مراسم و جشن های اول ماه مه را با شکوه تر از هر سال بر پا داریم

سیروان پرتونوری 

۱۱ اردیبهشت روز کارگر است،اول ماه مه روز جشن کارگران است .بیش از صد سال است که کارگران دراین روز در سراسر جهان دست از کار می کشند .مراسم خود را بر پا می دارند،به جشن و شادی میپردازند و عهد و پیمان و همبستگی جهانی  خود را تجدید میکنند.کارگران هر جا که باشند از هرصف و رشته ای ،از هرزبان و نژاد و ملیت و مذهبی ،با هر عقیده و مرامی کارگرند و توسط سرمایه داران استثمار میشوند .کارگران در این روز به دور هم جمع میشوند تا اتحادی پایدار تر و محکمتر پایه ریزی کنند تا این نظام ظالمانه سرمایه داری را از ریشه براندازند تا خواست هایشان را به دست آورند .تا یک صدا فریاد بر آورند زنده باد آزادی ،زنده باد برابری ،زنده باد اتحاد و همبستگی کارگری .

در مقابل خواست و آرمانهای کارگری در آکسیونهای اول ماه مه ،نظم وارونه جهان سرمایه داری قرار گرفته است .حرکت آزاد سرمایه داری در حالیکه برای افزایش سود،مرزها را در نوردیده و بیشتر از هر زمانی جهانی عمل میکند ،در همان حال همزمان بشریت استثمار شده را با پروراندن تمایلات نژاد پرستانه ،مذهبی و قومی ،متفرق و در مقابل هم قرار میدهد تا بتواند این نظام وارونه و ضد انسانی را همچنان بر کارگران تحمیل کند و با پیدایش اولین نشانه های بحران به سفره های بی رونق شان بیشتر یورش آورد و خواست حداقل رفاه و امنیت شغلی را برای آنها به رویایی دست نیافتنی تبدیل سازد.

می دانیم که در اول ماه مه سال ۱۸۸۶ میلادی، پلیس شیکاگو با حمله به تظاهرات گسترده کارگران که برای هشت ساعت کار در روز و حق تشکیل اتحادیه‌های کارگری برپا شده بود، آنان را به خاک و خون کشید. چند روز بعد از این واقعه دادگاه چند تن از رهبران کارگران را محاکمه و به مرگ محکوم کرد. یکی از رهبران کارگران اعتصابی، پس از اعلام رای در برابر دادگاه چنین گفت: «کارگران اینک دریافته اند که می‌توانند با اتحاد و همبستگی و مبارزه جمعی بر مشکلات خود فائق آیند. آنان بر قدرت عظیمی که در اتحاد شان نهفته است آگاهند، به همین دلیل کارفرمایان با تمام توان می‌کوشند تا اتحاد کارگران را بشکنند؛ ما کارگران گردهم آمدیم تا اندکی از حقوق خود را باز پس گیریم؛ اما از دادگاه و زندان سر در آوردیم. این است معنای برابری و عدالت در جامعه ما؟ امروز اگر صدای حق طلبانه ما را با گلوله خفه می کنید، مطمئن باشید که این صداها از این پس خاموش شدنی نیست، بلکه هر روزی طنین آن رساتر خواهد شد.»

رهبران کارگران شیکاگو جان باختند؛ اما حقانیت مبارزه و گفته‌هایشان، سال ۱۸۸۹ میلادی در کنگره بین المللی کارگران در پاریس، با نامیدن روز اول ماه مه (یازدهم اردیبهشت) به عنوان روز جهانی کارگر اثبات شد. از آن تاریخ، در بسیاری از کشورهای دنیا، کارگران با برپایی تظاهرات گسترده این روز را گرامی می‌دارند و در تجمعات خود علیه سرمایه داران و آلترناتیوهای طبقاتی خود سخن می گویند. اما جالب است که دولت ایالات متحده آمریکا، که همواره ادعای آزادی ترین و دموکرات ترین کشور جهان را دارد، از معدود کشورهایی است که این روز را به عنوان روز کارگر نپذیرفته است.

کنگره موسس انترناسیونال دوم، قطعنامه ای صادر کرد که در آن تمام کارگران جهان را به اعتصاب و تظاهرات در اول ماه مه ۱۸۸۰، فراخواند. در این روز، کارگران اروپا، آمریکا و نیز چند کشور آمریکای لاتین به این فراخوان پاسخ مثبت دادند. در این روز فقط در هایدپارک لندن نیم میلیون کارگر تجمع کرده بودند که فردریش انگلس، یار دایمی مارکس نیز در آن حضور داشت. از آن تاریخ اول ماه مه، به عنوان روز جهانی کارگر گرامی داشته می شود.

کارگران ایران یکی از بی حقوق ترین و محرومترین بخش های طبقه کارگر جهانی را تشکیل میدهند ،که تحت حاکمیت بیش از سه دهه رژیم اسلامی در موقعیت بغایت دشوارتر و محرومتری قرار دارند .بیکاری گسترده ،گرانی ،بی مسکنی ،قانون کار ضد کارگری،همه و همه عرصه را بر توده کارگر و محروم جامعه ایران تنگ تر از همیشه کرده اند .در ایران کارگران از حق اعتصاب و حق برپایی تشکل های طبقاتی خود محرومند .بورژوازی ایران چه انهایی که در حاکمیت هستند و چه آن بخش هایی که خارج از حاکمیت قرار دارند ،میکوشند از یک طرف بمنظور تطبیق خود با نیازهای سرمایه جهانی و رهایی از گرداب عمیق بحران سیاسی ،اقتصادی موجود و از طرف دیگر در برابر موج فزاینده اعتراض عمومی مردم ،خود را از نو سازمان دهند و تمام این پروسه به بهای فشار و در تنگنا قرار دادن بیشتر طبقه کارگر و محرومان جامعه ایران پیش رفته و میرود .

امروز در شرایطی که جنب و جوش گسترده ای درجبهه بورژوازی برای چاره جویی بحران سیاسی و اقتصادی موجود در جریان است و بورژوازی ایران میکوشد بمثابه یک طبقه ،دستگاه رهبری سیاسی خود را متحد و منسجم نماید و با وجود اینکه طبقه کارگر ایران از لحاظ توان و موقعیت اجتماعی خود از هرلحاظ قادراست به نیروی هدایت کننده و به محور مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی تبدیل شود ،اما برای وارد شدن در کشمکش های سیاسی جاری،عملا فاقد آمادگی سیاسی و سازمانی لازم است و صفوف آن همچنان پراکنده است .مبارزات کارگران در سال ها و ماههای اخیر زمینه امید بخشی برای پیشروی این طبقه در عرصه جدالهای اجتماعی و طبقاتی جاری را به وجود آورده است .ایجاد تشکل های مستقل کارگری ،اتحاد و همبستگی بادیگر جنبش های اجتماعی ،اعتصاب های پی در پی را میتوان بعنوان نخستین دستاورد این مرحله از مبارزات کارگران ایران به دشمن تحمیل کرد.تنها در چنین صورتی است که تلاشهای بورژوازی ایران برای به بیراهه کشاندن مبارزات طبقه کارگر با شکست روبرو خواهد شد و مطالبات و اهداف کارگران به صدر شعارهای جنبش توده ای جاری کشیده میشود.

طبقه کارگر ایران، به عنوان بخشی از طبقه کارگر جهان، در این روز با اتحاد و همبستگی میلیونی دست به نمایش قدرت می زند و با تصویب قطع نامه های خود در طول سال برای تحقق مواد آن می کوشد. بنابراین، سازمان دهی اول ماه مه ها در راستای مبارزه برای آزادی های فردی و اجتماعی و تشکل یابی و اتحاد و همبستگی کارگری نقش و تاثیر به سزایی دارد.

گرایشات راست و رفرمیست درون جنبش کارگری، ا