وضعیت روز مبارزات کارگران در کردستان

ملک پیرخضری

طبقه کارگر کردستان بسان همزنجیران خویش در همه جای ایران در موقعیت دشوار و اسفباری قرار دارد.خواست ها و مطالبات توده های کارگر کردستان به هیچ وجه جدا از خواست ها و مطالبات کارگران بخش های دیگر ایران نیست. مطالبات روز آنان نیز همچون مطالبات سراسری کارگران حول افزایش دستمزدها٫ مبارزه برای پرداخت دستمزدهای معوقه٫ مبارزه برای لغو قراردادهای موقت و سفید امضا، اعتراض علیه بستن و تعطیل شدن مراکز کار و تولید، اعتراض علیه اخراج سازی ها و…. دور می زند. دامنه تعرضات افسار گسیخته صاحبان سرمایه به سطح معیشت توده های کارگر همه جا رو به افزایش است اما آنچه در این نوشته کوتاه می خواهم به طور مختصر به آن بپردازم نگاهی به وضعیت جنبش کارگری کردستان می باشد.

در چند سال اخیر کارگران مراکزی مانند شاهو، نساجی کردستان، فرش غرب بافت، پرریس و نیرو رخش به صورت بی وقفه آماج تعرضات حاکمان سرمایه بوده اند. جدال و کشمکش طبقاتی میان کارگران این مراکز با کارفرمایان٫ دولت و ارگان های اعمال قهر و توحش سرمایه سر لوحه اخبار و مبارزات جنبش کارگری کردستان  در این چند سال اخیر بوده است. کارگران این مراکز در این مدت راهکارهای مبارزاتی مختلفی جهت پس زدن این تعرضات را آزموده اند. آنان با اعتصابات طولانی مدت، تجمع در درون و بیرون کارخانه، تظاهرات و راه پیمایی در سطح شهر سنندج، تجمع و تظاهرات در جلو اداره کار، استانداری کردستان و دیوان عدالت اداری در تهران، به صاحبان سرمایه و دولت حامی آنان نشان داده اند که در مقابل تعرض به سطح معیشت خویش سکوت نخواهند کرد و ساکت نخواهند نشست و مبارزاتشان را در اشکال مختلف به پیش خواهند برد. این نکته برای عموم روشن است که در تاریخ ۳ دهه اخیر جنبش کارگری کردستان، کارگران این کارخانه ها همواره از عزمی راسخ و استوار در مبارزات خویش بر خوردار بوده اند و در میدان کارزار طبقاتی علیه سرمایه گام های مهم به جلو برداشته اند و پیروزی های قابل توجهی را هم کسب کرده اند. آنان در پروسه پیشبرد مبارزات طبقاتی سنت های رادیکالی را تثبیت کرده اند. فعالین کارگری درون این مراکز در اکثر مواقع با تشکیل مجمع عمومی و دخالت دادن تمامی کارگران و بعضأ خانواده های آنان در تصمیم گیری حول چگونگی پیشبرد مبارزات و اعتراضاتشان ثابت کرده اند که از آگاهی چشمگیری برخوردار هستند. با اطمینان می توان گفت که چشم امید جنبش کارگری کردستان همیشه به این بخش بوده است. بنابراین تردیدی نیست که هر گونه شکست یا پیروزی مبارزات آنان تأثیرات خود را بر بقیه بخش های جنبش کارگری گذاشته و خواهد گذاشت.

نکته مهم و اساسی که فعالین کارگری بایستی مورد ارزیابی قرار دهند و بطور جدی روی آن تعمق کنند این است که راهکارهای مبارزاتی مورد استفاده تاکنونی چه تأثیراتی در بهبود وضعیت کار و تقویت سنگرهای پیکار آنان داشته است؟ آیا خواست ها و مطالبات کارگران این مراکز بر صاحبان سرمایه تحمیل شده است؟! آیا توازن قوا به نفع جنبش آنان تغییر یافته است؟! با کمال تأسف پاسخ این سوالات منفی است. در اینجا لازم می دانم تأکید کنم که بحث بر سر نقد یا نفی بکاربردن همه راه کارهای مبارزاتی تا کنونی نیست بلکه بحث بر سر تشخیص درست وضعیت و موقعیت جنبش و استفاده و بکار بردن راه کارهای واقعاً موثر برای اعمال قدرت علیه سرمایه است. تمام شواهد حاکی است که در پروسه جدال و کشمکش طبقاتی طولانی مدتی که میان این بخش از جنبش کارگری با صاحبان سرمایه در جریان بوده است، برد همه جا با دومی ها یعنی صاحبان سرمایه بوده است. اینان بوده اند که با توسل به ارگان های سرکوب دولتی توانسته اند پیروزی خود و شکست کارگران را تضمین کنند. آنان تعداد زیادی از کارگران شاهو، پرریس، غرب بافت٫ نساجی ونیرورخش را اخراج کردند و در حال حاضر نیز تعدادی دیگر از کارگران نیرو رخش در آستانه اخراج قرار دارند. اگر چه در مواردی کارگران این مراکز با پافشاری بر خواست های بر حق خویش و مصمم بودن بر ادامه اعتراضاتشان توانسته اند کارفرمایان را ناچار به دادن تعهد برای بازگشت کارگران اخراجی به سر کار کنند، اما در اکثر این موارد نیز صاحبان سرمایه به وعده های خود عمل نکرده اند و کارگران را سر دوانده اند. سناریوی اخراج سازی ها و پرداخت نکردن دستمزد کارگران در موعد مقرر، همواره تکرار شده است و مبارزات کارگران نیز بر این محور دور زده است. کارفرمایان و دولت سرمایه بسیار آگاهانه با در پیش گرفتن این سیاست توانسته اند مانع آن شوند که مبارزات کارگران این مراکز وارد فاز جدید تری حول تثبیت خواست های نوین دیگری شود. البته تحمیل این وضعیت دهشت بار بر توده های کارگر  توسط کارفرمایان و دولت سرمایه خاص جنبش کارگری کردستان نیست. نگاهی گذرا به رخدادهای جنبش کارگری در همه جای ایران نشان می دهد که صاحبان سرمایه و دولت حامی آنان همین سیاست را به پیش برده اند و کارگران مراکزی همچون نیشکر هفت تپه٫ لاستیک البرز، لوله سازی اهواز٫ نساجی کاشان، صدرای بوشهر و…، هیچ وضعیت متفاوتی با کارگران شاهو٫ پرریس و نساجی کردستان ندارند.

  بررسی واقع بینانه فراز و نشیب های جنبش کارگری کردستان، خصوصأ در مراکزی که بخش وسیعی از فعالین این جنبش را در خود جای داده است بسیار ضروری و حیاتی است. ما با چشم باز می بینیم و لمس می کنیم که تعرضات سرمایه داران به سطح معیشت توده های کارگر هر روزه شدت بیشتری می گیرد و هیچ کارگری اعم از قراردادی یا رسمی در هیچ جایی احساس امنیت نمی کند. سؤال بسیار اساسی این است که در چنین شرائطی چه نوع راهکارهایی را باید در پیش گرفت؟ کدامین تاکتیک ها و نقشه عمل ها می تواند روحیه و اعتماد به نفس کارگران را برای اعمال قدرت طبقاتی بالا ببرد؟ همگان می دانند که در همین چند ماهه اخیر تعدادی از کارگران سد گاوشان کامیاران٫ کاشی کسری در روستای هلیز آباد، شرکت مخابرات سقز و …، از کار اخراج شده اند. مثل روز روشن است که ادامه راهکارهای آزموده شده ای که به آنها اشاره شد نمی تواند جلو این اخراج سازی ها را بگیرد٫ از این گذشته و مسأله بسیار مهم تر اینکه نیروی مبارزه کارگران زیر فشار سرکوب و اختناق سرمایه هر چه بیشتر پراکنده٫ متفرق و از هم پاشیده می شود. این مسأله د