جنبش طبقه کارگر نیازمند سیاست و تحزب کمونیستی است

رحمان حسین زاده 

مطلب "جنبش کارگری باید یک قدم به طرف چپ بردارد" از ژورنالیست شناخته شده چپ سوئد، گوران گرایدر در روزنامه متروی این کشور  به تاریخ ۲۷ آوریل و در آستانه روز اول مه منتشر شده است.

گرایدر این مطلب را به مناسبت اول مه نوشته است.در فضای سیاسی محافظه کار جامعه سوئد و حتی حاکم بر قطب چپ و جنبش کارگری آن، شاید اظهار نظر گرایدر را باید به فال نیک گرفت. در جنبش کارگری سوئد و همه کشورهای پیشرفته و صنعتی اروپا و آمریکا یعنی آنجا که طبقه کارگر سالها است در سازمانهای کارگری و حتی احزاب سیاسی که خود را "چپ" ومتعلق به طبقه کارگر معرفی کرده اند، غیاب سیاست چپ واقعیت انکار ناپذیری است که گرایدر هم خلاء آن را یادآور شده است. اما صرفنظر از نیت مثبت گرایدر، فورا این سئوال مطرح میشود، کدام چپ؟ و  جنبش کارگری جهانی و در سطح هر کشور به طرف کدام چپ گام بردارد؟

چپ پدیده ای  گل و گشاد وعمومی است.گردش به چپ  همانطور که بارها بخشهای رادیکالتر  جنبش کارگری اروپا و کشورهای پیشرفته صنعتی آن را تجربه کرده اند، علیرغم شورو شوق اولیه بسیار زود سترونی خود را به اثبات رسانده است. علت روشن است  چون  گردش به چپ علی العموم و حتی به چپ رادیکال جواب معضل دیرینه جنبش کارگری در سوئد واروپا و هیچ جای دنیا نیست. گام برداشتن جنبش کارگری به طرف چپ یک ضرورت حیاتی و فوری و اجتماعی است. جواب این ضرورت اما گردش به چپ مارکسیستی و کمونیستی بی اما و اگری است که انقلاب کارگری همین امروزرا پرچم سیاسی خود کند.گردش به کمونیسم پرولتری است که همانند دوره مارکس و مانیفست تمایز خود را با انواع چپ و کمونیسم بورژوایی معاصر خود بداند. گردش به کمونیسم و تحزب کمونیستی لنینی است که در راس توده کارگر و مردم تحت ستم انقلاب اجتماعی دگرگون کننده و تغییر دهنده را قطب نمای کار خود قرار دهد. گام برداشتن به سمت کمونیسم دخالتگر و ماگزیمالیست منصور حکمتی لازم است که دست به ریشه ببرد و به چیزی کمتر از لغو کار مزدی و برچیدن استثمار انسان به دست انسان و حزب کمونیستی مدعی قدرت رضایت ندهد. طبیعی است چنین گام برداشتنی از جانب جنبش کارگری مدنظر گوران گرایدرنبوده و در چارچوب مفروضات بسیاری ایدئولوگهای چپ غیرپرولتری و غیر کمونیستی نمی گنجد.

آری ! همین امرز در روز برپایی اول مه ۲۰۰۹ با صدای رسا باید اعلام کرد، جنبش کارگری جهانی، جنبش کارگری در هر کشور از قلب کشورهای  صنعتی تا کشورهای آفریقایی و آسیایی به سیاست کمونیستی و تحزب کمونیستی نیازمند است.این مهمترین پیام اول مه امسال است. بر افراشتن این پرچم و  پر کردن این خلاء بزرگ ضامن به میدان آمدن جنبش سوسیالیستی کارگری روشن بین وخودآگاه و مبشر رهایی انسان و پایان دادن به نظم وارونه واستثمارگرانه کاپیتالیستی است.

***