اول مه، پناهندگان، روز شکستن انزوا

مصطفى رشیدى

حدود هشتصد نهصد سال پیش همین کوچه پس کوچه هاى اروپایى محل بسیج جوانها براى اعزام به جنگهاى خونبار صلیبى علیه آسیاییها و مسلمانان بود. امروز در همین کوچه پس کوچه ها میلیونها نفر از "دشمنان" سابق بصورت همکار و همسایه و همبازى تنشان به تن همدیگر میخورد. جهانیان صدها سال فرصت داشته اند که جهالت را بشناسند و کنار بگذارند. جهان امروز ما دهکده جهانى لقب گرفته است، و در آن به یمن شبکه عظیم ارتباطى انتظار میرود که براحتى نشود پیشداورى و دشمنى کور را میان آدمها دامن زد.

دویست سال پیش همین کوچه پس کوچه هاى اروپایى محل اتقلابات و اعتراضات و تجمعات عظیم طبقاتى ـ کارگرى علیه محورهاى دشمنى کور ملى و نژادى و مذهبى انسانها در سراسر جهان بودند. شعار "کارگران جهان متحد شوید" عطش همبستگى و اعتماد و همسرنوشتى را به غلیان میاورد. اما در همین دنیا، در دل اروپاى متمدن پدیده هایى درست باندازه قرنها پیش در ساختن مرزها و دشمنى میان انسانها جولان میدهند. میلیونها نفر از همان سرشت "کارگران جهان"،  قربانى انواع شکافها از یکدیگر بیگانه اند.  اول مه، فراخوان همبستگى جهانى کارگرى، بطریق اولى فراخوانى فورى و زمینى و بدیهى براى همه بخشهاى طبقه کارگر، چه "خودى" و چه "غربتى هاى پناهنده" است.

براى دولتهاى اروپایى  و نوع سیاسى که آنها تعقیب میکنند، پناهندگان یک پدیده مستقل بحساب میایند. پناهندگان و مهاجران حتى اگر سر میلیونها نفر هم بزنند، یک جمعیت مجزا محسوب میشوند. خط کش بدست گرفته اند و هر جا دستشان برسد، از اخلاق، ملى،مذهبى، فرهنگى، نژادى، تاریخى، بیولوژیک گرفته و حتى چه بسا نوع نخود و لوبیاى مورد مصرف در کنج آشپزخانه را بهانه قرار میدهند که بین جمعیت پناهندگان و کل جامعه خط انزوا بسازند. این دیوارها ابدى هستند. نسل پس از نسل قرار است که این جمعیت غربتى و بیگانه بحساب بیایند. حساب راسیستها و نژادپرستان بجاى خود، رنگ زننده و زمخت بیگانگى و انزواى ابدى پناهندگان و مهاجرین را میشود  در سیاست و روشهاى احزاب آبرومندتر این جوامع مثل روز روشن مشاهده کرد. وسواس زیادى لازم نیست که تشخیص داد بخش بزرگ این احزاب باصطلاح آبرومندتر، تا مغز استخوان به راسیسم و نژادپرستى آلوده اند.

در نقطه مقابل، پدیده عظیم پناهندگى، فرصت مغتنم و تازه اى را براى سموم ملى و مذهبى در میان پناهندگان فراهم آورده است. طنز تلخ اینجاست، میلیونها پناهنده که براى ساختن دنیاى بهتر فرارى شده اند، یکبار دیگر توسط همان ملیت و همان مذهب و همان تاریخ و همان فرهنگ مورد تعرض تازه قرار میگیرند. تعرض ناسیونالیسم ایرانى و اسلام و کیسه اى که از قبل "هم میهنان عزیز و مسلمانان غیور" دوخته اند، یک نمونه گویاست. این جریانات درست باندازه تندروترین فاشیستها از رشد گتوهاى مهاجرنشین، از تعصبات ملى و مذهبى، از فقر و بیحقوقى و موقعیت شهروند درجه دوم پناهندگان نفع میبرند و به آن دامن میزنند. امروز بیش از هر وقت دیگر، پایان بخشیدن به این وضعیت ناگوار و نفرت انگیز با پیام طبقاتى و عمیقا انسانى اول مه گره خورده است.

پناهندگان جمعیت یکسان و همگونى نیستند. در این جمعیت، در انعکاس جامعه خاستگاه خود، موضع گیرى، افقها، و روشهاى گوناگون زندگى در هم میجوشد. اما در عین حال حقیقت اینستکه بخش عظیم پناهندگان و مهاجرین از طبقه کارگر کنده شده اند. اینها زخم استثمار و بیحقوقى و فقر "کشور خودى" را برگرده هاى خود حمل کرده اند، کورسوى امید  براى خود و خانواده و فرزندانشان رو به آینده اى در همین جامعه جدید نشانه میرود. حقیقت اینستکه بخش عظیم پناهندگان به طبقه کارگر "کشور جدید" پیوسته اند. نان سر سفره، معیشت، انتظارات، توقعات، آینده کودکان، همه چیز، نبض زندگى تازه با نبض هم طبقه ایهاى تازه گره خورده است. حقیقت تلخ اینستکه کمتر نشانه اى از این همبستگى را میتوان سراغ گرفت.

در آستانه اول ماه ایستاده ایم. هر بلایى بر سر اول مه آمده باشد، اما هنوز بهر حال این روز روز مرور و بیان کیفرخواست علیه وضعیت موجود از زاویه طبقاتى کارگران است. عدالت اجتماعى، برابرى وسیع میان انسانها، بهبود شرایط کار و سطح زندگى و در کنار اینها، چگونگى مبارزه براى ساختن دنیاى بهتر و برابر در دستور کار هزاران هزار کارگر قرار میگیرد. این روز با همبستگى و با انسانیت عمیق میان انسانها شناخته میشود. هر گوشه از زندگى پناهندگان حکم میدهد که باید با فضا، با این تحرکات و آرمانها شریک شد و سهم فعالى را ایفا کرد.

سوئد نمونه اى از کشورهاى اروپایى، با قریب ٢٠ درصد جمعیت مهاجر است. پناهندگان باید پیشقدم گامهاى بزرگ براى ساختن همبستگى و همراهى بیشتر با کارگران واعتراضات کارگرى سوئد باشند. سازمان سراسرى پناهندگان ایرانى در سوئِد، بروال همیشگى خود در رابطه با روز جهانى کارگر، فعالیتهاى متنوعى را در همراهى با حزب حکمتیست در دستور کار خود قرار خواهد داد.

مصطفى رشیدى

٢۵ آپریل ٢٠٠٩

ــــــــــــــــــ

گوتنبرگ: تظاهرات و جشن در روز اول مه

      اجتماع از ساعت ٢ بعد از ظهر در میدان Järntorget

      جشن و مراسم به همین مناسبت از ساعت ١٩در محل: Granåsgatan 2

استکهلم: سمینار و تجمع

      سمینار در رابطه با جنبش کارگرى در ایران، روز یکشنبه ٢٧ ماه آپریل

      از ساعت ١٢ در محل ABF Sveavägen, Fabiansalen

      تجمع در روز اول مه در محل Kungsträdgården