوآنزا حدود ۵۰ میلیون نفر را در جهان کشت به ویژه افراد ۱۵ تا ۳۴ سال به آن مبتلا شدند.

آنفلوآنزا ی آسیایی: نخستین بار در سال ۱۹۵۷ درسنگاپور گزارش شد این بیماری یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر را کشت.

آنفلوآنزای هنگ کنکی: در سال ۱۹۶۸ ظاهر شد و جان۵۰۰ هزارنفر را درهنگ کنک گرفت. بیماری در اروپا و آسیا گسترش پیدا کرد. سربازان آمریکایی بازگشته از ویتنام این ویروس را به آمریکا آوردند. ده ها هزارنفر به دلیل این بیماری درامریکا مردند.

آنفلوآنزا ی خوکی: این نوع آنفلوآنزا در سال ۲۰۰۹، جان حدود ۲۰۰ هزارتن را گرفت  اولین بار این بیماری در مکزیک پیداشد. عامل این بیماری شبیه ویروس­هایی است  که خوک­ها را بیمار می­کند

ویروس‌هایی مثل Hiv  و فلج اطفال کشنده تر هستند . Hiv  یا ایدز در سال ۱۹۸۱ در آمریکا گزارش شد. ۷۵ میلیون نفر در سراسر جهان به آن مبتلا شده‌اند که ۳۲ میلیون نفر جان دادند.

سازمان بهداشت جهانی احتمال سرایت ویروس کرونا به سرتاسر جهان را “بسیار بالا” می‌داند. در حال حاضر بیش از ۸۰ کشور موارد ابتلا به ویروس کرونا شناسایی شده و افزایش تعداد مبتلایان در کشورهایی نظیر کره جنوبی، ایتالیا و ایران روندی پر شتاب به خود گرفته است. شمار قربانیان ابتلا به ویروس کرونا در سراسر جهان تا ۴ مارس ۱۴ اسفند ماه ۹۸ به ۳۳۰۰ نفر رسید. چین همچنان طلایه دار بیش‌ترین آمار با  ۹۰ هزار مبتلا و نزدیک به ۳۰۰۰ کشته داده است. بعد از آن کره جنوبی، ایتالیا و ایران قرار می‌گیرند. ۹۰۰ نفر نیز بهبود یافته‌اند. ویروس کرونا تا کنون ۲۷۲۰ نفرفقط از ساکنان استان هوبئی و مرکز آن شهر ووهان قربانی گرفته است که کانون اصلی شیوع ویروس جدید کرونا شناخته می‌شود.

بیشترین موارد مرگ بر اثر ابتلا به کرونا در خارج از چین تا کنون در جمهوری اسلامی رخ داده است. وزارت بهداشت ایران تا ۱۶ اسفند، شمار قربانیان کرونا را ۱۲۴ تن و تعداد مبتلایان به این ویروس نیز ۴۷۴۷ نفر اعلام کرده است. اما آمارهای دیگر چندین برابر این تعداد را در ایران، اعلام کردند.

 بیماری واگیر کرونا اولین بار توسط دکتر مولایی که برادرش در بیمارستان کامکار قم بستری شده بود، علنی شد. او اول اسفند ۹۸ به خبرگزاری “رکنا” گفت: “جالب است که در مدت یک هفته‌ای که برادرم در بیمارستان بود درخواست تست عفونت کرونا برای او داده نشده بود و روز آخر با اصرار و خواهش من یک بال گرفتند و تست کرونا را به تهران فرستادند و امروز هم جواب تست آماده شد که مثبت بود. جالب اینکه که ده‌ها نفر با این علایم در بیمارستان‌های قم فوت کرده‌اند و علت را پنومونی و عفونت ریه اعلام کرده‌اند. و واقعا مشخص نیست پنومونی بوده، انفلوآنزا بوده یا کرونا ؟ ظاهرا تا کنون بنا نبوده است که از بیماران تست کرونا گرفته شود. من یک شب قبل از فوت برادرم در ICU به مسئول بخش گفتم از برادرم تست کرونا ویروس گرفته شود. جواب دادند ما تست کرونا تا حالا نگرفته‌ایم. با اصرار و خواهش من بالاخره این کار را انجام دادند. ضمن اینکه طی این چند هفته تعدادی دیگری بیمار با همین تابلو و علایم فوت کرده‌اند. برادر من که فوت شد هیچ بیماری زمینه‌ای نداشت. ۶۰ ساله و معلمی بازنشسته بود که سابقه سفر به جایی هم نداشتند. در کوچه و بازار دچار کرونا شده است.”

نماینده مجلس نیز از پنهان‌کاری مسئولان انتقاده کرده است، غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی نماینده رشت در مجلس گفته است:  «آقایان را به خداوندی خدا قسم می‌دهم که آمار واقعی به مردم ارائه کنند. متاسفانه، مکررا آمار را از مردم پنهان می‌کنند و به صراحت می‌گویم که آمارهای ارائه شده تاکنون، هنوز واقعی نیست. قبرستان‌ها را که نمی‌شود پنهان کرد؟ به هر حال، که از آرامستان‌ها و همچنین گزارش دوستان داریم از آمار خیلی وحشتناکی خبر می‌دهد که نمی‌شود آن را پنهان کرد.» ایمن‌آبادی اضافه کرده «من از بهشت زهرا، تازه آباد و باغ رضوان رشت آماری در خصوص جان باختگان بر اثر کرونا گرفتم و باید بگویم که آمار، خیلی بیشتر از این حرف‌هاست.»

علیرغم آنکه در سایر مناطق دنیا دستیابی به نرخ بهبود ۲۰ درصد و حداقل ۱۷ روز طول کشیده است، در ایران از روز ششم اعدادی در همین حدود و بالاتر گزارش شده‌اند. برای مقایسه بهتر، زمان واحدی را در نظر بگیریم که تعداد مبتلایان ایران ۵۹۳ نفر، ایتالیا یک هزار و ۱۲۸ نفر، و کره جنوبی سه هزار و ۵۲۶ نفربودند، ملاحظه می­کنیم که تعداد بهبود یافتگان ایران ۱۲۳ تن، ایتالیا ۴۶ تن، و کره جنوبی ۳۰ نفر است. با توجه به آنکه موج همه گیری گسترده در هر سه کشور تقریباً همزمان رخ داده است، اینکه با داشتن بالاترین ضریب مرگ ‌و میر، جمهوری اسلامی چطور بیشترین تعداد بهبودی را هم گزارش کرده است، بنابراین اعتبار این آمار را خدشه دار می‌کند.

این نمونه‌ها به خوبی نشان می‌دهد وقتی سخنگوی وزارت بهداشت می‌گوید «شفافیت ما همه را آچمز کرده است»، انگار منظورش این است که وضعیت آمار و اطلاع‌‌ رسانی آنها، همه را آچمز کرده است!  واقعا در ایران و به خصوص وزارت بهداشت ایران چه می‌گذرد که این همه تناقض و ابهام وجود دارد؟ مردم از عدم وضیعت بهداشتی و کمبود امکانات درمانی رنج می‌برند. مشکل کشوری همچون ایران فقط شیوع یک ویروس ناشناخته نیست. مسئله انباشت سال‌ها و دهه‌ها سوءتغذیه، و عدم دسترسی به امکانات بهداشتی در اغلب افراد جامعه است. که درصد تلفات کرونا را بالا می­برد.

با حاکمیتِ مدیریت تحت امرِ استبدادِ فقاهت دینی، نه تشخیص بیماری به درستی انجام می‌شود و نه اطلاع‌رسانی در مورد آن، قدم اول در جهت کنترل وضعیت این است که ما مردم، خود کنترل اوضاع را به دست بگیریم و به بازتوزیع دانش درباره این بیماری و شیوه‌های مراقبت‌های جمعی را اشاعه دهیم. کارگران روزمزد در این موقعیت بحرانی برای دسترسی به امکانات بهداشتی، و مزایای مرخصی و بیمه، موانع شدیدتری دارند. حرکت به سمت کار داوطلبانه در جهت تولید و گسترش اطلاعات علمی و امکانات بهداشتی می‌تواند اولین تجربه عمومی برای حرکت به سمت جامعه خودگردان باشد.

در ایران کنونی مبارزه با شیوع کرونا، با یک سازماندهی از پایین، ممکن است. شرایط مادی چنین شکل سامان­یابی از طریق توزیع ثروت مشترک نظیر دانش پزشکی و امکانات بهداشتی و منابع غذایی میسر خواهد شد. این بار دیگر نه اسلحه سپاه جواب می‌دهد و نه روضه و سخنرانی. راهکار جدید نظام یعنی استفاده از ادبیات جنگی و آتش به اختیارهای رهبری نمی تواند خدمات پزشکی برای جلوگیری از کرونا را فراهم کند. در تهران بر روی ماشین سمپاشی خیابان توسط سپاه نوشته شده بودند “عملیات سرکوب کرونا” ! انگار آبان ماه ۹۸ است که مغز و قلب معترضان به گرانی بنزین را هدف گرفتند.  تنها راه نجات از این ویروس، استفاده از علم مدرن دنیای سکولار است. برای نظام ولایی چنین نجات ‌دهنده‌ای خطرناک‌تر از هر چیز دیگری است، حتی از خود فاجعه ویروس کرونا.

سید مصطفی تاج زاده که نماد اصلاح طلبی پیگیر و صادقی است، در جمع بندی مقاله “وقتی همه بودند . . .” می نویسد:

“من به دهه طلایی انقلاب باور ندارم زیرا معتقدم کارنامه جمهوری اسلامی در رعایت حقوق مخالفان حتی در آن دهه قابل قبول نیست. اما به دوران طلایی بهمن ۵۷ تا خرداد ۶۰ باور دارم زیرا فقط در آن دوران سه حق اساسی شامل «آزادی اندیشه، بیان، قلم، مطبوعات»، «آزادی تشکل، تجمع، تحزب» و «آزادی انتخابات» در اوج خود قرار داشت و حتی جنگ و تجزیه ‌طلبی و ترورهای فرقان نیز نتوانست آن را به زیر کشد. تنها بعد از تروریسم کور و گسترده فرقه رجوی بود که با کمال تأسف انسدادگرایی امکان قدرت نمایی یافت و بعد از یک دهه در سال ۱۳۷۰ با نظارت استصوابی رسمیت یافت و شد آنچه نباید بشود. راه نجات ایران را نیز بازگشت به آن دوره طلایی و تأمین حقوق اساسی همه ایرانیان با هر گرایش فکری و سیاسی می‌دانم.”

مشی تروریستی مجاهدین خلق بر بستر حاکمیت دینی روحانیت و اقشار انحصار طلب که قدرت را با اِعمال خشونت قبضه کردند، شکل گرفت. هم چنانکه گسترش ویروس کرونا در جهانی که بیشترین هزینه های هزار میلیارد دلاری را در ساختن ملزومات جنگی و حفظ مناسبات سودبری از نیروهای کار، اختصاص می­یابد، تا افزایش ثروت سرمایه داران که یک درصد از جمعیت جهان هستند بیشتر شود. در مقابل از هزینه کردن برای خدمات پزشکی و پیشگیری از بیماری ها که به مرگ اکثریت جامعه منجر می شود، دریغ می گردد.

در اوائل “دوره طلایی” که تاج زاده ازآن یاد می­کند،  روز ۲۶ مرداد ۱۳۵۸ در قم، رهبر انقلاب برنامه  حکومت رعب آور و سرکوب را چنین اعلام می کند:

” اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد، و دولت انقلابی و ارتش انقلابی و پاسداران انقلابی، هیچ یک از اینها عمل انقلابی نکردند و انقلابی نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این‌ سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب­های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه‌های دار را در میدان­های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت­ها پیش نمی‌آمد. من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر می‌خواهم، خطای خودمان را عذر می‌خواهم. ما مردم انقلابی نبودیم، دولت ما انقلابی نیست، ارتش ما انقلابی نیست، ژاندارمری ما انقلابی نیست، شهربانی ما انقلابی نیست، پاسداران ما هم انقلابی نیستند؛ من هم انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمی‌دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می‌کردیم. تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام می‌کردیم. یک حزب، و آن «حزب الله»، حزب مستضعفین. و من توبه می‌کنم از این اشتباهی که کردم، و من اعلام می‌کنم به این قشرهای فاسد در سرتاسر ایران که اگر سر جای خودشان ننشینند، ما به طور انقلابی با آنها عمل می‌کنیم. مولای ما، امیرالمؤمنین – سلام الله علیه – آن مرد نمونه عالَم، آن انسان به تمام معنا انسان، آنکه در عبادت آن طور بود و در زهد و تقوا آن طور و در رَحم و مروت آن طور و با مستضعفین آن طور بود، با مستکبرین و با کسانی که توطئه می‌کنند شمشیر را می‌کشید و می‌کشت. هفتصد نفر را در یک روز – چنانچه نقل می‌کنند – از یهود بنی قُرَیْضَه – که نظیر اسرائیل بود و اینها از نسل آنها شاید باشند – از دم شمشیر گذراند! خدای تبارک و تعالی در موضع عفو و رحمتْ رحیم است.”

امام اصلاح طلبان، به تمام تهدیدها، ارعاب ها، و کشتارها عمل کرد، از کشتن کارگران بیکار اعتصابی در اصفهان تا ترور نمایندگان خلق ترکمن ، توماج و مختوم ها که برای مذاکره مسائل ارضی به تهران دعوت شده بودند، و سرکوبگری های متعدد در همان دو سال که مهمترین آن لشگرکشی به کردستان برای درهم شکستن نهادهای مردمی زحمتکشان کرد بوده است. پرداختن به یکایک پرونده های سنگین جنایات ضد بشری رژیم کنونی حتی قبل از انقلاب مانند جنایت آتش زدن سینما رکس آبادان توسط حزب الله، گشوده است و بر دوش مسئولیت “افشاگری و تحلیل”  ما خواهد بود. اگر اعلان برنامه سرکوب و برپایی چوبه های دار در این سند شفاف که کاملا به وقوع پیوسته و تا آبان ماه سال ۱۳۹۸ همچنان ادامه دارد، نتواند کنشکران منفرد و جریان های سیاسی، اجتماعی را که یکی به نعل می­زنند یکی به میخ، به چالش بکشاند! پس تنها جنبش حق طلبان میلیونی، می تواند جماعت تاج زاده ها و آلترناتیوهای سطحی را به پذیرش واقعیت تحول خواهی مجبور کند.

ندیدن موضع خمینی در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ که صراحتاً مردم عراق را مورد خطاب قرار داد، جعل تاریخ جامعه فلاکت زده ماست توسط روشنفکرانی که جسارت واقع بینی و منفعت اجتماعی عدالت خواهی را ندارند. که چگونه خمینی ۵ ماه قبل از حمله صدام و شروع جنگ، صدور انقلاب اسلامی را زمینه سازی می کند:

«ملت ها موافق با ما هستند و آنکه مخالف با ماست دولتها و امثال دولتها هستند مثل دولت عراق، دولت عراق دولتی است که یک عده نظامی آمده اند و دور هم نشسته اند و خودشان هرچه می خواهند می کنند، با مردم تماس ندارند. اینها پوسیده هستند- این صدام حسین عقلش هم عقل درستی نیست و پوسیده است و همه حرفهایش این است که ما عرب هستیم… معنایش این است که ما عرب هستیم و اسلام نمی خواهیم …اینها می خواهند به همان زمان جاهلیت برگردند… ملت عرب می داند که حضرت آیت الله حکیم خوب اینها را محکوم به شرک کرد… ارتش اینها از همین مسلمانها، از همین اهل سنت هستند، از همین شیعه‌ها هستند- خب ارتشی که از مسلمین است قیام ‌می‌کند…. ملت شریف عراق خودش را از چنگ اینها بیرون بیاورد. این ارتش عراق باید همانطور که در ارتش ایران وقتی فهمیدند او شاه دارد با نهضت اسلام و اسلام جنگ می کند، همانطور که قیام کردند و ارتش ملحق شد به مردم ، ارتش عراق هم باید همین کار را بکند… ارتش عراق حاضر است با اسلام جنگ کند  ما می خواهیم عرب و عجم و ترک و سایر چیزها را همه تحت لوای اسلام بیاوریم. چرا ارتش عراق نشسته اند و کسی که مخالف با اسلام و مخالف با قوانین اسلام و مخالف با قرآن است از او تبعیت می کنند… ارتش عراق باید توجه به این معنا داشته باشد که اینها را خودش سرکوب کند و خودش از بین ببرد… حرام است بر آنها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند و باید قیام کنند…»

نابودی زیرساخت های ایران توسط حاکمان نالایق تمامیت خواه، جامعه ما را در۴۰ سال گذشته گرفتارِ جنگ با عراق کرد. و حقوق خلق کرد که خواهان مدیریت شورایی در شهرهای کردستان بودند، بکلی ضایع شد. اختصاص ندادن بودجهء کافی جهت برنامه‌های علمی و عملی در راستای مقولهء سلامت شهروندان باعث شد الگوی مناسبی در زمینهء بهداشت و درمان و پیشگیری بیماری ها واگیردار برای مردم تدارک و مهیا نشود.

مثالی بیاورم از برخورد منتقدی در انتهای یادداشت “ما و کرونا”  آقای محمد مهدی اردبیلی پژوهشگر، نویسنده و مترجم حوزه فلسفه و دکترای فلسفهء غرب از دانشگاه تبریز که پژوهش‌های او عمدتاً در حوزه ایدئالیسم آلمانی، به ویژه فلسفه هگل قرار دارد، ایشان نوشته است :

( فرداروزی ماجرای کرونا هم تمام می‌شود. طبیعت قدرتش را به رخ ما انسان‌های از خود مطمئن می‌کشد . . . ما بی‌چرا زندگان. آن روز تا چه حد می‌شود باز هم به لبخندها و بوسه‌ها و آغوش‌ها اعتماد کرد؟ آیا هر تجربه‌ای از این دست، باعث نمی‌شود ما باز هم، از تمدن، از بشریت، بیشتر قطع امید کنیم ؟ . . . و فضا بوی مرگ نمی‌دهد، بوی ترس می‌دهد. وحشت از بیماری را می‌شود در همه جا احساس کرد. از گسترش روزافزون ماسک‌ها گرفته تا خلوت شدن تدریجیِ معابر و لغو شدن اجتماعاتِ “غیرضروری” !. در میان بی‌اعتمادی کامل به یک سیستم ناصادق و ناکارآمد و نیز فروپاشی اعتماد اجتماعی، انسان‌ها خود را تنها حامی خودشان می‌پندارند. اینجا اصالت با فردیت و اصل بقاست: تجربه‌ای شبیه “وضع طبیعیِ” هابز. هر انسان به دیگری به مثابه‌ی تهدید می‌نگرد. امروز در ایران، ایده‌ی “انسان گرگ انسان” به وضوح قابل مشاهده است.)

وقتی مقولهء بیمار و دارو از منظر عرضه و تقاضا و ارزش افزوده نگریسته می شود، تجهیزات پزشکی از نگاه دولت ها کالاست. پزشکان نمی­توانند درمان‌ محور باشند. آن‌ها با تفکر آموزش و خدمات پزشکی در خدمت مردم زندگی نمی کنند. بودجه نظامی دولت ها مانع توانایی مقابله با کرونا ست، مثلا وقتی یک ششم از درآمد سالانه امریکا به بودجه نظامی اختصاص می یابد.

 پژوهشگر فلسفه چرا ریشه یاب گرگ واقعی و اصلی نمی شود تا ثروت عظیمی که می بایست صرف آبادانی و پیشگیری از بلاهای طبیعی و انسانی شود بر عکس در حوزه های ملزومات جنگی و انرژی هسته ای و . . . در راه حفظ قدرت سردمداران دولت کنونی به یغما رفته و سوخت شده است.

نشریه اقتصادی اکونومیست نتایج حاکمیت چهل ساله جمهوری اسلامی ایران را فقیرتر شدن هر روزه ایرانیان دانسته است و خسارت های وارد آمده را به تفکیک بدین صورت محاسبه کرده است:

۱)   ضرر ادامه جنگ با عراق  =  ۳۰۰۰ میلیارد دلار

۲)  مبلغ صرف شده برای پروژه انرزی اتمی = ۹۰۰۰ میلیارد دلار

۳)  هزینه سیاست های ماجراجویانه در منطقه =  ۵۰۰۰ میلیارد دلار

۴) خسارت های وارده بر منابع آبی کشورو محیط زیست  = ۳۰۰۰ میلیارد دلار

 ۵) ضرر مالی از تحریم های تا کنونی = ۶۰۰۰ میلیارد دلار

 ۶)  زیان بابت صنایع و زیر ساخت ها به دلیل بی کفایتی و مدیریت غلط  =   ۴۰۰۰ میلیارد دلار

جمع ارقام فوق  = ۰۰۰’۰۰۰’۰۰۰’۰۰۰’۳۰ میلیارد دلار (سی تریلیون دلار)

جمع کل خسارت محاسبه شده به مردم ایران را اکونومیست مبلغ سی هزار میلیارد دلار محاسبه کرده است که البته محافظه کارانه است. خسارت هایی چون فرار مغزها و فرسایش خاک و . . .  مقوله هایی است که در این تحلیل نیامده است. مبلغ فوق حدود ۱۷۰ برابر بودجه سالانه کشور ایران و حدود ۶ برابر بودجه سالانه امریکاست. برنی سندرز در برنامه انتخاباتی خود سرمایه گذاری برای بازسازی سیستم ارتباطی و بزرگراه ها را یک هزار میلیارد دلار عنوان کرد، واقعا با سرمایه ۳۰ برابری سوخت شده توسط دولت مافیایی حکومت اسلامی، امکان پیاده کردن دهها پروژه اساسی در زمینه مسکن، آموزش ، بهداشت، درمان، ایران نابود شد. بودجه شگفت و سرشار فوق که              می­توانست در خدمت تجهیزات زیرساختی تولید رفاهی، آبادانی، و پیشگیری از حوادث و بیماری هایی ناگهانی، هزینه و به کارآیی درآید و در موقعیت بلای واگیرکرونا ، زلزله و سیل و دیگر مصیبت های اقتصادی واجتماعی به داد محرومان جامعه برسد، درواقع صرف ماندگاری نهاد ارتجاعی و استثماری سیستم حکومتی کنونی شده است. خسارت بسیار سنگین با رقم حیرت آور ۲۸هزار نفر کشته که ناشی از تصادفات جاده های ایران در سال ۱۳۹۷ بوده است را مدیران بی ­لیاقت حکومت بر جامعه ما تحمیل کرده اند، یعنی به طور متوسط در سال پیش، روزانه ۷۶ نفر جان خود را از دست داده اند. و به این صورت است که جمهوری اسلامی با چپاول دسترنج و اندوخته ده ها میلیون انسان دردمند، اقتدار و حاکمیت خود را در ایران و منطقه نشان می­دهد.

مراد ویسی نکات آموزنده ای را جمع بندی کرده است: ” نگاه غالب در نظام جمهوری اسلامی به ویروس کرونا نگاهی مذهبی- امنیتی به جای رویکردی علمی-کاربردی است. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، از کرونا به عنوان تلاش دشمن برای کاهش مشارکت در انتخابات یاد کرده و حسن روحانی، رئیس‌جمهور، نیز آن را تبلیغ سیاسی دشمن خوانده است. . . . جمهوری اسلامی در ۴۱ سال گذشته منتقدان و مخالفان سیاسی خود را به بهانه‌های امنیتی بازداشت، محاکمه، زندانی، شکنجه و اعدام کرده است. نظام با این رویکرد نه تنها مخالفان و معترضان را سرکوب کرده بلکه ماندگاری خود تا کنون را نیز تضمین کرده است. . . .حالا اما ویروس کرونا در حالی کارآمدی جمهوری اسلامی را به چالش طلبیده که نه می‌توان آن مانند یک منتقد و مخالف سیاسی بازداشت، محاکمه و مجبور به اعتراف اجباری کرد و نه مانند یک دگراندیش مذهبی می‌توان چماق تکفیر و خروج از دین را بر سر او کوبید و حذفش کرد. دست روحانیون و فقها برای مقابله با کرونا خالی است و مردم نیز این را می‌دانند ولی روحانیون حاضر به تسلیم شدن و پذیرش نظر پزشکان و متخصصان نیستند. . . . رهبر، رئیس‌جمهور و روحانیون ارشد، جملگی به عنوان روحانیونی که خود را نماینده امام معصوم، پیامبر و خدا در زمین می‌دانند، حاضر نیستند بپذیرند که راه‌حل برخی مشکلات نزد آنها نیست و باید تابع نظرات متخصصان و کارشناسان باشند. از نگاه رهبر، رئیس‌جمهور و روحانیون ارشد چنین بدعتی اساس برتری فقها و روحانیون در نظام سیاسی کشور و نیز مبنای نظام اقتصادی زائر- نذورات را زیر سؤال می‌برد. . . . از زاویه دیگر، نظام در حالی که در اکثر عرصه‌های حکومت‌داری ناکارآمد نشان داده، حاضر نیست این ناکارآمدی را بپذیرید و برای اینکه ناکارآمدی را نپذیرد مجبور به دروغگویی و انتشار داده‌ها و اطلاعات نادرست و مخفی کردن واقعیت‌های مربوط به انتشار ویروس کرونا شده است. . . . تنها راه خروج موفق ایران و ایرانیان از بحران ملی کرونا، تسلیم شدن روحانیون ارشد و امنیتی‌ها و نیز متولیان آستانه ها به نظرات متخصصان، دانشمندان و پزشکان ایرانی است که حلقه­ ای از زنجیره بزرگ همکاران منطقه ای و جهانی خود و دانش بشری هستند. “

بر خلاف دروغِ آشکارِ “وقتی همه بودند” تاج زاده، بخشی از زنان جامعه ایرانِ انقلاب کرده از همان  ۸ مارس در اسفند ۱۳۵۷ با شعار “ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم” از  فراخوان “همه باهم” حکومت اسبتداد دینی که هنوز توجیه گر آن هستید جدا شدند. حدود ۵۰۰۰ تا ۸۰۰۰ زن در دانشگاه تهران تجمع کرده و شعار دادند. همچنین تعداد زیادی از دانش آموزان مدرسه‌های دخترانه به تظاهرات زنان در تهران پیوستند. به نوشتهء روزنامه کیهان چاپ ۱۷ اسفند، «گروه‌ها و دسته‌جات مختلف زنان از صبح امروز در خیابان‌های شمالی و مرکزی تهران به مناسبت روز جهانی زن و به خاطر ابراز نظریات خود دربارهء حجاب زنان دست به راهپیمایی زدند. در راهپیمایی‌های امروز زنان، تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آنها ضمناً علیه کسانی که به زنان بی‌حجاب در روزهای اخیر حمله کرده‌اند، شعار می‌دادند… راهپیمایی امروز در حالی انجام شد که ریزش برف بی‌وقفه از اولین ساعات بامداد آغاز شده‌است.»

بعد از برگزاری ۳۷ انتخابات نمایشی در ۴ دهه اخیر و افت متوهمان نظام به حدود ۲۰ درصد رای دهنده، مخالفان داخل سیستم حکومت که در جهل و جنایت رژیم موجود ایران، کم و بیش شریک جرم بودند، حق ندارند شکست خوردگانِ مبارز و زندانیان و اعدام شدگان و خیل زنان و مردمان که از آغاز انقلاب به جمهوری ولایت مطلقه فقیه “نه” گفتند، را مسئول وضعیت نابهنجار جامعه ایران بدانند.

اشتباهات در استراتژی و تاکتیک جریان های مخالف مذهبی و چپ در مقابله و مبارزه با نظام حاکم بسیار متفاوت است با کسانی که آب به آسیاب سیستم سرمایه داری ریخته اند و مهم تر اینکه چرخ دنده ای برای بازتولید استبداد دینی و بهره کشی از  اکثریت مردمی بودند که فقط با قوه جسمی و با اتکا به توان جمعی شان، روزگار سپری می کنند.

نیروهای آگاهِ فروشنده کارِ خود به مثابه کالایی ارزش افزا و سوسیالیست های مبارز همراه آنان، با جهانی چالش دارند و با سیستمی جدال می کنند که در آن مرگ، بیماری و ویروس هم ناعادلانه و نابرابر بازتولید می‌شود.

بقول مارکس در نامه اش به باوئر می نویسد:

“فقر و نداری یک مقوله ی صرف نیست، بلکه غم انگیزترین واقعیت است. امروزه انسانی که بی چیز است هیچ است چرا که از هستی به طور کلی و از آن بالاتر از هستی انسانی ساقط می شود. چرا که این وضعیت، وضعیت جدایی کامل انسان از عینیت خویش است…. فقر مایوسانه ترین نوع اعتقاد است. عدم واقعیت کامل هستی انسان و واقعیت کامل وجود غیرانسانی شده است. فقر دارایی است اما منفی: گرسنگی، سرما، بیماری، جنایت، حقارت، بلاهت و به عبارتی تمام ناهنجاری‌ها و صفات غیرانسانی…”