مسئول دانستن مردان در برابر مسئولیت مالی سدی بزرگ برای برابری!

خواسته هایی که ما مطابق میلمان میدانیم را دوست داریم و میخواهیم به دست بیاوریم منابع انتظار ما است.اگرچه به چیزی عادت کرده باشیم یا به شیوه ای خاص تربیت شده باشیم اما همگی در یک چهاچوبه ی فرهنگی و اقتصادی رشد کرده ایم.
شاید بسیاری از ما در اخبار روزانه و یا از فامیل و آشنایان شنیده باشیم که مردی به علت ورشکسته شدن یا از دست دادن موقعیت مالی و اجتماعی خود دست به خودکشی زده است!آیا تا به حال چنین خبری را در مورد یک زن شنیده اید که به دلیل از دست دادن توانایی مالی و فشار روانی وارده از طرف جامعه بر او خودکشی کند؟آیا شنیده اید که زنی به دلیل اینکه نتوانسته زندگی شایسته و مرفه برای خانواده خود(پارتنر و شوهر) بسازد اول افسرده و بعد طی فشار های زیاد دست به خودکشی بزند؟چرا؟دلیل بالا بودن آمار خودکشی مردان به علت شکت مالی در جوامع آسیایی و حتی غربی چیست؟
حقوق ها و مسئولیت مالی زوجین یا دو طرف یک رابطه در واقع تنظیم اقتدار دو طرف در رابطه را هدف قرار گرفته و بازتاب دهنده جایگاه هر یک از زوجین در ساختار قدرت در خانواده است. تحمیل مسئولیت مالی به هر یک از دو طرف توانایی حقوقی او برای إعمال قدرت در خانواده را افزایش می دهد و همان گونه کاستن از مسئولیت های مالی هر دو طرف از توانایی حقوقی او در زمینه مذکور می کاهد. ریاست مالی مرد بر خانواده علاوه بر زیر پا گذاشتن حقوق زنان و تساوی مسئولیت های مالی بین زنان و مردان یک فشار روانی و کاهنده ی استعدادها و توانایی های روزانه مرد است و جایگاه اجتماعی او را از توانایی و تلاش هایش به موقعیت مالی ارجاع میدهند و جامعه و خانواده انتظار مدوامی از مرد برای کسب درآمد یک طرفه دارند. و همچنین فرد طی صد ها سال باقی ماندن این عادات به خود میقبولاند که قبول کردن مسئولیت تمام مخارج زندگی بر عهده اوست.زمانی که مرد در چنین جامعه ای تمام دارایی خودش را از دست میدهد خود را در قعر چاهی میبیند که هیچ راهی برای نجات خود ندارد و باید منتظر طعنه و تشر مردم و آشنایان و ترد شدن از طرف خانواده باشد به همین دلیل تحت فشار های روانی مداوم دست به خودکشی میزند.
دلالیل زیادی هست که فردی نتواند کار پیدا کند مانند کمبود کار به دلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی یک کشور نداشتن مدرک تحصیلی و…باعث میشود که فردی عادی در جامعه نتواند “مرد ایده آل” باشد.این موضوع فقط در جوامع خاورمیانه و آسیایی موضوعی جدی نیست بلکه در اروپا هم این یک بحث جدی و قابل تأمل است .فشار اقتصادی بر روی مردان از طرفی باعث کم رنگ تر شدن نقش اقتصادی زنان در جامعه میشود و باعث مسئول نداستن زنان در قبال تأمین مخارج خود و خانواده می شود و بُعدی از زندگی را درست میکند که مرد هسته ی اقتصادی باشد و وظیفه داشته باشد که کار کند و زن خانه دار باشد یا اگر شاغل هم باشد حقوق خود را صرف مصارف شخصی یا برای خود نگه دارد. چیزی که امروزه بسیار شاهد آن هستیم در اکثر روابط پارتنری یا زناشویی وقتی از زن بخواهیم پول میز غذا، پول آب و برق را حساب کند فکر می کند به جایگاه او توهین شده و از لحاظ اجتماعی و عرفی این کار را مردان باید انجام دهند یا به صورت عامیانه وظیفه زن نیست که مخارجی را بر عهده بگیرد چون چه در جوامع مرد سالار و چه در جوامع متمدن اروپایی یک نقطه ی مشترک چه از نظر رسانه ای و چه از نظر فرهنگی اجتماعی وجود دارد. اینکه زیبایی و جذابیت زن در برابر پول مرد یک عرف عامیانه است. یعنی مرد در قبال زیبایی و شأن اجتماعی که زن به او میبخشد پول میدهد چیزی شبیه یک معادله دو طرفه با کمی چاشنی احساس و آداب و رسوم!
ما زنان اگر چه سالهاست برای برابری میجنگیم و قربانی داده ایم هنوز دقیق معنی برابری را درک نکرده ایم ما مکمل میخواهیم نه جنس برتر جنسی که دیکتاتورانه تمام حقوق را برای خود بخواهد و جنس مقابل را بی ارزش و حقیر بنامد اگر برابری میخواهیم باید همه چیز برابری را بپذریم و خواهان تحقق آن باشیم چه در سطح اجتماعی و فرهنگی چه در سطح سیاسی و اقتصادی. و خودمان را شریک حل همه ی مشکلات و معضل ها بدانیم تا راه کم کم برای جامعه ای آزاد و برابر باز شود، هر چند سخت اما تأثیر گذار!

منبع: نشریه سوسیالیسم امروز، شماره ١٠٩
١ مهر ١٣٩٨- ٢٣ سپتامبر ٢٠١٩
Iransocialist2017@gmail.com