ناصر اصغری

دقیقا یادم نیست در یوتیوب دنبال چه بودم که یک کلیپ ١ دقیقه و ٣٣ ثانیه ای از سخنرانی یکی از کارگران معترض شرکت لوله سازی اهواز در جمع کارگران تجمع کرده در مقابل مکان سخنرانی میرحسین موسوی، یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری اسلامی، توجه ام را بخود جلب کرد. سخنان کوتاهی که انعکاسی بود از موقعیت رادیکالیزه شده جنبش کارگری ایران. سخنرانی این دوست کارگرمان چنین است که کارگران جمع شده اند نه برای مظلوم نمائی و صدقه خواهی؛ جمع شده اند چون حقشان را می خواهند. کار می خواهند. در آخر هم می گوید اگر بلائی به سرم آمد، همه بدانند که کسانی هستند که مردم معترض را سر به نیست می کنند و اینگونه جواب اعتراض مردم را می دهند.

گزارش دیگری نیز از همین تجمع دیدم که کارگران شعار "کار، مسکن، آزادی" داده بودند. شعار داده بودند که ما با خانواده هایمان انتخابات را تحریم می کنیم. "دستی که نان می دزد، نمی تواند آزادی ببخشد." "کارگر بیدار است، از استثمار بیزار است." "ما برای اعتراض آمده ایم، نه حمایت" و غیره.

همین موقعیت در گفتگوی میرحسین موسوی با یکی از سایتهای جمهوری اسلامی نیز انعکاس یافته بود. ایشان می گوید: "من وجود خیزشی را در جامعه احساس می کنم. در ایلام و به ویژه خوزستان این مساله را دیدم که جامعه آماده ایجاد یک موج است." می گوید مردم نسبت به انتخابات بی تفاوتند.

چند روز قبلتر نیز در اینترنت دنبال این بودم که اتهام رسمی دادگاههای اسلامی بر علیه علی نجاتی، رئیس هیأت مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه دقیقا چه بوده، که نقل قولی از رضا رخشا، یکی از اعضای هیأت مدیره همین سندیکا در سایت "کلمه"، سایت دیگری از دار و دسته میرحسین موسوی توجه ام را به خود جلب کرد. این سایت اسلامی نوشته بود: "رضا رخشا با اشاره به این که تفکرات اقتصادی مهندس میرحسین موسوی به نفع کارگران است، آرزو کرد میرحسین موسوی به عنوان دهمین رئیس جمهور ایران برگزیده شود … من به عنوان یک کارگر شرکت نیشکر هفت تپه از رئیس جمهور آینده ایران می خواهم که از شکل گیری و تکثر تشکلهای مستقل کارگری حمایت و روند کنونی اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی را اصلاح کنند …" رژیم قبلا نیز حرفهای تعداد دیگری از فعالین مستقل کارگری را به نفع خود دستکاری کرده بود. معلوم نیست که رضا رخشا چه گفته است و اینها چه بلائی به سر گفته های ایشان آورده اند. فکر نکنم اکنون دیگر کسی حداقل در جنبش کارگری سنگ هیچ رئیس باندی از این رژیم را به سینه بزند. امیدوارم کسی در جنبش کارگری خودش را با اینها همسرنوشت نکند. اکنون دیگر می دانند که درج اظهارات رؤسای خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار، جزء بی آبروئی چیزی برای اینها به همراه ندارد. در نتیجه مجبورند که از اعتبار مبارزات پرشور کارگران نیشکر هفت تپه و از اعتبار مسئولین سندیکای این کارگران سو استفاده کنند. اما لازم است که به بلندگوهای باندهای رنگارنگ جمهوری اسلامی یادآوری کنیم که جنبش کارگری حرف آخرش را از بلندگوی کارگران لوله سازی اهواز زده است. همان پیغامی را که میرحسین موسوی به تهران برده و به برادران دیگرش نیز هشدار آن را داده است، آن موضع و گرایش میلیونها نفر از کارگران و مردم ایران است یعنی خیزش برای به زیر کشیدن حکومت اسلامی. دست محکمی برای کارگران لوله سازی اهواز که حرف دل کارگران را به گوش دست اندرکاران حکومت ضد کارگری اسلامی رساندند.

٢٢ آوریل ٢٠٠٩