پنهان شدن پشتِ «نقد طنز» و دفاع از بورژوازی! نقد تقی روزبه به بیانیه ١۴ نفره چیست؟

پنهان شدن پشتِ «نقد طنز» و دفاع از بورژوازی!

نقد تقی روزبه به بیانیه ۱۴ نفره چیست؟

پرسش من از رفیق تقی روزبه این است که نقد او به بیانیه بورژوائی ۱۴ نفره چیست و این بیانیه را چگونه می بیند و در برابرش چه موضعی دارد؟ آیا اصولا آن را یک پلاتفرم بورژوائی میداند یا نه؟ و اگر این بیانیه یک پلاتفرم بورژوائی نیست، دقیقا چه میگوید و از چه دفاع میکند؟

روزبه عزیز ضمن اینکه در نقد سخنان حسن حسام در مصاحبه با «تلویزیون برابری» بر بیانیه ۱۴ نفره، از «فقر استدلال» حرف می زند و ایراد میگیرد که چرا رفیق حسن حسام نقدی اصولی به همه مبانی نظری و سیاسی این بیانیه نکرده و نکات ضعف و قوت آن را نگشوده و تنها با طنز و طعنه و تمسخر درباره اش حرف زده است، خود، دریغ از یک سطر در باره این بیانیه که نهایتا هدف آن چیست نمیگوید. درواقع روزبه بعضی حدسیات را از قول خود (نه از خودِ بیانیه و آنچه تدوین کنندگان آن گفته اند) مطرح میکند و کلا بدون تحلیل مشخص از این بیانیه، آنرا صرفا در راستای براندازی رژیم می بیند. و راه حل «مسالمت آمیز» پیشنهادی آن را ناچار از شرایط سرکوب، نشانه شجاعت و بی باکی ۱۴ نفره میداند و به این هم کاری ندارد که درست در اوج همین سرکوبی که به آن اشاره میکند و ظاهرا فقط این ۱۴ نفر باید از آن بترسند و حرف نداشته شان را بخورند، مردم در خیابان (زیر سایه همین سرنیزه و هجوم) فریاد میزنند؛ «مرگ بر دیکتاتور» و یا «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمونه ماجرا». و این شعارها آشکارا با استعفاء فرق اساسی دارد و در همین شرایط سرکوب هم مطرح می شود.  اما رفیق روزبه، به تنها نکته ای که در این بیانیه انگشت میگذارد این است که؛ «این بیانیه در راستای اعتلای جنبش سرنگونی ست.»

با خواندن این نظر، من یاد بنی احمد در مجلس شاه افتادم که پس از یک عمر بله قربانگوئی و دست بوسی رژیم، در اثر خروش خیابان و حرکت توده های مردم و شعار «مرگ بر شاه» که با شعار جبهه ملی که «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» تفاوت ماهوی داشت، به میدان آمد و چندی نگذشت که این شعار نه تنها حمایت توده ها را جلب نکرد، بلکه در توفان سهمگین اعتراضات مردمی و مقاومت جلوی سرنیزه سربازان در خیابان روبیده شد. در واقع امثال اصلاح طلبان آن روز کوشیدند تا با شعارهای رقیق و سازشکارانه، «خود را به خطر بیندازند» و در واقع حرکت مردم را به بیراهه بکشانند.

تقی عزیز، لطفا بیخود شعار کارگران و معلمان و دانشجویان و زنانی را که در خیابان روسری برمیدارند و در شکل وسیع و همه جانبه از جنبش کارگری دفاع میکنند، در خیابان میرزمند و رژیم را به چالش میکشند و واقعا زیر ضرب و سرکوب هستند و برای اعتراض های خود مانند سپیده قلیان و اسماعیل بخشی و مبارزان دیگر  شکنجه میشوند و یا به ۲۴ سال زندان و شلاق محکوم می شوند را با شعار و بیانیه این ۱۴ نفر مقایسه نکنید.

بحث اساسی در رابطه با این بیانیه، این است که تمام تحلیل و توضیحش، بر «استعفای خامنه ای» استوار است. آنهم با روشی «مسالمت آمیز». این شعار، با شعار مرگ بر خامنه ای، مرگ بر دیگتاتور و از این دست، آنهم در زمانی که اسماعیل بخشی با شعار «نان، کار، آزادی، اداره شورائی» که هسته و اساس ماهیت رژیم را زیر پرسش می برد و شعار توده های کارگر میشود و حمایت همه جانبه را در جامعه به خود جلب میکند، فرق میکند.

شعار «استعفاء» بیش از آن رقیق است که بتواند اصولا مطرح باشد و به قول شما (با تمام احساس مسئولیت و حمایتتان در قبال اینگونه شعارهای توخالی) حمایت همه جانبه مردم و به ویژه کارگران را که گامهای بلندی در شعار و مبارزه رودررو با رژیم جلوتر هستند را جلب کند. و جالب است که تقی روزه ما، علی رغم دیدن سرنوشت رفراندمی ها که دود شدند و به آسمان رفتند و ظاهرا هم شعارشان از «استعفاء» رادیکالتر بود، گویا اطمینان دارد که شعار ۱۴ معصوم واقعا حمایت مردم را در پشت خود خواهد داشت و از این رو هم هست که مخالفت با آن را «بی مسئولیتی در قبال یک مقاومت شجاعانه» در برابر رژیم میداند. کاری هم ندارد که این بیانیه شکل «براندازی مسالمت آمیز»ش چگونه است؟ یعنی فقط با گفتن این که « خامنه ای استعفا بده» رژیم میرود؟

 و یا براندازی این رژیم نیاز به یک مبارزه رادیکال و رودررو با سرنیزه و گلوله رژیم دارد که از سوی گرایش رادیکال و واقعا برانداز جامعه سازماندهی میشود و اصلاح طلبان را با آن کاری نخواهد بود. یعنی، این گرایش چپ و رادیکال جامعه است که بدون تسلیم به این شعارهای آبکی، راه حل سرنگونی را گلنگدن خواهد کشید. با این بیانیه ۱۴ نفره جنبش به اوج نخواهد رسید و چیزی سرنگون نخواهد شد. زیرا خیلی عقبتر از شعار و به ویژه مبارزه رودرروی کارگران و توده های مردم است. تقی روزبه خیلی حرف های پراکنده دیگر هم می زند که پاسخ به آنها در این چند خط نمیگنجد و اصلا ضرورت پاسخ هم ندارد، نصف بیشتر حرفش تاکید و تکرار خسته کننده روی جنبه طنز سخنان حسن حسام عزیز است. چرا؟ چون راحت می شود پشت نقد بر «طنز و تمسخر»، پنهان شد و به ماهیت شعار و پلاتفرم ۱۴ نفره نپرداخت. چرا؟ چون ظاهرا مسئولیت رفیق تقی در قبال یک پلاتفرم راست و طرفدار سرمایه داری، مانند برخی دیگر از چپ های همسان، که راهنمای چپ میزنند ولی به راست میپیچند، در قبال بیانیه  ۱۴ نفر احساس مسئولیت میکند. گویا چپ جامعه و جنبش کارگری شعار کم آورده که حالا باید برود پشت سر افرادی که برخی شان تا پریروز برای رژیم سینه میزدند و از ترس شعارهای رادیکال جنبش کارگری و مبارزاتی که دیگر دارد امان رژیم را می برد، بدوند و از آنها حمایت کنند. در ضمن تقی روبه عزیز از جریان «سازشکار و همه با همی» خارج کشور که مانند خود او از بیانیه ۱۴ نفره دفاع میکند، فقط با یک اشاره آبکی میگذرد و آنرا به نقد اصولی نمیکشد و به واقع نمیگوید که چرا نمونه خارج کشوری این ۱۴ نفر قلابی هستند و ۱۴ نفر داخلی اصل. همچنین نمی گوید که نظرش در باره نفی «اپوزیسیون اپوزیسیون شدن» یعنی تز حمید نقوائی چیست و آیا خود او در حالی که اپوزیسیونِ چپ (یعنی اپوزیسیون حسن حسام) می شود، اپوزیسیون اپوزیسیون راست هم خواهد شد؟ در واقع گوئی نه! زیرا در آن صورت ایرادی به چپ ماجرا نمیگرفت.

نکته اساسی دیگر اینکه، تقی روزبه عزیز ما، ایراد اساسی این بیانیه را که در عمق آن نهفته است نمیبیند و گویا متوجه نیست و یا نظرش در رابطه با سرمایه داری نرم شده است که هدف اینگونه شعارهای استعفاء منش را در جهت حمایت از سرمایه داری تشخیص نمی دهد. این بیانیه آشکارا یک پلاتفرم سرمایه داری ست. تقی روزبه عزیز واقعا در این زمینه چه میگوید؟ شعار ۱۴ نفره، ایرادش فقط محدود به روش قلابی «مسالمت آمیز» نیست. این شعار اگر ولش کنی و حمایت توده ای را پشتش بگذاری، به جای «جمهوری سرمایه داری کثیف اسلامی» در بهترین حالت یک «جمهوری سرمایه داری تمیز سکولار» میخواهد. تمام سلطه جهان امروز و از جمله سلطه سرمایه داری رژیم اسلام در ایران بر این مبنی ست که گویا سرمایه داری حق است و فعلا دُور، دُور سوسیالیسم نیست و نباید «بیخود» برای تحققش در این زمان زور زد. توصیه امثال تقی روزبه به چپ جامعه نیز این است که «فعلا سوسیالیسم نمی شود، بیائید برویم برای دمکراسی و آزادی بیان تلاش کنیم و پس از سرنگونی این رژیم، در یک محیط دمکراتیک برای سوسیالیسم بجنگیم». دقیقا ته حرف رفیق روزبه این است. و میگوید چپ ها که مخالف «دمکراسی» نیستند، پس باید از این «مقاومت شجاعانه ۱۴ نفره» دفاع کنند و علیه آن دست به «تمسخر» نزنند. ولی نمیگوید؛ کدام حاکمیت سرمایه داری به ویژه در کشورهای پیرامونی «دمکراسی» و فعالیت و آزادی کمونیست ها و تظاهرات و مبارزه طبقاتی کارگری را برمی تابد و سرکوبش نمیکند؟» در واقع تا ابد در هر نوع حکومت سرمایه داری می توان در برابر سرکوبها، به شعارهای باسمه ای و قلابی «اصلاحات و استعفاها» و نظایر آن متوسل شد و برای «دمکراسی» «صف همگانی» را خراب نکرد.

بقیه ماجرا، نظیر اینکه؛ آنها فعلا زیر ضرب هستند و نباید سگ رژیم را طرفشان کیش داد و غیره، شوخی است و به صورت مسئله یعنی سرانجام شعار کارگران مبنی بر «نان کار ازادی، اداره شورائی» توجه ندارد و ضمن اینکه از مبارزه چپ جامعه واقعا یک کاریکاتور می سازد، ایرادش به مقابله با این نوع سازشکاری ها، از زاویه تسلیم به پلاتفرم بورژوازی ست.