اول ماه مه میدان تقسیم و طبقه کارگر ترکیه

نیما انصاری

اول ماه مه درحالی فرا میرسد که اقتصاد بیمار سرماه داری ترکیه از نظر سیاسى٬ واقتصادی دچار بحران شدیدی شده است واین به معنى بن بست راه حلهاى سیاسى طبقه سرمایه دار و بى اعتبارى عمومى این نظام در انظارطبقه کارگرترکیه است. سیاستهاى مبتنى بر بازار آزاد راست افراطى حکومت اسلامی رجب تایب اردغان ورشکست شدند  سیاستهای بازار ازاد ش دیگر درمیان طبقه کار ترکیه اعتباری ندارد و مانند ماری زخمی با نام دمکراسی به حقوق    دمکراتیک طبقه کارگر و دستاوردهای طبقه کارگر حمله میکند.        

 

طبق برآورد های مرکز آمار ترکیه درمقایسه با سال گذشته  تولید صنعتی این کشور ۲۳درصد و تولید ماشین خودرو ۵۹ درصد کاهش داشته است با این وجود  دولت محافظه کار رجب تایپ اردغان که نماینده اسلام سیاسی میباشد  منکر تاثیر پذیری ترکیه از بحران اقتصادی در جهان و منکر بیکاری رو به افزایش هزاران کارگر دراین کشور است. جنبش کارگری ترکیه هرچند از رهبری یک حزب کمونیستی کارگری محروم میباشد اما بر بستر بحران اقتصادی وسیاسی موجود در ترکیه ناچاراست خواست طبقه کارگر ترکیه را که کمرش در زیر بار بحران اقتصادی خم شده وهر روز

هزاران کارگر به خیل اردوی بیکاران اضافه می شود را مطرح کند و به زبان اورد.  

بر بستر همین زمینه عینی و ماتریال موجود نیز هست که امسال سندیکاها یی مانند دیسک ،کسک  تلاش می کنند برای بسیج عمومی طبقه کارگر در  اول ماه مه که هدف بیان مطالبات کارگری هست در میدان تقسیم استانبول اول مه را برگزار کنند . 

روشن است برخی دیگر از اتحادیه ها که نزدیک به احزاب حاکم هستند اصولا قادر به بیان مشکلات واقعی کارگران نیستند و نمی خواهند که نماینده ی اعتراض کارگران باشند.

بهر حال امسال برگزاری مراسم اول ماه مه در ترکیه بیش از سالهای گذشته اهمیت یافته است. از یکطرف نارضایتی کارگری رو به گسترش است و  از طرف دیگر دولت اسلامی ترکیه گریبان  یک بحران سیاسی و اقتصادی سختی میباشد.  

ودر چنین شرایطی دولت ترکیه مجبور شد اول ماه مه را بعنوان یک روز تعطیل اعلام کند و رسما نیز خبر آن در روزنامهای ترکیه انعکاس یافته است. و اتفاق نظر بین  سندیکاهای کارگری ترکیه نیز برسر این خواست مشخص "اول ماه مه بعنوان یک روز تعطیل رسمی" یکی دیگر از اهرومهایی بود که دولت محافظه کار اسلامی ترکیه را مجبور به قبول تعطیلی

اول ماه مه شد.

اما این اتفاق نظر الزاما بیان درک و مفهوم یکسان از اول ماه مه نیست. بمعنای دفاع یکسان ازسنت انقلابی اول ماه مه و تبدیل اول ماه مه بعنوان روز گسترش مبارزه و همبستگی و انترناسیونالیسم کارگری از سوی کلیه سندیکاهها وفعالین کارگری  نیز نیست. بلکه بیش از هر چیز اتفاق نظر بر سررفع موانع قانونی و تعطیلی رسمی روزکارگر است.

بدنه چپ کارگری ترکیه   در سندیکاها البته که آماج تبدیل اول ماه مه به روز مبارزاتی و طرح خواستهای واقعی کارگران را همواره دنبال کرده و امسال نیز خواهند کرد اما ما می دانیم سندیکاهای محافظه کاری نیز در ترکیه وجود دارند که بشدت قانونی و تابع خط ومشی سیاسی احزاب و بویژه احزاب حاکم  هستند. این درست است که اینها سازمانهای کارگری هستند و بخشهایی از طبقه کارگر را متشکل کرده اند اما ماهیتا در خدمت سیاست دولتی بوده و از محدودیت ذاتی برخوردارند و در مواردی نیز بارها گرایش ضد چپ و مخالفت شان با "حق تشکل یابی مستقل کارگران" را نشان داده اند وبهمین دلیل این اتفاق نظر پیش آمده تنها یک روی سکه است و روی دیگر آن اختلافات و تفاوت ها بین سازمانهای کارگری است که در شرایط حاد مبارزه  طبقاتی می تواند به  شکاف های عمیق تر مابین آنان  بر سر مسائل اساسی تر منجر گردد ونه الزاما به اتحاد و ائتلاف بیشتر.

صد البته باید از تعطیل رسمی اول ماه مه و امکان برپایی جشن کارگری دفاع کرد و حتی برسر این خواست اساسی به ائتلاف وسیع گرایشات درون جنبش سندیکایی خوش آمد گفت اما نه تفاوت مابین سندیکاهها با تحقق این خواست از بین می رود و نه پذیرش این خواست از سوی دولت و مجلس ترکیه نشان از یک عقب نشینی جدی دولت  در مقابل جنبش کارگری دارد. روشن است دولت اسلامگرا ی ترکیه هدف اش از تصویب این قانون و در این شرایط تشدید و اعمال کنترل  فاشیستی خو با نام دمکراسی بر پتانسیل جنبش کارگری و تطهیر چهره خود در افکار عمومی بین المللی است . نباید فراموش کنیم که در تمامی سالهای گذشته خشونت دولتی بر علیه اول ماه مه در حالی انجام شده است  که ترکیه امضاء پای قراردادهای بین المللی سازمان جهانی کار نیزگذاشته بوده است .

در ترکیه بنابر تاریخ این کشور حتی محل برگزاری جشن اول ماه مه که همانا "میدان تقسیم" شهر استانبول است یکی از فاکتور های است که می توان میزان حمایت و پیگیری هر سندیکا در طرح خواست تعطیل رسمی را با آن به سنجش گرفت. علاوه براین می توان با فاکتور دفاع از "حق تشکل مستقل" و همچنین دفاع از "خواست آزادی تجمع"، میزان پیگیری و نوع گرایش سندیکاههای ترکیه را نیز محک زد. چرا که تجمع در میدان تقسیم ترکیه نزدیک به سه دهه برای کارگرانی که خواسته اند در روز اول ماه گردهم آیند، سرود انترناسیونال بخوانند و به سیاست های ضد کارگری دولت اعتراض کنند ممنوع بوده است. این میدان سنبل و یادآور کارگران جانباخته ایست که در اول ماه مه ۱۹۷۷ مورد هجوم مسلحانه شبه نظامیان دست پرورده ی سازمان سیاه قرارگرفتند و بیش از ۳۰ نفر از کارگران در جریان این حمله جان خودشان را ازدست داده ، صدها نفر زخمی و ۴۵۳ نفر نیزبازداشت شده بودند. در آنروز ۵۰۰ هزار کارگر در میدان تقسیم تجمع کرده بودند و با شلیک مهاجمان جمعیت وحشت زده و در حال پراکنده شدن مجددا هدف تیراندازی گرم مهاجمان و حتی پلیس قرار گرفتند و در حالیکه پشت این واقعه ماموران سیاه صحنه گردان اصلی بودند روزنامه های رسمی "چپ های افراطی " را مسئول این جنایت معرفی نمو