نگاهى گذار به تاریخچه ى اول ،مبارزات کارگرى در جهان و ایران و راه برون رفت از وضعیت موجود

حسن معارفی پور

اگر بخواهیم در مورد تاریخچه ی اول ماه مه به صورت گذار صحبت کنیم ،باید به مبارزات کارگری در دهه ۸۰ میلادی یعنی سالهای۸۰ تا ۸۶ در آمریکا بر گردیم . در آن دوران یعنی در ابتدای دهه ی ۸۰ در شیکاگو مرکز مبارزات کارگری ،فدراسیونی به نام اتحادیه اصناف کارگری شکل می دهند که رهبری این فدراسیون بر عهده ی فعالین چپ و سوسیالسیت بود. این فدراسیون در کنگره ایی که در سال ها ی ابتدایی دهه ی ۸۰ برگزار می کنند ،خواهان کاهش ساعات کار تا حد ۸ ساعت کار می شوند و همچنین برای افزایش دستمزد خود تلاش می نمایند. تا قبل از این دوره تلاش برای کاهش ساعات کار همراه با افزایش دستمزد  تا این حد، در کنگره فدراسیون بی نظیر بود .

این فدراسیون تصمیم گرفته بود که از همان سال های ابتدایی دهه ی ۸۰ خودرا برای یک مبارزه ی سراسری و یک تظاهرات وسیع خیابانی آماده نماید، این اعتصاب بزرگ کارگری بلاخره در اول ماه مه در سال ۱۸۸۶ در شیکاگو شکل میگیرد و گستردگی اعتصاب تا حدی است که سایر ایالت های آمریکا در بر میگیرد. طرح خواسته ها و مطالباتی که بالاتر و به آن اشاره شد می توانست به عنوان جرقه ایی برای این اعتصاب باشد. باید اشاره کنم که تاریخ اعتصاب از پیش توسط فعالین سوسیالیست جنبش کارگری امریکا تعیین شده و روز اول ماه مه را از قبل به عنوان روز اعتصاب انتخاب کرده بودند.
گفتنی است در این تظاهرات خیابانی صدها هزار نفر شرکت نمودند و این روز به عنوان نقطه عطفی در مبارزات کارگری امریکا و جهان تبدیل شد،  از انروز تاکنون روز اول ماه مه به عنوان روز همبستگی طبقه کارگر در سراسر دنیا شناخته شده است.
در آن دوره تلاش های زیادی توسط سرمایه دران و صاحبان کارخانه ها در آمریکا برای تغییر نام، این  روز جهانی کارگر به روز همبستگی بین کارگران  وسرمایه د اران صورت گرفت ،اما سرمایه داران  با مخالفت ها ی شدید از سوی کارگران به رهبری فعالین چپ و سوسیالیست روبه رو شدند .سرمایه دارانی که خواهان جایگزینی آشتی طبقاتی به جای ستیز طبقاتی بودند و در پی آن بودند که تضاد بین کار و سرمایه را باهمبستگی طبقاتی دو طبقه ذاتا متخاصم، جایگزین کرده،  در تلاش بودند تا از مخالفت های کارگران با نظام ضد انسانی و استثمارگر سرمایه داری جلوگیری به عمل آورند ،اما کارگران مسرانه در جواب بورژوازی گفتند که تضاد بین کار و سرمایه آشتی پذیر نیست و به آنان گوشزد می کردند که تحت هیچ شرایطی از موضع خود عقب نمی نشیند. امروزه دیگر اول ماه مه صرفا  روز تجلی خاطر از کارگران جانباخته  شیکاگو که در تظاهرات اول ماه مه ۱۸۸۶ نیست، بلکه این روز، روز اعتراض تمام کارگران جهان به نظام نابرابر سرمایه داری و روزی برای طرح مطالبات طبقه ی کارگر، به عنوان محرک اصلی جامعه به سوی سوسیالیسم می باشد. در این روز در اقصی نقاط مختلف جهان کارگران با شعارها ی مختلف به خیابان آمده و ضمن قدردانی ازیاد و خاطره  ی  رفقای چپ و سوسیالیست و جان باخته در اول ماه مه ۸۶ آمریکا، مطالبات خود را اعلام نموده و خواهان رسیدن و خواسته های خود می شوند .
مبارزات کارگران در سراسر دنیا فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته است و تا به امروز در هیچ جای دنیا به جز تجربه موفقیت آمیز کمون پاریس و انقلاب اکتبر به رهبری لنین طبقه ی کارگر زمینه ی دست یابی به قدرت سیاسی را پیدا نکرده است. انقلاب اکتبر و قدرت گیری طبقه ی کارگر در شوروی خوشبینی زیادی در میان طبقه ی کارگر جهان نسبت به این پیروزی بزرگ پرولتاریا که  یکی بزرگترین تحول تاریخ بشری است و بزرگترین پیروزی  برای  طبقه ی کارگر در تاریخ  سرمایه داری بود . اما با شکست شوروری در نتیجه ایزوله شدن آن و عدم پیروزی انقلابات کارگری در اروپای غربی (به خصوص انقلاب ۱۹۱۹ آلمان ) و همچنین بعدها نیز با غالب شدن اشرافیت کارگری در غرب و به دنبال آن به قدرت رسیدن دولت های رفاه (اگر چه در نتیجه ی مبارزات کارگری  و بحران نظام های لیبرالی وتحمیلی بود) طبقه ی کارگر در اروپا از انقلابیگری رویگردان شده با غالب شدن گرایشات راست و رفرمیستی بر جنبش کارگری و احزاب چپ در اروپا و آمریکای، برای سال های طولانی کشورهای اروپایی از یک انقلاب عظیم کارگری به دور ماندند و زمینه ی  این انقلابات تا حدودی در آنجا از بین رفت. در مورد وضعیت طبقه ی کارگر در جهان سوم وضع به شکل دیگری بود، در برخی از کشورهای جهان سوم همچون چین و کوبا و… قدرت گیری طبقه ی خرده بورژوا همچون دهقانان و خرده بورژوازی را تحت عنوان انقلاب کارگری و سوسیالیسم به خورد طبقه کارگر داده شد و رهبران این انقلابات با تجدید نظر در مارکسیم و کمونیسم به تعبیر لنینیستی آن  علی رغم داعیه مارکسیست-لنینیست بودن سالها توانستند طبقه ی کارگر را  در کشور خود و سایر کشورها به به متد غیر مارکسیستی خود متوهم نمایند. در شرایطی که دراین کشورها طبقه ی کارگر هنوز نیروی متشکلی نبود و توانایی انقلاب کارگری را نداشت و بیشتر مردم  این کشورها را خرده بورژوازی و دهقانان (روستاییان ) تشکیل می دادند ،بنابراین آنان نیروی انقلابی را نه طبقه ی کارگر بلکه خرده بورژوا زی قرار داده بود و از این انقلابات تحت عنوان انقلاب کارگری نام برده می شد .
اگر بخواهیم در مورد وضعیت ایران و طبقه ی کارگر در این کشور بپردازیم باید به دوره ی شکل گیری سرمایه داری در ایران یعنی از انقلاب مشروطیت تاکنون توجه نماییم .
با انقلاب مشروطیت بسیاری از نمادها ی فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی نظام سرمایه داری وارد ایران شد.این انقلاب نقش عظیمی در حرکت ایران به سوی سرمایه داری داشت و بعدها نیز با سر کار آمدن رضا خان و تلاشهای وی برای گسترش شالوده ی اقتصادی نظام سرمایه داری همچون گسترش صنعت و راه آهن و… بودیم، همچنین در دوره ی بعد از او با قدرت گیری جبهه ی ملی به رهبری مصدق و ملی شدن صنعت نفت و همچنین اصلاحات اراضی (انقلاب سفید )۱۳۴۱ توسط محمد رضا شاه نیز ما شاهد گسترش بیش از پیش سرمایه داری در ایران هستیم. در کنار گسترش سرمایه داری در ایران رشد کمی و کیفی طبقه کارگر و گسترش مبارزه ی طبقاتی در هر کدام از این دوره ها مشهود است. در جریان این اصلاحات روستاهای زیادی درایران خالی از سکنه شده و مردم این روستاها به عن