“انتخابات” و دلقک های اسلامی

نوید مینائی

در آستانه انتخابات گروه های دوی خردادی و اصلاح طلب و در یک کلام طرفداران جمهوری اسلامی گیرم کمی رقیق تر دست به کار شده اند تا در تنور انتخابات حکومت اسلامی شان بدمند. البته دمیدن در چنین مضحکه ای خودش مضحک می شود. در دانشگاه نیز در نبود تشکل های واقعی و رادیکال دانشجویی در سایه سرکوب و خفقان جمهوری اسلامی، باندهای دوم خردادی و دست پرورده های حجاریان مثل تحکیم میدان دار می شوند و سخن گو می شوند.

 از نوشته ها و مطالباتشان معلوم است اصلا مسئله شان چیزی نیست مگر تلاش و کوشش آبروباخته برای بقاء رژیم شان از طریق تشویق مردم به شرکت در انتخابات و حتی برایشان مهم نیست اگر مضحک به نظر برسند. نکته اینجاست که آنقدر که جناح اصلاحات نگران مشروعیت و شرکت مردم در نمایش انتخابات است جناح خامنه ای نگران نیست.

به دو نمونه از تبلیغات نوع زیرجلکی تحکیم وحدتی ها برای انتخابات که در دانشگاه فعال هستند در زیر مختصرا نگاهی می اندازیم.

گروهی به نام دانشجویان "مطالبه محور" دانشگاه های علوم پزشکی و صنعتی شیراز (بخوانید دوم خردادی هایی که میدانند حتی اگر اسم "اصلاحات طلبی" هم بیاورند مردم در میروند و اسم خودشان را "مطالبه محور" گذاشته اند!) بعد از کلی تعریف و تمجید از دانشجو و جنبش دانشجویی که مهم است و تعیین کننده و پیشرو است در بیانیه شان درباره انتخابات چنین می نویسند:

"اینک که در آستانه انتخابات حساس دهمین دوره ریاست جمهوری، که سرنوشت سازترین انتخابات سه دهه گذشته است، قرار داریم، ما فعالین دانشجویی (!!؟) دانشگاه های علوم پزشکی و صنعتی شیراز، حضور فعالانه خود را در عرصه انتخابات با محوریت اصول زیر اعلام می داریم:

۱- مطالبه محوری: جنبش دانشجویی همواره عرصه ظهور و بروز مطالبات اقشار مختلف جامعه و مجرایی برای پیگیری آنها بوده است…

۲- پرسشگری: طرح پرسش در زمینه های گوناگون و درخواست برای ارئه پاسخ های صریح از سوی کاندیداها، اقدامی مؤثر در جهت آشنایی آحاد جامعه با دیدگاه های ایشان و شفاف سازی فضا بوده و برای فراهم نمودن زمینه انتخابات صحیح، لازم و ضروری است.

۳- درخواست ارائه برنامه: یکی از معضلاتی که در تمامی انتخابات ها مشاهده می شود، شعار زدگی و عدم ارائه برنامه از سوی کاندیداهاست. ارائه برنامه مشخص و مدون از سوی کاندیداها نه تنها امری مطلوب، بلکه لازم و ضروری است. لذا ارائه برنامه و راهکارهای اجرایی از سوی کاندیداها، به عنوان تضمینی برای وعده های انتخاباتی ایشان محسوب می شود.

بی گمان مواضع کاندیداها در قبال سه اصل فوق، سنجه ای مناسب برای محک زدن و شناخت بهتر آنها بوده و فضا را جهت انتخابی آگاهانه فراهم خواهد نمود. ما فعالین دانشجویی دانشگاه های علوم پزشکی و صنعتی شیراز، اعلام می داریم که به دلیل شفاف نبودن کافی مواضع و برنامه های کاندیداها، در حال حاضر از کاندیدای خاصی حمایت نکرده و حمایت احتمالی از کاندیدای خاص نیز منوط به مواضع کاندیداها در قبال سه اصل پیش گفته می باشد."

جالب است این بچه آخوند های زرنگ فکر می کنند مشکل مردم با حکومت را با اسم گذاری آن هم اسامی مسخره می شود حل کرد یا مثلا اسم جالب و تبلیغاتی اگر روی خودشان بگذارند مردم را جلب می کنند و تنور سرد و بی رمق انتخابات را گرم می کنند. "در آستانه انتخابات حساس دهمین دوره ریاست جمهوری، که سرنوشت سازترین انتخابات سه دهه گذشته است، قرار داریم، " این جملات عین عبارات خامنه ای و دار و دسته اش تا اصلاح طلب ها و سایر جنایتکاران اسلامی ست که همیشه در برهه حساس قرار دارند و زن و کارگر و جوان باید به خاطر حساسیت اوضاع از خواسته هاشان بگذرند وگرنه سرکوبی خونین در  انتظارشان است. همین روزها دانشجویان بابل به خاطر اعتراض به فضای سرکوب و دستگیری دوستانشان و احکام کمیته های انضباطی سرکوب می شوند دانشگاه یاسوج هم همینطور.

پرسش از کاندید اها. گویا جانور اسلامی ای که کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی می شود پرسش و پاسخ حالیش می شود. گویا پاسخی که می دهد قابل اعتماد و اتکاست. همین امروز باز هم در دانشگاهها از جمله دانشگاه بابل و اکثر کارخانه ها  قول و وعده وعید مسئولین پشیزی ارزش ندارد و این را کارگران و دانشجویان مدام اعلام می کنند و به هیچ قول و وعده و عیدی و پرسش و پاسخی وفعی نمی گذارند، مگر احمدی نژاد کم قول داد؟ مگر کم گفت مشکل ما مدل موی جوانان نیست، نتیجه را دیدیم. این بچه آخوندها با این دلقک بازیشان می خواهند ژست منتقد هم بگیرند و تنورانتخابات را گرم کنند. ولی جامعه سال هاست از این مرحله گذشته است و درجا زدن این جماعت در این مرحله آنان را به دلقک های سیاسی تبدیل کرده است.

ولی در زمینه دلقک های اسلامی، مدل های پیشرفته تر و جدی تری هم پیدا می شود. همین دفتر تحکیم وحدت خودمان. شورای مرکزی این تشکل بیانیه ای داده تحت عنوان " طرح مطالبات دفتر تحکیم وحدت از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دهم " تحکیم وحدت تعدادی سوال و مطالبه را مطرح کرده است و در مقابل کاندیداهای انتخابات قرار داده است تا با توجه به پاسخ های آنها در مورد انتخابات تصمیم گیری کنند. آنچه که معلوم است تحکیم وحدت جمهوری اسلامی را در همین ظرفیت هایش پذیرفته و قبوال دارد و فقط نگران برخی مطالبات خود است.

تحکیم وحدت لیست نسبتا بالا بلندی از مطالباتش را مطرح کرده و منتظر پاسخ نامزدهای انتخابات است. لیستی که شامل مطالباتشان در مورد دانشگاه، جنبش زنان، کارگری، اقوام!، معلمان، مطالبات ملی، سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد و فرهنگ است. گرچه در دوران حاضر با توجه با رادیکال شدن اعتراضات و قطب بندیهای شدید در جامعه و به خصوص در دانشگاه ها  یک سری مطالبات از جمله رفع تبعیض بر زنان و آزادی تشکل های کارگران و دانشجویان و معلمان ه
م به آن اضافه شده است ولی لیست تحکیم همان چیزهایی را شامل می شود که در دوران اخیر در جمهوری اسلامی مورد تایید ایشان به طور سیستماتیک و اگرسیوی سرکوب شده اند. یکی از نقاط اوج این سرکوب گری ها در دوران کعبه آمال این جریان است، یعنی دوران خاتمی.

لیست ارائه شده توسط تحکیم وحدت در فضای سیاسی ایران نکته جدی و جدیدی ندارد، معلوم است تمام هم و غم تهیه کنندگان این لیست دمیدن در تنور انتخابات است و به اتفاقاتی که بیخ دماغشان دنیا را برداشته حتی توجهی ندارند چه برسد به اوضاع شدیدا ملتهب ایران و اعتراضات هر روزه مردم در ایران، اصلا برایشان مهم نیست چه چیزی می نویسد و چه می گوید. مثلا در مطالباتشان در زمینه اقتصاد نکته جالبی را اشاره می کنند که نشان می دهد اگر دنیا را آب ببرد ایشان را خواب می برد. تحکیم خواهان خصوصی سازی هر چه بیشتر و باز گذاشتن دست بازار آزاد در اقتصاد است. این همه تمام دنیا به عواقب این سیاست انتقاد دارند و حتی دولت های غربی هم به شکست این سیاست اعتراف کرده باشند برای تحکیم مهم نیست، او می خواهد تنور انتخابات حکومت مرده ای را زنده کند و به هر خس و خاشاکی آویزان می شود.

نکته اینجاست که جامعه و دانشگاه سال هاست از این مراحل گذشته اند و تلاش تحکیم و سایر نوچه های سیاسی جمهوری اسلامی برای به میدان آوردن مردم در تایید حکومت اسلامی به مضحکه های این چنینی تبدیل می شوند. مردم و دانشجویان به خوبی می دانند تا وقتی این حکومت اسلامی سر کار است به هیچ کدام از ابتدایی ترین مطالبات انسانی و به حقشان نمی رسند. تشکل های کارگری و دانشجویی و زنان به طور سیتماتیکی از طرف جمهوری اسلامی، و نه این رئیس جمهور و آن وزیر و وکیل مورد تهدید واقع می شوند و تعطیل می شوند. حالا اینکه کدام کاندیدا به این مطالبات پاسخ مثبت بدهد و این آرزوهای برباد رفته تحکیم را جامه عمل بپوشاند و مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کند داستانی ست که خود تحکیم هم بعید است باورش بشود!

اما  انتخابات های جمهوری اسلامی به هیچ وجه در هیچ شرایطی ذره ای و حتی بطور فرمال هم مشروعیت نداشته که بخواهیم این مضحکه آخرش را به رسمیت بشناسیم. همیشه مشتی آدم کش را جلوی مردم گذاشته اند تا یکی را مثلا "انتخاب" کند. تحکیمی خیلی مردم را نادان فرض کرده اند که انتظار دارند دانشجویان بروند از جانوران اسلامی کاندیدایش سوال کنند یا نصیحتشان کنند، بخواهند سیاست برای شان معلوم کنند. اولین و فوری ترین مطالبه مردم ایران و بویژه نسل ما این است: جمهوری اسلامی باید برود! با انتخابات و بی انتخابات فرقی نمی کند، باید هرچه زودتر گورش را گم کند. این خواست به حق مردم در ایران است. مضحکه انتخابات جمهوری اسلامی هم فرصتی است تا با صدای بلند تر و بلندتر اعلام کرد "جمهوری اسلامی نمی خوایم نمی خوایم"! فرصتی است تا یک به یک اوباش و آدم کش ها و آخوندها و دزد هایی که اسم "کاندیدا" روی خودشان گذاشته اند  را افشاء کرد و نشان داد که دست شان در چه جنایت هایی بوده است. باید خود تحکیمی ها را که با موذیگری سعی میکنند چهره کریه جمهوری اسلامی را آرایش کنند باید افشاء کرد و باید نشان داد که دست این جوجه آخوندها هم در همان بساط آخوندهای میلیاردر و جنایتکار است. جمهوری اسلامی باید با قدرت انقلابی مردم به رهبری حزب کمونیست کارگری سرنگون شود و جمهوری سوسیالیستی به جای آن بنشیند.