نئولیبرالیسم بهانست , چپ و کمونیسم نشانست , نقدی به لیدر حزب کمونیست کارگری درباره ۱۶ آذر سرخ

نئولیبرالیسم بهانست
چپ و کمونیسم نشانست
نقدی به لیدر حزب کمونیست کارگری درباره ۱۶ آذر سرخ

همزمانی قیام آبانماه در ۲۹ استان و کشته، زخمی و دستگیری هزاران نفره در ایران و شروع مبارزات جهانی علیه وضع موجود مصادف بود با روز دانشجو در ایران. دانشگاه که همیشه زیر تیغ سانسور و خفقان بوده است ولی در هر وضعیتی نسبت به تحولات جامعه واکنش را متناسب با توازن قوای موجود در جامعه داشته است. امسال اما متفاوت بود و باید از ۱۶ آذر امسال به عنوان شاهکار مبارزات یک دهه اخیر نام برد. شروع اعتراضات دانشجویی و منتشر شدن عکسها و فیلمهایی از این روز، بویژه شعار علیه مجاهد و پهلوی و مسیح علینژاد، لیدر حزب کمونیست کارگری را به تکاپو انداخت تا با شروع “نقد” از یک پلاکارد در حمایت از مبارزات مردمی در سایر کشورها به نتیجه مورد دلخواهش برسد و به محکومیت ۱۶ آذر بپردازد. لیدر حزب کمونیست کارگری ایران در یک نوشته به بررسی حوادث ۱۶ آذر امسال پرداخته است و در همان مقدمه به نتیجه گیری نهایی خود رسیده است و دانشجویان را به نمایندگی از سیاست راست متهم کرده است. در این نوشته سعی می شود که نگاهی به نظرات حمید تقوایی در این مطلب انداخته شود و سپس در مورد شعار و برخورد با نیروهای راست، حتی اگر اپوزیسیون باشد، می پردازم.

نگاهی به نوشته ی حمید تقوایی

دانشجویان آزادیخواه در مورد شعار سرنگونی نئولیبرالیسم اعلام موضع کردند و گفتند که چنین شعاری “فقط” در همبستگی با اعتراضات سایر کشورهای دیگر بوده است و برای این کار یک بنر را کلمه به کلمه ترجمه کردند. این به خودی خود و در خود نمی تواند بد باشد. اما ۱۶ آذر را پشت این شعار-هر چند نادرست- قرار داد و آن را راست نامید، قابل توجیه نیست. اگر ۱۶ آذر را به صورت یک کل دید و از زاویه طبقاتی به آن نگریست – که ظاهرا لیدر حزب کمونیست کارگری و بعدا اعضایی از این حزب و بعد تر مستعفیونی از این حزب- از این کار سرباز زدند، حرکتی قابل ستایش و در راستای منافع طبقاتی بوده است. لنین در مطلبی تحت عنوان”The Attitude Towards Bourgeois Parties” می گوید:” جستجوی ریشه های نگرشهای متفاوت اجتماعی بیرون از منافع طبقات مختلف، مارکسیستی نیست، بلکه یک تئوری لیبرال است”.
( Source: Lenin Collected Works, Foreign Languages Publishing House, 1962, Moscow, Volume 12, pages 489-509. )
حالا این موضع را در کجای سیاست باید دسته بندی کنیم؟ من از لنین پیروی می کنم.

حمید تقوایی یک اشتباه تحلیلی-سیاسی در مورد وضعیت مشخص اعتراضات جهانی دارد. تحولات سیاسی در کشورهای مورد اشاره در این اعتراضات و همزمانی آنها با هم و استفاده از چنین شعاری در سطح جهانی تنها یک ابزار برای اعلام حمایت با هم بوده است. تقوایی می نویسد:” نکته سوم اینکه شعار”سرنگونی نئو لیبرالیسم” ریشه فقر و فلاکت و مصائب مردم دنیا را در یک نظریه و استراتژی اقتصادی سرمایه داری امروز -نئو لیبرالیسم- خلاصه میکند.” این برداشت از این شعار و نتیجه گیری از این شعار درست است؟ در واقع نه. این فقط برداشت حمید تقوایی از این شعار است تا بتواند آنها را راست بنامد و به آنها حمله کند. دانشجویان چپ و آزادیخواه تحولات سیاسی دنیا را می بینند و سیاستهای احزاب را هم دنبال می کنند. شعارهایی که در هر دوره اعلام می کنند برآمدی از تحولات جامعه بوده و هست. اینکه شما هم برای زدن این دانشجویان آسمان و ریسمان می کنید و حتی شش ماه از مبارزات جلیقه زردها را نمی بینید که بیخ گوشتان اتفاق می افتد، چگونه باید انتظار داشت که جامعه ایران و تحولات آنرا درست تحلیل کنید. در کجای این شعار بازگشت به سایر مکاتب پیشین مطالبه شده است؟ این نقد – اگر اسم آن را نقد گذاشت – تنها از یک مساله ناشی می شود و آن هم راست رویهای تاکنونی حزب کمونیست کارگری است. حداقل در یک دهه گذشته در تمام مسائل روز دنیا سیاستهایی راست روانه از سوی این حزب اتخاذ شده است. نمونه های آخر این موارد را همانهایی نقد کردند و خطر راست رویی این حزب را گوشزد می کردند که امروز مدافع نظرات وی شدند. در یک سال قبل و در مورد استعفای خامنه ای با حرارت از آن به عنوان سرنگونی طلبی و آزادیخواهی نام برد اما ۱۶ آذر سرخ امسال را به راست و در خدمت جمهوری اسلامی قلمداد می کند. این تحلیل ایشان زمانی بود که اعتراضات به اوج رسیده بود و مقدمات خیزش آبان زبانه می کشید. لنین در مقاله ” درباره تاکتیک” می گوید:” Every particular slogan must be deduced from the totality of specific features of a definite political situation.”( هر شعار خاص باید از کلیت مولفه های ویژه یک موقعیت سیاسی تعریف شده استنباط شود). اما آیا این حزب درکی از این موقعیت ویژه دارد؟ نمی شود هر اعتراضی را به میل خود انقلاب خواند، استعفای خامنه ای را سرنگونی طلبی و ۱۶ آذر را سیاست راست نامید.
چرا باید دفاع از بیانیه ۱۴ معصوم و مساله تمامیت ارضی لاک گرفته شود و آنها را سرنگونی طلب خواند و ۱۶ آذر را راست؟ این فرار به جلو است. اما هر قدر هم به جلو فرار کنید، از زمین سفت دنیای سیاست کماکان عقب هستید. اگر نیت شما دفاع از ۱۶ آذر بود، چرا در چنین وضعیتی که جامعه آبان خونین را خلق می کنند، این پلاکارد را مانند تمامیت ارضی لاک نمی گیرید؟ خود دانشجویان و بیانیه آنها روشن بود. شما چرا کماکان “فرض می گیرید”؟ این برای زدن نئولیبرالیسم نیست. این تحلیل شما ترس از برهم خوردن صف همه با همی است.

اپوزیسیون اپوزیسیون
یک سیاست محوری حزب کمونیست کارگری اپوزیسیون اپوزیسیون نشدن است. بارها و بارها در “دفاع” از سلطنت طلبان این شعار را بکار برده اند. اما ۱۶آذر ورق را برگرداند. حداقل در دو سال گذشته، شعار اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا ، برای اپوزیسیون بودن دانشجویان چپ و آزادیخواه کفایت می کند. همین مبدعین شعار نهایتا ۱۶ آذر امسال را خلق کردند. پرو رژیمی، خط امامی و نهایتا در خدمت راست و سیاستهای جمهوری اسلامی نامیدن تحرکات ۱۶ آذر، تصویری شفاف از “اپوزیسیون” از جانب حزب کمونیست کارگری به ما می دهد. ظاهرا اپوزیسیون باید مجاهد و پهلوی و جنبش سبزی باشد تا اپوزیسیون آنها نشد. اما اگر به چپ و کمونیست و به دانشجو و دانشگاه برگردد، آنوقت زدن اپوزیسیون می شود سیاست لیدر و این حزب و به سرعت به اعضا و کادرها و مستعفیون آنها هم سرایت می کند. تعریف اپوزیسیون پس از این تحلیل شما فقط و فقط به راست برمی گردد و با آنها و به اصطلاح خودتان کشتی نمی گیرید.

مجاهد و پهلوی دو دشمن آزادی
همه مطلب حمید تقوایی برای رسیدن به این آخری بود. صغری کبری چیدن و تز آوردن هم برای آماده کردن زمین بازی و حمله به ۱۶ آذر بود. در یک سال قبل هم شعار علیه علینژاد و گشت ارشاد هم به مذاق حزب کمونیست کارگری خوش نیامد. استدلال کلی آنها این است که در میدان مبارزه با جمهوری اسلامی طرح چنین شعارهای نوک پیکان مبارزه را از سمت جمهوری اسلامی برمی گرداند و این یک سیاست “راست” و در خدمت جمهوری اسلامی است.
قیام ۵۷ یک ویژگی خاصی که داشت و در اوج اعتراضات علیه حکومت سلطنت قابل مشاهده بود، این بود که چه نمی خواهند. یعنی برای همه مشخص بود که سلطنت را نمی خواهند و خمینی به هر صورت نماینده این “نه” تا رفتن کامل سلطنت شد. ۴۰ سال بعد وضعیت جامعه وارد دوران انقلابی – حداقل از نظر من و از نظر شما از ۸۸ به این سو انقلاب است!- شده است. تفاوتی که این دوره با ۵۷ دارد و شما نمی بینید تعریف خواستن و نخواستن است. سال ۵۷ نخواستن شاه و سلطنت به عنوان تنها خواسته مردم مطرح بود. سال ۹۸ اما نخواستن جمهوری اسلامی در کنار نخواستن هر نوع نیروی سناریوی سیاهی فریاد زده می شود. این راست بودن نیست و در خدمت رژیم اسلامی هم نیست. این صف بندی و درس گرفتن از قیام ۵۷ است. دانشجویی که در دفاع از آبانماه و قیام خونین مردم و زیر تیغ سانسور و خفقان به میدان می آید و در قدم اول همبستگی خود را با جنبشهای جهانی اعلام و صف بندی خود را با ارتجاع مشخص می کند، راست است و در جهت منافع رژیم اسلامی گام برمیدارد؟
این اقدام لیدر حزب کمونیست کارگری محکوم است!
اولین و درسترین موضع را رفیق رحمان حسین زاده در مورد این نوشته حمید تقوایی اتخاذ کرد. به درست باید این سیاست را محکوم کرد. این حمله، سرآغاز بلند شدن دوباره و چند باره دیوارهای بین چپ و راست است. کسی که خود را چپ بنامد و به ۱۶ آذر حمله کند و دانشجویان را خط امامی و پرو رژیمی بنامد و در طرف مقابل برای بیانیه ۱۴ نفره گلو پاره کند و آنرا سرنگونی طلبانه بنامد، در کدام سو قرار دارد؟ چپ یا راست؟ به درست باید محکوم شود. بدرستی باید علیه این موضع گیریها ایستاد. باید علیه سیاست همه با همی ایستاد و نگذاشت که تجربه ۵۷ دوباره تکرار شود.

و سخن آخر
از کمونیسم کارگری شما تنها تابلوی آن باقی مانده است

سیوان کریمی
دسامبر ۲۰۱۹