مرگ طبقه متوسط در ایران

مرگ طبقه متوسط در ایران

زاگرس ابراھیمی

شدت گرفتن تحریم های آمریکا و تاثیرات مخرب آن بر زندگی روزمره مردم عادی باعث شده است که توان خرید مردم متناسب با رشد تورم به وجود آمده در کشور نباشد و از این روی جامعه ایران که در سطح کلی به سه طبقه  سرمایه دار ومرفه ، متوسط و فقیر تقسیم شده است، تاثیرات مخرب این تحریم ها  هیچ تاپیری بر قسڕ سرمایه دار و مفره نگذشاته است،  اما بیشتر از همه متوجه قشر فقیر و کم درآمد جامعه و بعد از آن متوجه طبقه متوسط جامعه شده است. هم سیاست تحریم امریکا و هم سیاست اقتصاد ریاضت کشتی خود جمهوری اسلامی و طبقه حاکمه، که از تحریم امریکا هم به نفع خود بهره برده اند، کاری کرده که در حال حاضر جامعه ایران  را  عریانتر از همیشه تبدیل به دو طبقه  بورژوا-مرفه و کارگر و فقیر کرده  است. به بیان دیگر در این تعمیقفاصله طبقاتی، طبقه “متوسطی” به آن صورت باقی نمانده است.

از زاویه جامعه سرمایه داری به لحاظ سیاسی و امنیتی طبقه متوسط در هر جامعه امروزی که نظام سرمایه داری بر آن حاکم است هرچه بیشتر باشد ضامن” ثبات” و “رفاه اجتماعی” در آن کشور محسوب میشود. و با اضمحلال آن و مرگ این طبقه وضعیت اقتصادی داخلی آن کشور بیشتر به سمت هرج و مرج و فروپاشی پیش میرود . چیزی که اکنون آن را در ایران مشاهده میکنیم شکل گرفتن همین اتفاق و مرگ طبقه متوسط جامعه است . خطر جدی که حتی لرزه به اندام رژیم انداخته است و آن را بزرگترین تهدید علیه حاکمیت خود  دانسته و حتی بزرگتر از حمله نظامی خارجی میدانند. وقتی طبقه متوسط از بین میرود به آمار طبقه کارگر و زحمتکش افزوده میگردد و دامنه اعتراض و مطالبات آن گسترده تر و ساختار شکننده تر خواهد بود !

ادامه این تحریم ها و تاثیرات مخرب روز افزون آن بر جامعه و معیشت مردم و در گل ماندن رژیم و دولت در حل بحران اقتصادی کاسه صبر این طبقه که اکثریت جامعه را نیز تشکیل میدهند را لب ریز کرده است.  آنچه در این ماه شاهد آن بودیم نتیجه همین امر است.  لذا ادامه این روند روز افزون فقر و گرانی مایحتاجات روزانه مردم و عدم کنترل آن رژیم را به سمت فروپاشی پیش میبرد. هرچند رژیم با اعلام برنامه هایی برای کنترل این بحران و خطر از جمله برنامه هایی مانند بسته حمایتی افزایش یارانه و … در صدد کنترل این خطربزرگ است اما آنچنان که مشاهده کرده ایم تا اکنون نتوانسته است در حل این بحران قدم مثبتی  به نفع طبقه کارگر و فقیربردارد، بر عکس بیش از پیش بر آنها فشار آورده تا هزینه نظامش را تامین کند. از این روی هرگونه اعتراض را با تمام وحشیگری خود سرکوب میکند و ادامه و گسترش  آن را برابر با سقوط خود میداند. سر آنجام این روند در صورت سازماندهی و سیاست درست و تامین اتحاد کارگران و زحمتکشان میتواند همه ارگان این نظام را سرنگون نماید.

منبع: شماره ١١۵ نشریه سوسیالیسم امروز

اول دی ١٣٩٨