زنده باد اول ماه مه ( در آستانۀ فرا رسیدن روز جهانی کارگر)

فرشید شکری
                  
« پرولتاریا مراحل گوناگون رشد و تکامل را می پیماید. مبارزه اش بر ضد بورژوازی موازی با زندگیش آغاز می گردد ». مانیفست حزب کمونیست

 اول ماه مه، روز جهانی کارگر در راه است. هر ساله، در این روز خجسته پرولتاریای همۀ کشورها دست در دست همدیگر قدرت طبقاتی اشان را به نمایش می گذارند. رژه ای عظیمی که گوشه ای از اتحاد طبقاتی و انترناسیونالیسم پرولتری را نمایان می سازد. این همایش بزرگ نه فقط جشن و سروریست برای تولید کنندگان ثروت و نعمات این دنیا، بلکه اعلان صف آرائی و باهم بودن آنان علیه قدرتمندان و زورگویان، در این کشمکش طبقاتی است.

روز کارگر، روز صدور کیفرخواست انسانیت و مدنیت علیه بربریت و چپاولگری نظام سرمایه داری، و بشارت دهندۀ تعیین تکلیف اساسی استثمار شوندگان با استثمارکنندگان و نمایندگان سیاسی آنها در فردای نه چندان دوریست. این جشن طبقاتی مفهومی غیر از ابراز نفرت کارگران و ستمکشان نسبت به نظم وارونۀ کنونی، مناسبات ظالمانۀ این عصر و بردگی مزدی نمی تواند داشته باشد.

بلند شدن آن صدائی که در روز جهانی کارگر می کوشد تا مرز خود را با رفرمیسم و سندیکالیسم در درون جنبش های کارگری روشن کند، یا شعارها و مطالبات رادیکالی که برخلاف اعمال کنترل زیاد تا اندازه ای به گوش می رسند، بواقع اخطاری است به طبقۀ بورژوازی که ای بیدادگران، عاقبت شماها در این جنگ سرنوشت ساز بازنده خواهید بود؛ چون ما با پشت بستن به نیروی طبقاتی امان، و با استمرار بخشیدن به پیکارهایمان حکم تاریخ را به جلو می کشیم.

شرکت وسیع زنان و مردان کارگر، فعالین کارگری، جریانات کمونیست و چالشگران چپ جنبش های اجتماعی ( زنان، دانشجوئی و…) در تظاهرات های روز جهانی کارگر در ممالک مختلف ، حاوی پیغام دیگری نیز هست. این مناظر مهیج و این فریادهای پرطنین خطاب به چپ نماهای خرده بورژوا و بورژوا می گویند: هرچه سعی کنید قادر نمی گردید با نگارش هجونامه هایتان مبارزۀ طبقاتی پرولتاریا را از جوهر انقلابی اش تهی کنید. مبارزۀ " طبقاتی غیر انقلابی" ای که با استراتژی درهم شکستن جبهۀ بورژوازی، نابودی کاپیتالیسم، از بین بردن سیستم کارمزدی و محو طبقات بیگانه است، در میان ما جائی و خریداری ندارد.

ای آنانکه به جامۀ مدافعین طبقۀ کارگر درآمده اید لیکن مبارزات انقلابی کارگران و زحمتکشان علیه کارفرماها و دولت هایشان را تاب نمی آورید، و با ردیف کردن تزهائی و آوردن استدلالات بی اساسی به رد امکان نابودی استیلای سرمایه داری در یک نقطۀ جغرافیائی یا در سراسر جهان مشغولید. شماهایی که با سعی خود برای پاک کردن روح انقلابی مارکسیسم و احالۀ انقلاب کارگری و ایجاد سوسیالیسم به زمانی نامعلوم، همه اش برآنید تا طبقۀ کارگر را از پیکار قهرآمیز با استثمارگران برحذر دارید؛ آگاه باشید، دگرگونی بنیادی بشرط توسل به عمل و پراتیک انقلابی زمان و مکان نمی شناسد. مغلطه و تفسیرهای گمراه کنندۀ شما از وضعیت حاکم بر گیتی، و تئوری ها و رهنمودهایتان بهدف به سازش کشانیدن جدال های طبقاتی محکوم به شکست است، زیرا کارگران پیشرو و کمونیست، و مارکسیست ها در افشای نظرات رفرمیستی و ضد انقلابی اتان دمی شما را آسوده نخواهند گذاشت.

با اکتفای به همین مختصر درباب پیام نهفته در مراسم های روز جهانی کارگر، در این بخش قدری روی ویژگی اول مه ۲۰۰۹ مکث خواهیم کرد. کارگران جهان در شرایطی خود را برای استقبال از این روز آماده می کنند که بحران سرمایه داری ( بن بست اقتصادی، شکست ایدئولوژی این مناسبات تولیدی و در رأس آن نئولیبرالیسم ) زندگی دهها و صدها میلیون از ایشان را به شدت تهدید می کند.

پیامدهای این بحران همانا بیکارسازیهای هر روزه، پائین رفتن میزان دستمزدها و اضافه شدن ساعات کار تا هم اینک و در همین سطح، سبب بروز معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی پر شماری در جوامع سرمایه داری پیشرفته و درحال توسعه شده است. درعین حال بحران جاری و سرشکن و متوجه کردن عوارض آن بر دوش کارگران و مزدبگیران، به برآیندهای اعتراضی در جای جای زمین دامن زده است.

این تظاهرات های کارگری همپای متجلی نمودن دیگربار پتانسیل بی همتا و ظرفیت بالقوۀ طبقۀ کارگر، مبین آغاز دور جدیدی از جدال های کارگری می باشند. مصاف کارگران فرانسه، بریتانیا و یونان علیه هجوم بورژوازی و خدم و حشم این طبقه گوشه ای از این کارزار شعف آفرین را به تصویر درآوردند و پیش بینی می شود، پیوستگی چنین آشفتگی ای به تعدد و کثرت مبارزات کارگری و به میدان آمدن جنبش های اجتماعی در ایندوره میافزاید. از اینروی باید گفت، هرچند بحران اقتصاد سرمایه داری مشکلات عدیده ای برای طبقۀ کارگر بدنبال آورده و خواهد آورد؛ معهذا برآمدها و واکنش های خشم آلود کارگران در پهنۀ گیتی در مقابل نقشۀ انتقال زیانهای این درهم ریختگی به جبهۀ کار و زحمت بوسیلۀ سرمایه داران و هیئت های حاکمه [به منظور آزاد نمودن گریبان خود از تأثیرات بحران]، مجال و بستر بسیار مساعدی برای تمامی بخش های جنبش کمونیستی در جهان فراهم کرده تا با کار آگاه گرانه، و هدایت آن اعتراضات به کانال صحیح مبارزاتی، چشم انداز و بدیل خود را در میان توده های میلیونی کارگران گسترش دهند. 

با اتمام این بحث کوتاه، نوبت آن است تا چند سطری را به وضع طبقۀ کارگر ایران در آستانۀ برگزاری جشن اول ماه مه اختصاص دهیم. طبقۀ کارگر این ملک نیز با طلوع خورشید اول مه، و با نگاه به افق رهائی خود به پیشواز این روز فرخنده می شتابد. منتهی کارگران ایران در حالی اول مه را جشن می گیرند
که در سی سال گذشته از وضعیت مادی تألم بارتری در مقایسه با هم زنجیرهای خود برخوردار بوده اند، و بی شک بحران سرمایه داری کنونی موقعیت مادی نامطلوب تری را به آنان تحمیل می کند. کارگران این کشور در طول این سالها سوای تحمل فقر، گرسنگی، بی حقوقی، تجربۀ شرایط برده وار کار، سرکوب و کشتار هیچگاه روی رفاه و آسایش را بخود ندیده اند و در این سه دهه مخصوصاً در بیست سال اخیر روزی نبوده تا به بهانه های مختلف مانند خصوصی سازی، کسادی بازار و فروش نرفتن محصولات، کمبود مواد اولیه و… بیکار، اخراج و روانۀ خانه هایشان نشوند.

با این احوال و در بطن این شرایط دهشتناک، همگان ناظر اعتصابات کارگری در مراکز بزرگ و کوچک تولیدی، راه بندان ها و تجمعات متعدد در برابر وزارتخانه ها و سازمان های رژیم جهل و سرمایه بوده اند. اگرچه همچنان طبقۀ کارگر ایران از نبود تشکل های طبقاتی و سراسری رنج می برد با این همه در چهار، پنج سال اخیر شاهد بودیم که چندین کمیته مرکب از فعالین و پیشروان کارگری در داخل شکل گرفت، سندیکای شرکت واحد بازگشائی شد و بتازگی هم سندیکای شرکت نیشکرهفت تپه تأسیس گردید. این حماسه آفرینی ها، این تلاش ها و این جدال های پرشور و بدون درنگ برغم وجود خفقان حاکم، مرارت ها، سختی ها و موانع فراوان، دال بر ارادۀ خلل ناپذیر توده های کارگر جامعه در راستای متشکل شدن و خلاصی یافتن از استثمار طبقاتی است.

بیائید تا در اول مه امسال ضمن برگزاری هرچه با شکوهتر این روز، رساتر از پیش بر خواست ایجاد تشکل های مستقل و طبقاتی، و افزایش دستمزدهایمان تأکید کنیم. بیائید تا همزمان با بیان حمایت از مبارزات زنان و دانشجویان علیه رژیم، یک بار دیگر پیمان همبستگی خود را با پرولتاریای جهان [تحت این موقعیت ویژه] تجدید نمائیم.

بیائید تا در این روز به بورژوازی همۀ کشورها در هر لباسی ( لیبرال، محافظه کار و …) بفهمانیم که ما کمونیست ها و فعالین چپ و رادیکال جنبش های زنان و دانشجوئی در ایران، به مصاف های خود به رهبری طبقۀ کارگر تا تحقق انقلاب کارگری در این سرزمین ادامه می دهیم و در امر پرتوان کردن جنبش کارگری و کمونیستی جهان برای انهدام همیشگی نظام طبقاتی لحظه ای نیز تعلل نخواهیم کرد.

                                         

                             زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری

                                              ۱۴ آوریل ۲۰۰۹