نبرد اول مه

سیاوش دانشور

اول مه امسال ویژه است. نه فقط براى طبقه کارگر که بیش از یک قرن است این سنت بین المللى سوسیالیستى را عزیز میدارد٬ بلکه براى طبقه بورژوازى که بحران سراپاى وجود انگلى اش را فرا گرفته است.

اول مه در طول تاریخ تاکنونى اش نقطه تلاقى تناسب قواى طبقاتى متفاوتى بوده است. طبقه ما سالهاى تاریک بعد از فروپاشى دیوار برلین را هنوز فراموش نکرده است. ابعاد و ویژگیهاى این سالها که با زهرخند و طعنه روشنفکران بورژوا٬ ژورنالیستها٬ مذهب جدید نظم نوینى و بازار آزاد٬ و تازه دمکراتهاى پست مدرنیست تداعى میشد هنوز در اذهان زنده اند. روزهائى که چماق ضد سوسیالیستى را تلاش داشتند دست هر خواننده ام تى وى هم بدهند تا "حقانیت" نظام منحوس متکى بر بردگى و "پایان تاریخ" و "پایان کمونیسم" را به طبقه ما بفروشند. زمانى که لنین را "دیوانه و دیکتاتور" و مارکس را "کهنه و منسوخ" و هر تازه بدوران رسیده و قلم به مزد سرمایه را "روشنفکران دوران جدید" معرفى میکردند! دورانى که طیف زیادى از شبه سوسیالیستها در مقابل تاچر و ریگان زانو زدند و به صف فالانژیستهاى نظم سرمایه پیوستند. 

این دوران تاریک و قدرقدرتى سرمایه که کارگر در انزوایش دندان قروچه میکرد و خود را ناتوان میدید مدتهاست گذشته است. دوره امروز حتى دوره برگشت و کمر راست کردن نیست٬ دوره تعرض مجدد وسیع کارگر و کمونیسم به نظام سراپا منحط و برده دارى سرمایه دارى است. دورانى است که مارکس به خیل اپورتونیست ها و نان به نرخ روز خورها و پادوهاى سیاسى سرمایه پوزخند میزند. دوره اى است که کارگر مجددا باید تر و تمیز و با پرچم آبا و اجدادى اش٬ پرچم سرخ انترناسیونالیستى کارگرى٬ به مراسم اول مه بیاید و فریاد بزند سرمایه دارى باید سرنگون شود. با اعتماد بنفس اعلام کند که دنیائى انسانى و آزاد و عارى از استثمار و مالکیت خصوصى و طبقات و مزدبگیرى ممکن است. دوره اى است که باید جنبش کمونیستى کارگران با پرچم مارکسیسم سرمایه دارى را به محاکمه بکشد و آلترناتیو خود را در مقابل جامعه بشرى قرار دهد. 

نبرد اول مه در طول تاریخ نبردى برسر تغییر فورى زندگى طبقه کارگر و شکل دادن به آینده بشریت بوده است. در اول مه عصاره جنگ بیوقفه طبقاتى همواره خود را بیان کرده است. این نبرد همواره از محدودیت هاى مبارزه طبقه کارگر٬ از سلطه افکار و منافع غیر کارگرى٬ از فقدان ابزارهاى واقعى سیاسى این جدال٬ و از تعرض بیوقفه سرمایه رنج برده است. خیلى جاها سرکوب و به سازش و تمکین کشیده شده و بسیارى جاها شرافت تاریخى طبقه کارگر و مبارزه سوسیالیستى را نمایندگى کرده است. اول مه امسال بر دوش این تاریخ طولانى و افت و خیزهاى جدال طبقاتى برگزار میشود. اول مه امسال بر متن بحران نفس گیر و حاد سرمایه دارى٬ فلاکت میلیاردى و بیکارى نجومى٬ و آینده تاریک ترى که سرمایه دارى مقابل بشریت گذاشته است برگزار میشود. 

اول مه امسال در فرانسه و یونان و ترکیه و ایران و کره و بسیارى جاهاى دیگر ویژه است. اول مه تنها یک جشن کارگرى نیست٬ بلکه و اساسا روز اعلام پلاتفرم سیاسى و عزم طبقه کارگر براى سال آتى است. در اینروز رئوس سیاست کارگرى در مقابل دنیاى بورژوائى اعلام میشود. در اینروز کارگران مقدسات این نظام اعم از "وطن" و "میهن" و ناسیونالیسم را نفى میکنند و بر هویت انترناسیونالیستى و انسانى و طبقاتى خود تاکید میگذارند. در اینروز کارگران مرزهاى بازار داخلى و حیات خلوت استثمار بورژواها و آئین و ایدئولوژى آنها را پشت سر میگذارند و بر راه حل کارگرى براى آزادى جامعه از هر نوع سلطه و انقیاد سیاسى و اقتصادى تاکید میکنند. اول مه امسال ویژه است و مارکس در صدر هر مجلس واقعا کارگرى قرار دارد. در اول مه امسال جلوه هاى انقلابیگرى کارگرى خودنمائى خواهد کرد. اینبار نوبت روشنفکران ناقص العقل و نان خورهاى بورژواها و دولتها و دستگاههاى ترور و ارعاب تبلیغاتى شان است که دندان قروچه کنند. تردیدى نیست که شرایط مساعد دنیاى امروز براى جنبش سوسیالیستى کارگران بلافاصله به پیروزى و پیشروى کارگرى ترجمه نمیشود. تردیدى نیست که امسال بیش از هر سال بورژواها اوباش سرکوبگر و نیروهاى ضد شورش شان را آماده کرده اند. تردیدى نیست بورژوازى در جنگ با طبقه کارگر سر سوزنى توهم ندارد. همه اینها فرض طبقه ماست. اما نبرد اول مه امسال میتواند سر منشا دوره اى از تحولات سیاسى و پیشروى کمونیسم کارگرى باشد. روزى که طبقه ما بر الزامات پیشروى مبارزه طبقاتى نور بیاندازد و خود را از توهمات ناسیونالیستى و دولتگرائى و دمکراسى بتکاند. اول مه امسال نبرد تاریخى روز جهانى کارگر را برجسته میکند. 

سرمایه دارى نظامى گندیده است و جامعه بشرى را در معرض تهدیدات جدى قرار داده است. اگرچه جبهه هاى نبرد طبقاتى هنوز کشورى و بعضا منطقه اى اند اما مسائل و معضلات امروز جهانى اند و سیاست و استراتژى کمابیش واحدى را از جنبش طبقه ما طلب میکنند. در اول مه امسال باید طبقه کارگر جهانى تنى واحد باشد و هدفى واحد یعنى سرمایه دارى را مورد تعرض قرار دهد. جنبش ضد کاپیتالیستى طبقه کارگر باید در اینروز خود را در چشم بورژوازى در همه جاى دنیا بکند. باید در اینروز پاى اعلام سلب از سرمایه دارى رفت و بر ضرورت و مبرمیت و امکانپذیرى راه حل سوسیالیستى و کمونیستى کارگران تاکید کرد. در اینروز کارگران باید به کل جامعه اعلام کنند که راه نجات در دست آنهاست. در اینروز باید روى دوش تجارب نسلهاى متمادى جدال طبقاتى بر حقانیت کمونیسم و راه حل کارگرى آزادى جامعه تاکید کرد و علیه معیارها و شعارها و اصول "لایتغیر" و افسانه "اذلى