ملاحظاتی پیرامون سخنان رفیق ابراهیم علیزاده در روز کومه له ۲۰۲۰

ملاحظاتی پیرامون سخنان رفیق ابراهیم علیزاده در روز کومه له ۲۰۲۰

 

ناصر زمانی

طبق رول همیشگی مراسم گرامی داشت ۲۶ بهمن روز کومه له در کشورهای مختلف و همچنین در مقر مرکزی سازمان کردستان حزب کمونیست ایران- کومه له در سلیمانیه برگزار شد. رفیق ابراهیم علیزاده به عنوان سخنران در این مراسم، مسائلی را مطرح نمود که نگارنده ی این مطلب تلاش میکنم پیرامون این مسائل، ملاحظات و انتقاداتی خود را هرچند کوتاه روبه جامعه آنها را مطرح نمایم. قبل از هر چیز یک توضیح کوتاه را لازم میدانم. ملاحظاتم را به این دلیل علنی بیان می کنم اینست که این سخنان در روز گرامیداشت روز کومه له علنی روبه مردم کردستان ابراز شده است. همچنین اگر ما بر این امر توافق داشته باشیم که اتخاذ سیاست های کومه له در طول بیشتر از ۴۰ سال علنی شدنش ربط مستقیم به سرنوشت میلیونها کارگر و زحمتکش بطور مشخص در کردستان دارد پس نظرات، ملاحظات و انتقادتمان، بر همین مبنا نمی تواند از چشم جامعه کردستان و فعالین جنبش های رادیکال پوشیده باشد. از این زاویه به عنوان عضو حزب کمونیست ایران خود را مسئول میدانم تا ملاحظاتم را علنی روبه جامعه مطرح نمایم؛ زیرا به باور من اتکاء بر همچین شیوه ای سالمی از تبیین مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه، به پویایی و زنده نگه داشتن تمام پرنسیب های سیاسی کومه له و حزب کمونیست ایران که با اتکاء به آنها تاریخ ساز شده است، کمک شایانی خواهد کرد.

ملاحظاتم بطور مشخص حول اعلام فراخوانی از طرف رفیق ابراهیم پیرامون پیوستن مردم کردستان به صفوف کومه له و همچنین شفافیت عمل در منطبق بودن بر تصمیمات کنگره چنانکه در سخنرانی ( ۱)  رفیق ابراهیم روی آنان تاکید دوچندان داشت. هر چند این نوع فراخوانها به خودی خود در شکل کلی هیچ اشکالی ندارد، اما به باور من اگر این فراخوان ابتدا به ساکن و در شکلی مجرد باشد، و دوم اینکه برای هر کسی که فعل و انفعالات سیاسی در تشکیلات ما در کمیته رهبری کومه له در تطبیق کردن تصمیمات در راستای شفافیت عملکرد سیاسی منطبق بر مصوبات کنگره ها، بطور مشخص بعد از کنگره ۱۷ کومه له را دنبال نکرده باشد یا به عبارتی بر آن اطلاع و اشراف کافی نداشته باشد، این فراخوان در کلیت خود نه تنها قابل نقد نیست، لزومی هم بر طرح ملاحظات ندارد بلکه می توان آن را همسو با استراتژی حزب و برنامه کومه له برای حاکمیت مردم در کردستان را بسیار مسئولانه ارزیابی کرد. آیا واقعیت این فراخوان را بدون در نظر گرفتن عملکرد چند سال اخیر در در تشکیلات ما (رهبری کومه له) را میتوان به مجرد ارزیابی نمود و ارادگرایانه نادیده گرفت؟! بطور مشخص مردم کردستان و کسانی که سرنوشت کومه له برایشان مهم است از ما سوال نمی کنند برای همچین فراخوانی انسجام سیاسی- تشکیلات ما از زاویه مسائل داخلی و وحدت حزبی، چه از درون و چه روبه بیرون برخورداریم؟! تعامل رهبری کومه له در رابطه با احزاب راست ناسیونالیست- بورژوازی تا احزاب چپ و کمونیست بر اساس تصمیم ها در مصوبات کنگره ها بطور مشخص در کردستان همسان عملکرده یا نه؟! این سوالات و خیلی از این بحث ها متاسفانه در لابلای این سخنرانی ها نه تنها موجود نیست بلکه گاهن از زبان رهبری کومه له در کنفرانس ها و مصاحبه ها با تحلیل های همچون اینکه، جامعه ی کردستان بیشتر طبقه ی متوسط و متوسط به بالا را در بر می گیرد، ترمینولوژی سیاسی از زبان رهبری ما روبه بیرون بیان می شود که به باور من جای تعمق دارد و با واقعیت معیشتی زندگی میلیون ها مردم فرودست، کارگر و زحمتکش در دل جامعه ی کردستان هم خوانی ندارد.

برای اینکه بتوانم مستدل و با اتکاء به اسناد تشکیلاتی  به این موضوع مطرح شده و مهم بپردازم جا دارد از سخنان رفیق ابراهیم علیزاده نقل قول های را بیاورم. در سخنان آمده است:

« قبل از هر چیز از این تریبون استفاده می کنم و فراخوان خودمان روبه همه کمونیست های کردستان، روبه همه ی سوسیالیست های کردستان، روبه همه آنهایی که دلشان در گرو رهایی مردم کارگر و زحمتکش است… در ادامه: همه آنهایی که قبلن در کومه له بوده اند،… همه ی آن کسانی، انسان هایی که خودشان را سوسیالیست می دانند… حزب کمونیست ایران به هیچ وجور مانعی بر سر راه آنان نیست، از ابتدای تاسیس آن، کار را آسان کرده است برای پیوستن همه سوسیالیست و کمونیست ها و انسان های آزادیخواه به آرمان کومه له.، … اختلاف نظر سیاسی نمی تواند مانع باشد بر سر راه آن مسئله. بگذار مثال همین حزب کمونیست ایران را بیاوریم، حزب کمونیست ایران در اوج شکوفایی فکری و سیاسی خودش بیشترین اختلاف نظر را در خود داشته است، در سال ۱۹۸۳که تشکیل شده تا سال ۱۹۸۷ حزب کمونیست ایران به شهادت همۀ چپ ایران و به شاهدی همۀ ادبیات و نوشته و تبلیغات و صحبت های ما، روند فکری و سیاسی روبه رشدی را سپری کرده است، نگاه کنید بر سردلیل سرنگونی اتحاد شوروی، بر سر سوسیالیسم در یک کشور، بر سر جنگ ایران و عراق و تبیین آن جنگ، بر سر بحث شورا و سندیکا ، حتی بر سر تبیین جنگ کومه له و دمکرات ؛ بر سر همۀ آنها اختلاف نظر و دیدگاه مختلف وجود داشته اما حزب رشد کرده است، بنابراین هیچ درجه از تمایز در ارزیابی، در دیدگاه و در سیاست و در فکر نمی تواند و نباید مانع باشد بر سر راه پیوستن سوسیالیست ها و کمونیست های کردستان به صفوف کومه له یا پیوستن مجدد و برگشتن شان به صفوف این سازمان» (پایان نقل قول، خط تاکید از من است)

 

همانطور که همه شاهد بوده و هستیم، بطور مشخص در جامعه کردستان کم نیستند کسانی که خود را سوسیالیست تعریف میکنند. میدانیم طیف های مختلفی متحزب هستند و یا هیچ حزبی را ظرف فعالیت متشکل مناسبی برای فعالیت خود نمی بینند بعضن اکثر این افراد کسانی هستند که سال های پیش عضو حزب کمونیست ایران و کومه له بوده و برای همگان کاملن آشکار است که آنها که صفوف ما را ترک و انشعاب نموده اند حزب کمونیست ایران را مانع جدی بر سر راه کومه له به تعبیر خود دانسته و این امر از کسی پوشیده نبوده، عبدالله مهتدی در مصاحبه با روزنامه «ئاسو» شماره ۲۹۸ دسامبر ۲۰۰۶ به زبان کردی بطور شفاف بیان کرد: «حزب کمونیست ایران یک گور دسته جمعی است که بخشی از کادرهای  کومه له  بدون سبب خود را در آن زنده به چال کرده اند».

بطور مشخص از انشعاب سال ۲۰۰۰ به بعد  کسانی که دوباره به هر دلیلی صفوف سازمان و حزب زحمتکشانی ها را ترک نمودند، نه به دلیل اینکه جریان زحمتکشان و رهبرانش افق و استراتژی سوسیالیستی را میوه ی ممنوعه در اتخاذ سیاست هایشان دانسته، بلکه بر این باور بوده و هستند که رهبری زحمتکشان نتوانسته بود در راستای یک افق و استراتژی ناسیونالیستی متعارف جهان مدرن امروزی، در جامعه ظاهر شود. آنها کماکان هیچ مخالفتی از نظر سیاسی- تاریخی با ارزیابی وتبیین شان با رهبران حال حاضر سازمان های زحمتکشان در مورد وجود حزب کمونیست ایران ندارند. حداقل در طول این بیست سال از انشعاب سال ۲۰۰۰، برای جامعه کردستان امر بدیهی شده که شعار “باسازی کومه له” و اختلاف بر سر “آرایش تشکیلاتی و نام حزب کمونیست ایران در شکل و قواره حزبی” تنها و تنها از طرف منشعبین یک بهانه ای بیش نبود. امروز شرایط و جایگاه سیاسی- اجتماعی همه ی آنها چه در شکل متحزب و یا بعنوان فعالین مستقل از احزاب به ما می گوید آنها بر سر مبانی برنامه، استراتژی و سیاست های رادیکال حزب کمونیست ایران و کومه له، ناظر بر فعالیت تشکیلات ما اختلاف اساسی داشته و دارند. مگر نبوده و نیستند کسانی که با تحلیل ها و ارزیابیشان با دلایل واهی بر این امر تاکید میکردند انقلاب کارگری و تصرف قدرت سیاسی توسط طبقه ی کارگر را خیالی و زود هنگام فرض میکردند، با این استدلال که جامعه فاقد زیر بنای اقتصادی قوی و کارخانه های صنعتی است. بطور مشخص فراکسیون تحت عنوان روند سوسیالیستی نه اینست بر همین پاشنه آشیل می چرخد و تحقق سوسیالیسم را نا ممکن و به آینده ای نامعلوم حواله میکند و با برنامه کومه له برای حاکمیت مردم در کردستان مخالفت جدی داشته و دارند. این طیف از فعالین سیاسی، رنگین کمانی از ناسیونالیست ها تا سوسیال دمکراتها ی دو آتشه را در بر می گیرید. باید گفت بر عکس اظهار نظر رفیق ابراهیم، اتفاقن حزب کمونیست ایران مانع جدی است که بخش اعظم مخاطبان مد نظر شما در این فرخوان، آن را نه تنها انکار نکرده، بلکه به واضحی و شفاف ابراز و با تکیه بر همین اساس صفوف حزب مرا ترک و انشعاب کردند. با نگاهی به شبکه های اجتماعی میتوان آشکارا دید بر مبنای همین سخنرانی، مخاطبان چراغ زرد اشاره شده در سخنرانی شما قند در دلشان آب شده و مثل روال همیشگی بر همان پاشنه آشیل سیاسی، با صراحت پیشنهاد انحلال حزب کمونیست ایران را به شما توصیه میکنند تا بتوانند در فراخوانی که شما آن را اعلام نموده اید جواب روشن آری را بدهند و به عضویت تشکیلات ما درآیند. از سوی دیگر اعضای تشکیلات ما علنن در شبکه های اجتماعی با آزاد منشی کامل برای انحلال حزب کمونیست ایران و گاهن پلاتفرم یک جریان تمام قد بورژوا- ناسیونالیستی را تبلیغ و ترویج کرده اند. آیا با توجه به اساسنامه و برنامه حزب کمونیست ایران و کومه له، کسانی که حزب کمونیست ایران را قبول نداشته باشند میتوانند به درون تشکیلات ما برگشته و به عضویت آن درآیند؟! درحالیکه به جرات میتوان گفت اکثریت این افراد همان کسانی هستند که در انشعاب سال ۲۰۰۰ پشت سر رهبران زحمتکشانی ها به خط شده و خواهان بی اما و اگر بازسازی کومه له  و انحلال حزب کمونیست ایران بوده و کماکان هستند. این حضرات بعد از بیست سال نفرت پراکنی و فرافکنی در خصوص حزب کمونیست ایران و کومه له، کاری به جز تاریخ سازی جعلی و وارونه، فعالیت مهمی در دستور کار خود نداشته اند تا جاییکه تا به امروز طبق اسناد حزبی نتوانسته اند روبه مردم کردستان نشان دهند خود را از نظر خط مشی سیاسی متعلق به کدام یک از سه کنگره کومه له پیش از تشکیل حزب کمونیست ایران می دانند.

 سوال اینجا است، با مفروض گرفتن اینکه این طیف های سیاسی که همگی مخالف جدی حزب کمونیست ایران هستند، مخاطبان این فراخوان توسط رفیق ابراهیم علیزاده را شامل می شود یانه؟! این دقیقن نقطه ی کور و پر ابهامی است که در سخنان رفیق ابراهیم روشن و شفاف نیست.

در ادامه باید گفت اختلافات سیاسی در سال های بعد از تشکیل حزب کمونیست ایران  تا اواخر دهه ی ۶۰ شمسی را نمیتوان همتراز و هم سنگ اختلافات سیاسی منشعبین سازمان زحمتکشان در سال ۲۰۰۰ میلادی قلمداد کرد. به باور من از نظر سیاسی و روند تاریخی و تبیین این دو انشعاب از وضعیت سیاسی و جهانی یک مقایسه درستی نیست. اگرچه در انشعاب اول در سال ۱۹۹۰ منشعبین بر این امر تاکید میکردند که حزب نتوانسته است در محقق کردن اهداف اولیه اش به حزب رهبران کارگری تبدیل شود  و به عبارتی از یک زاویه چپ تر تصمیم به ترک حزب گرفتند، این در حالی است که سال ها بعد در انشعاب دوم گرایشی که در حزب کمونیست ایران و کومه له نمود عینی پیدا کرد از یک موضع کاملن راست و ناسیونالیستی بود که نه تنها دست به تحریف تاریخ پر افتخار کومه له و حزب زدند بلکه کاملن مبارزه برای سوسیالیسم را به طاق نسیان سپرده و پرچم فدرالیسم مبتنی بر نظام پارلمانی را از دست احزاب ناسیونالیست کردستان ایران ربوده و کماکان بر این امر هنوز پافشاری می کنند و هیچ ربطی به سوسیالیسم ندارند و خودشان این امر را هم انکار نکرده اند.

از سوی دیگر باید گفت اختلاف بر سر تحقق سوسیالیسم در یک ( ۲) کشور در چند سال بعد از تشکیل حزب کمونیست ایران در تشکیلات ما مجموعه ی مباحثات و نظراتی است که رفیق جانباخته “غلام کشاورز” عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران در اولین سمیناری که در بهار که ۱۳۶۴ تشکیل شد مباحثاتی را تحت عنوان “زمینه های انحراف و شکست انقلاب پرولتری در شوروی” ارائه نمود و بر متن این مباحثات و  پیرامون آن به مسئله “ساختمان سوسیالیسم در شوروی”، ” امکان برقراری سوسیالیسم در یک کشور” در پرداختن به انقلاب اکتبر و دلایل شکست آن از زوایای مختلف مورد تجزیه و تحلیل کادرهای صاحب نظر در آن دوره قرار می گیرد. باید تاکید کرد که ایشان از این مسئله این حکم عام را استنتاج نکرد که تحقق و برقراری سوسیالیسم در یک کشور، امکان پذیر نیست و توضیحات در این زمینه به یک مطلب جداگانه ای احتیاج دارد که از حوصله این مطلب خارج است. در ضمن این مباحثات بین رفقای زنده یاد “غلام کشاورز” و “منصور حکمت” در همان دوران در چند شماره بولتن تحت عنوان “مارکسیسم و مسأله شوروی” به تفصیل انتشار پیدا کرد. اما  کسانی که در بعد از انشعاب سال ۲۰۰۰ و بطور مشخص زحمتکشانی ها، منشعبین فراکسیون سوسیالیستی و تعدادی از رفقای که در تشکیلات ما عدم تحقق سوسیالیسم را در راستای چند قدم عقبگرد سیاسی و رویکردی کاملن راست روانه را دنبال میکنند، به عبارتی روشن تر دقیقن همان نظرات و تزهای مشعشع رهبر حزب دمکرات کردستان ایران “عبدالرحمن قاسملو” که در جزوه ای تحت عنوان “بحث کوتاهی در باره سوسیالیسم” در بیشتر از ۳۰ سال پیش انتشار یافت و رفیق زنده یاد “جعفر شفیعی” در نقد به این نظرات در جزوه ای تحت عنوان: “حزب دمکرات سوسیالیسم یا سرمایه داری؟” (۳) جواب قاطع  و در خوری داد که در تاریخ ۳۰ آذر ۱۳۶۳ طی یک ضمیمه به زبان فارسی در نشریه ارگانی سازمان کردستان حزب کمونیست ایران- پیشرو انتشار داده شد. با این توضیحات میخواهم بگویم حتا بحث بر سر عدم تحقق سوسیالیسم در دو مقطع زمانی در تشکیلات ما نه تنها در راستای افق یک استراتژی قرار نمی گیرد و یک نتیجه را استنتاج نمی کند بلکه دو افق و استراتژی سیاسی متقاوتی را نمایندگی میکند. لذا پیشنهاد من به همه ی مخاطبان این بحث ها اینست که حتمن به این اسناد که در دسترس همه قرار دارد مراجعه کنند و قضاوت این مسئله را به خود مخاطبان و خوانندگان این اسناد واگذار میکنم.

در ادامه این سخنرانی رفیق ابراهیم علیزاده بیان می کند:

« در کجا به عمل شفافیت داده می شود؟ در جاهایی که تصمیم گرفته می شود. تصمیم در کجا گرفته می شود؟ در کنگره ها. پس اگر اینطور باشد هیچ مانعی نیست بر سر راه کسی که بنابه تعریف خود را انترناسیونالیست می داند فکر کند حزب کمونیست مانع است، این هم مانع نیست، به هر شکلی از اشکال راهی پیدا کنند و ما هم تلاش کنیم از هر دو طرف که این همه نیرو که مانند بذر در همۀ دنیا پخش شده اند و زیاد تر از ۱۶هزار پیشمرگ قدیمی کومه له هستند که الآن در داخل ایران زندگی می کنند بخش زیادی از آنها هنوز خود را هوادار مردم کارگر و زحمتکش می دانند خود را سوسیالیست می دانند و هوادار این آرمان(خط مشی سیاسی.م) هستند، چرا اینطور پراکنده باشند و دور بیافتند؟ بستری بهتر از کومه له برای کار کردن در آن و رشد دادن به آن نیست، و این کاری است همانگونه که عرض کردم فوری چونکه تحولات به سرعت می آیند و اگر ما نخواهیم رنج و مبارزۀ جانباختگانمان و کار و فعالیت های خودمان و توده های مردم کردستان ضایع شود باید جوابی فوری و سریع به این نیازها بدهیم.» (پایان نقل قول) (خط تاکید از من است)

همه میدانیم کردستان از نظر سیاسی- اجتماعی تحزب یافته است. اگر این امر را هم بپذیریم به هر اندازه ای که احزاب و سازمان های سیاسی در کردستان در طی ۴۰ سال اخیر تحت تاثیر تحولات سیاسی اجتماعی چه در سطح جهانی و چه در سطح منطقه ای قرار گرفته اند و بعضن به انشعاباتی منجر شده، باید گفت همان ۱۶ هزار نفر مد نظر رفیق ابراهیم، به همان اندازه در مسیر این تغییر و تحولات تحت تاثیر قرار گرفته و به احتمال قوی انتخاب سیاسی شان را کرده اند. به این سادگی هم نیست که همه بخواهند به تشکیلات دوباره بازگردند. از زاویه اتکاء به همین سخنان، آیا تشکیلات ما حداقل از کنگره ۱۷ کومه له به بعد، علیرغم داشتن ظرفیت و پتانسیل سیاسی تاریخی که در کارنامه خود داشته، توانسته به یک چتر قابل اتکا برای جذب این نیروی انترناسیونالیست در کردستان بر آید؟! برای پاسخ به این سوال باید گفت متاسفانه ما در طی این دوره در حد و توانایی های سیاسی اجتماعی خود که جامعه و جنبش های رادیکال و پیشرو در جامعه از کومه له انتظار داشته اند، نتوانسته ایم ظرفیت ها و پتانسل خود را برای همچین فعالیت و جذب نیروی به کار بگیرم. متعاقب آن هم نتوانسته ایم نیروها کمونیستی که دل در گرو تقویت هژمونی قطب چپ و کمونیست که خود را انترناسیونالیست تعریف میکنند زیر یک چتر با مفروض گرفتن اختلافات سیاسی مان گرد هم آوریم، و با توجه بر این امر که سازماندهی یک قطب چپ در راستای آلترناتیو سوسیالیستی که از نان شب برای جنبش کارگری و کمونیستی ایران و متعاقب آن در کردستان واجب تر است، در راستای همگرایی تقویت چپ بطور مشخص در کردستان نتوانسته ایم دقیق و مسئولانه عمل نماییم که در ادامه کوتاه به آن می پردازم.

رفیق ابراهیم بیان میکند: « در کجا به عمل شفافیت داده می شود؟ در جاهایی که تصمیم گرفته می شود. تصمیم در کجا گرفته می شود؟ در کنگره ها. پس اگر اینطور باشد هیچ مانعی نیست بر سر راه کسی که بنابه تعریف خود را انترناسیونالیست می داند فکر کند» این جملات کاملن درست و مسئولانه است که نگارنده ی این مطلب با این اظهار نظر توافق کامل دارم اما با اتکا به همین گفته ها سوالاتی در ذهن هر انسانی رَهزنی میکند که مطرح کردن آنها میتواند به شفافیت بخشیدن به این اظهار نظرها کمک کند. برای روشن شدن این موضوع میخواهم در چند مورد مستند نشان دهم اظهارات رفیق ابراهیم زیاد دقیق نیست.

مورد اول به عنوان مثال تشکیلات ما کومه له در کنگره دهم در سال ۱۳۸۱، در رابطه با انشعاب سازمان زحمتکشان (مهتدی- ایلخانی زاده) یک قطعنامه تصویب کرده ایم که در آن آمده است:

«کنگره دهم کومه له، استفاده از نام کومه له را برای معرفی جریانی که ربطی به اهداف، آرمان و سنتهای کومه له را ندارد، محکوم می کند و بر این باور است که کارگران و مردم آزادیخواه کردستان همانگونه که تاکنون با پشتیبانی بی دریغ خود، این نوع نقشه ها و فرصت طلبیها را علیه کومه له با شکست مواجه ساخته اند، از این پس نیز با حمایت بی دریغ خود جنبش رادیکال و سوسیالیستی کومه له را در رسیدن به اهدافش یاری خواهند رساند.» (۴) (پایان نقل قول)

اگر حالا اظهارت خود رفیق ابراهیم را مبنا قرار دهیم با توجه به شفافیت عمل از زاویه نگاه به تصمیم گیریهای کنگره، قطعن شامل تمام عملکردهای سیاسی تشکیلات ما خواهد شد پس اگر به درستی بر این امر توافق کامل داشته باشیم: چرا تشکیلات ما کومه له در تاریخ ۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ برای “بایکوت کردن انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر” (۵) علیرغم مصوب کنگره دهم کومه له که در بالا به آن اشاره شده،  بیانیه مشترکی را با ۵ حزب و سازمان دیگر امضاء نمود که همه میدانیم دو تا از آنها غیر مشروع با نام کومه له نامشان آمده بود؟!

مورد دوم به عنوان مثال سخنرانی رفیق ابراهیم در کنفرانس سالیانه تشکیلات حزب کمونیست ایران ژانویه ۲۰۱۸ در آلمان، تببین اش از وضعیت جامعه کردستان اشاره میکند:  «گاهی اوقات خود جامعه کردستان فراموش می شود بعضی وقتها تو این تحلیل ها که این جامعه کجا قرار گرفته، مثلن این جامعه طبقاتی است و اینکه حتا از نظر توازن طبقاتی، توازن به نفع طبقه ی کارگر هم نیست در این جامعه، یعنی طبقه ی متوسط و طبقات بالا از لحاظ  تعداد بیشتر هم هستند(۶) (پایان نقل قول، خط تاکید از من است)

طبق گزارش نهاد بین المللی مجمع جهانی اقتصاد، در سال های اخیر بر مبنای متوسط استانداردهای زندگی، طبقه ی متوسط شهری کوچکتر و از تعداد افراد طبقه ی متوسط کاسته شده است، ریزش این طبقه و تضعیف آن در خلال سال های اخیر به دلیل سیاست های اقتصاد نئوالیبرالیستی، ساختار‌ نهادهای سیاست‌گذاری‌ اقتصاد سرمایه داری در ایران نشان داده است وضعیت این طبقه مدام در حال تغییر است و منطقن کردستان هم در همین چارچوب قابل تعریف است. همه میدانیم در جامعه ی کردستان متعاقب سراسر کشور نرخ بیکاری پیوسته روبه افزایش است و به عبارتی میزان اشتغال متناسب با رشد جمعیت نیست و شاهد هستیم خود پدیده ای به نام کولبری نشان میدهد که وضعیت اقتصادی کردستان و بطور مشخص مناطق مرزی حاصل بیکاری و روی آوردن بخش زیادی از کارگران کردستان ایران به کردستان عراق به دلیل عدم زیر ساخت های اقتصادی و اشتغال در این مناطق است و مردم کردستان علاوه بر ستم طبقاتی از ستم ملی هم رنج می برند و دهها نمونه دیگر از وضعیت معیشتی را میتوان اشاره نمود. باید از رفیق ابراهیم پرسید کجا و در چه کنگره ای ما همچین ارزیابی سیاسی از وضعیت طبقاتی مردم کردستان را داشته ایم؟! همزمان مسئولانه است این سوال را با خود مردم در کردستان مطرح نمود و پرسید آیا شرایط معیشتی و طبقاتی مردم در کردستان و متعاقب آن با وجود ستم ملی، میتوان بر همچین ارزیابی های مهر تایید بزنند؟! من قضاوت را به عهده مردم کردستان و نیروها و جنبش های رادیکال جامعه ی کردستان واگذار میکنم. این یک اشتباه لفظی، روانکاوی دیگران و بدست گرفتن ذربین برای تجزیه و تحلیل مسائل مطرح شده نیست این واقعیت های است که مستند در اختیار همگان قرار دارد. به باور من یک ترمینولوژی سیاسی است میخواهد آگاهانه یا نا آگاهانه طبقه ی متوسط جامعه را بزرگ نمایی کند و نتایج دیگری از این بحث ها ارائه دهد که متاسفانه در طی این چند سال اخیر از زبان بعضن رفقای کمیته مرکزی ما در کومه له تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران شنیده می شود.

مورد سوم رفیق کمیته مرکزی ما در گرامی داشت روز کومه له در سال ۱۳۹۶ در مقر مرکزی در سخنرانی اش در خواندن پیام کمیته مرکزی کومه له به مناسبت این روز، در بخشی از آن نیروهای چپ و کمونیست مورد حمله قرار می دهد و همچنین در مصاحبه اش در تلویزیون کومه له عدم شرکت کومه له در “مرکز همکاری احزاب کردستان ایران” را در اختلاف استراتژی نمیداند بلکه موانع ومشکلاتی مانند عدم هماهنگی و آماده کاریهای لازم از طرف احزاب برای تشکیل چنین مرکزی را از زبان کمیته رهبری کومه له به عنوان دلیل عدم شرکت کومه له در آن مرکز همکاری بیان می نماید واظهار میکند: «این طرف و آن طرف گفته شده و ما شنیده ایم که گویا دلیل اینکه کومه له در  نشست ۵ حزب و سازمان کردستان ایران در جهت همکاری و کار مشترک ایجاد گردیده، و سازمان کُردستان حزب کمونیست ایران – کومه له شرکت نکرده، این است که ما استراتژی متفاوتی با آین احزاب داریم.» (پایان نقل قول)

این رفیق که عنوان نماینده ی کمیته ی مرکزی کومه له روبه جامعه کردستان سخنرانی میکند، استراتژی کومه له بعنوان مانعی در جهت همکاری پایدار با احزاب راست را به رسمیت نمی شناسد، در حالیکه درست بر عکس این اظهار نظرات،  در برنامه کومه له برای حاکمیت مردم در کردستان شفاف تاکید شده است: «یکی از شرایط لازم پیشروی جنبش انقلابی کرستان و تحقق حاکمیت مردم جدایی توده های کارگر و زحمتکش از استراتژی افق آرمانها و سیاست های احزاب بورژوایی در کردستان و تقویت استراتژی سوسیالیستی در قبال استراتژی ناسیونالیستی در مقیاس اجتماعی است» (۷) (پایان نقل قول)

مگر نه اینست که این اظهارات از زبان رهبری این تشکیلات در مناسبت های مختلف و بعضن از تلویزیون تشکیلات ما رو به بیرون انعکاس پیدا میکند؟! و در ادامه رفیق ابراهیم به عنوان سردبیر نشریه پیشرو کردی ارگان کمیته مرکزی کومه له در گزارش از این مراسم این بخش از سخنان رفیق کمیته مرکزی تشکیلات ما را حذف و از انتشار آن در شماره ۲۹۲ این نشریه ارگانی خود داری میکند. با مبنا قرار دادن سخنان رفیق ابراهیم اگر واقعن تصمیم در کنگرها و عملکرد با اتکاء به مصوبات آن به عملکرد ما شفافیت می بخشد، ما توانسته ایم بر این اساس از تمام ظرفیت های خود در نقد استراتژی احزاب بورژوا- ناسیونالیست در کردستان که منافعشان در تضاد با منافع مردم کردستان و جنبش انقلابی آن است، ظرفیت های خود را برای آگاهگری و افشای استراتژی و سیاست های آنان بکار بگیریم؟! خوب باید به صراحت گفت شفافیت و تصمیم گیریها در عملکرد سیاسی تشکیلات ما شامل این بخش ها هم می شود که ما در قبال وظیفه اشاره شده در برنامه کومه له برای حاکمیت مردم کردستان در قبال افشای استراتژی احزاب ناسیونالیست نتوانسته ایم دقیق عمل کنیم. به باور من بیشتر عملکرد ما در این دوره در نزدیکی بیشتر با کمیته دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای کردستان ” کنگره ملی کرد” ( ک . ن . ک ) پر رنگ تر بوده در حالیکه با توجه به اتفاقات اخیر در طی یک سال گذشته، تعامل در قبال احزاب چپ و کمونیست و تلاش تشکیلات ما کومەلە برای ایجاد آلترناتیو سوسیالیستی درکردستان زیاد مسئولانه عمل نکرده ایم. نهایتن میخواهم با توجه به موارد برشمرده در بالا بپرسم طبق اظهارات رفیق ابراهیم، ما توانسته ایم بر اساس عملکردمان به تصمیمات کنگرها شفافیت ببخشیم.؟!

 سخن آخر

با توجه به تاریخ پر افتخار سازمان کردستان حزب کمونیست ایران_ کومه له، در طول بیشتر از ۴٠ سال علنى شدن، کومه له به عنوان یک جریان کمونیست از ظرفیت و توانایى های غیر قابل انکاری در دل جامعه برخوردار است و کماکان در تمام تند پیچ هاى سیاسى باید تا حد امکان مسئولانه عمل کند. اگر بر این امر توافق داشته باشیم که جریان چپ از زمینه های عینی تری در جامعه کردستان  برخوردار و تحزب یافته است، در این جامعه کمونیست ها از پتانسیل قابل توجهی در سازماندهی مردم برخوردار هستند، حرف خودشان را میتوانند آزادمنشانه مطرح کنند، مطمئنن نقش عملکرد شفاف و سیاسی تاریخی کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران را پشت سر خود دارد ونشان میدهد که مردم این جامعه با ظرفیت و توانایی کمونیست ها نا آشنا و بیگانه نیستند و کمونیست ها به دلیل مبارزات شفاف و روشن شان برای آزادی و برابری و حاکمیت شورایی در به قدرت رسیدن خود مردم تلاش بی دریغ کرده اند، اگر کمونیست بودن چه در جامعه ایران و چه بطور مشخص با نام کومه له در اذهان عمومی و در بین جنبش های رادیکال و آزادیخواه در مجامع مختلف جنبش کارگری، جنبش زنان و دیگر عرصه های تشکل یافته در دل جامعه تداعی می شود، به جرأت میتوان گفت کومه له سر و گردنى چه از لحاظ کیفىت و چه از لحاظ کمیت از دیگر احزاب چپ و کمونیست در کردستان بالاتر است بر همین مبنا باید گفت این رسالت تاریخى کومه له است که از تمام ظرفیت هاى سیاسى و اجتماعى اش در راستاى یک آلترناتیو سوسیالیستى براى سازماندهى و تقویت قطپ چپ در جامعه مسئولانه ظاهر شود. این امر مستلزم آن است که مانند همیشه شفاف در قبال اتخاذ عملى کردن خط سیاسى تصویب شده در کنگره ها و مصوبات مربوطه عمل نمایید. علیرغم هر نوع حملات هیستریک و نامسئولانه اى از طرف احزاب کمونیست دیگر با هر درجه از حضور کیفى و کمى که دارند نباید ما را به همان حملات نامسئولانه سوق دهد، زیرا بر این باور هستیم تشکیلات ما ظرفیت و پتانسیل آن را دارد که به عنوان یک چتر سیاسى در کردستان قطب سیاسى چپ جامعه ى کردستان را دور هم گرد آورد. و این امر واقع نمی گردد مگر اینکه به همان اندازه شفافیت عملکرد ما در انطباق با کل تصمیمات و مصوبات کنگرهای این تشکیلات باشد و این یکی از مسئولانه ترین عملکرد است که ما را کمک میکند در دو عرصه درون و بیرون از تشکیلات قابلیت های قابل اتکا تشکیلات ما به عنوان یک جریان کمونیستی به تکیه گاه قطب چپ در راستای یک آلترناتیو سوسیالیستی و حاکمیت شورایی در کردستان تبدیل نماید که به باور من کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران از همچین ظرفیت، پتانسیل و پایگاه اجتماعی در دل میلیونها توده های فرودست جامعه برخوردار است. پس بر همین اساس مسئولیتی که ما در کومه له بر عهده داریم می تواند رسالت نقش تاریخی- سیاسی خود را در دل جامعه کردستان پیروزمندانه به انجام برساند.

ناصر زمانی

۶ مارس ۲۰۲۰

منابع :

۱. سخنرانی رفیق ابراهیم علیزاده در مقر مرکزی کومه له

https://www.facebook.com/komalatv.ersal.1/videos/504648370429119/

۲. بحث در سمینار حزب کمونیست ایران درباره سوسیالیسم در یک کشور

http://hekmat.public-archive.net/fa/3891fa.html

۳. حزب دمکرات سوسیالیسم یا سرمایه داری؟ جعفر شفیعی

https://www.facebook.com/photo.php?fbid=2579817052037564&set=pb.100000278827338.-2207520000..&type=3&theater

۴. قطعنامه کنگره دهم کومه له در باره جریان انشعابی از کومه له

http://www.komalah.org/kp/asnad/congress%20komala/10/02.pdf

 

۵. احزاب کردستان انتخابات ریاست جمهوری و شورهای شهر و روستای ایران را تحریم کردند

https://www.kurdistan24.net/fa/news/e67f7a7c-2014-4c06-ba59-78093b25aa2d

 

۶. سخنرانی رفیق ابراهیم در کنفرانس سالیانه تشکیلات حزب کمونیست ایران ژانویه ۲۰۱۸ در آلمان

https://www.youtube.com/watch?v=K2tjRz0niHA&fbclid=IwAR3wjuMpLYLcU6kJ2fbhEQPsdAFH0vXczdC0TVSe3ytHaimlafn3nbi6dYw

 

۷.  برنامه کومه له برای حاکمیت مردم در کردستان

http://cpiran.org/ketabkhane/asnad/pdf/bhbmk.pdf