زنان را در بند آزادیها محدود کرده اند!

زنان را در بند آزادیها محدود کرده اند!

تینا خلیفه ای

آزادی به عنوان مقوله ای جهانی فراملیتی و فرا فرهنگی از مفاهیم پیچیده و پر کاربرد جهان امروز به شمار می رود مفهومی که شعار های متعدد و از سوی اقشار متفاوتی بدون حد و مرزی به زبان آورده میشود و ایده و تفکر و نسبیت های متفاوتی را در بر میگیرد. آزادی یکی از عالی ترین و بزرگترین ارزش های انسانی و مافوق ارزش مادی است و خواسته اولیه و طبیعی هر انسان این است که هیچ مانعی در برابر خواسته های او نباشد. به همین دلیل است که انسان ها دوستدار مفهوم آزادی به معنای رهایی از موانع و محدودیت ها هستند اما مسئله این است که آیا آزادی که برای ما تعریف و دیکته شده همان آزادی مطلوب با ارزش های حقوقی و پایه ای انسان است یا حیله ی روانشناسان زبر دست قرن گذشته برای کنترل بهتر ذهنیت اجتماع؟

بحث حقوق زنان یکی از پرمناقشه ترین مباحث در زمان مـا اسـت. مهـمتـرین مناقشـه درباره آن بر سر تفاوت یا تساوی حقوقی است. با وجود اجماع همـه مکاتـب  بر سر ارزشمندی عدالت به طورکلی و عدالت حقوقی به طورخاص، دو رویکرد متمایز در مورد عدالت در حقوق زنان وجود دارد: رویکردی که عدالت حقـوقی را بـه تساوی حقوق زن و مرد برمیگرداند و تفاوتها را ظالمانه میخواند؛ رویکرد دیگر، بـر رعایت استحقاق ها برای تحقق عدالت حقوقی تأکید میکند و برابری مطلـق حقـوقی را ناعادلانه میشمارد. میتوان از رویکرد نخست به عدالت مسـاواتی و از رویکـرد دوم به عدالت استحقاقی تعبیر کرد؛ بنابراین مسئله مـورد منازعـه نفـی یـا اثبـات عـدالت حقوقی نیست، بلکه بحث بر سر آن است که عدالت حقوقی با برابری حقـوقی محقـق میشود یا به فقه های فکری تازه منجر می شود.

شاید اگر میخواستیم در قرن ١٩تا ٢٠درباره ی حقوق  زنان حرف بزنیم باید از رهایی بند فکر زنان و مردان از مرد سالاری و فاشیست مذهبی آپارتاید جنسی صحبت کرد و برای آن ها  حقوق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و شناختی تفکیک را روشن کرد اما الان به طور کل قضیه فرق کرده است برای اینکه شاهد ظلم و زیر پا گذشتن حقوق زنان باشیم

لازم نیست دنبال مادران کارگری باشیم که نیمچه حقوقی میگیرند و مدام به خاطر مرد سالاری حاکم حقوق اولیه ی انسانی و شهروندی محروم می شوند بلکه باید دنبال راه رو های سیاسی، تز های روانشناسی کنترل اجتماع،فاشیستی و مبادله با جنسیت و نوعیت زن این بار نه با عقب افتادگی فکری و اجتماعی و تبعیض جنسی بلکه با نام آزادی و حقوق فردی زن را استثمار کرده و خواهند کرد. امروزه تبلیغات تلویزیونی،شبکه های اجتماعی، بیلبورد های خیابان ها، سلبریتی ها، مجله ها، روزنامه ها، جامعه، فرهنگ، مناقشه های سیاسی همه قاطی بازی سرمایه داری و بردگی نوین زنان شده که در یک صده ی اخیر سرمایه داری جهانی در وهله ی اول به عنوان نیروی کاری و در وهله ی دوم به عنوان منبع سرمایه و لذت استفاده کرده است. و به نظر من نظریه ی زن برتر را طی چند مرحله ساختند. نظریه ی زن برتر چیست؟با نگاهی به اطرافمان کاملاً متوجه میشویم که از دیدگاه آن ها زنی است که مدام در تبلیغ کالاهای مختلف خانگی پاک کننده پوشاک بچه و… به دنبال پاکی و تمیزی خانه، بهترین شیر برای بچه یا به دنبال بهترین فرش و مبل برای خانه اش است مدام دنبال تز ها و محصولات زیبایی است مجلات مد را میخواند مدام از چاقی و نداشتن اندام متناسب با زن برتر مینالد نگران ناخون هایش چروک چشمها و کوچکی لب ها، و عدم تطبیق صورت و اندام خودش با مدل ها و سلبریتی های مشهور دنیاست.

سرمایه داری با زرق و برق و سر و صدا سعی دارد جنبه ی منفی و آسیب زننده  و غیر انسانی دیدگاهش در باره ی زنان را پنهان کند. آزادی زنان امروزه به حربه ای برای بازیچه قرار دادن زنان استفاده میشود و جریان های سیاسی به راحتی و البته با وقاحت تمام خودشان را پشت این قضیه به خوبی پوشش میدهند. آن ها با حفظ و بزرگ داشت منزله ی ظاهری زن و نادیده گرفتن ارزش ها و حقوقش او را زیر تیغ پول و گردش سرمایه ی جهانی قرار میدهند که نتیجه ی آن فقر، فحشا، بیکاری، نا آگاهی و عدم شناخت کامل زنان از تواناییهایشان، استثمار اقتصادی و کاری اعتیاد قاچاق جنسیتی و …میشود. در اینجا باید محدودیت هایی که هم مرد سالاری دیرین و هم سرمایه داری نوین برای زنان خلق کرده را شکست و نابود کرد زنان امروزه ما دریافته اند که خودشان راه را انتخاب کنند و از زنجیر تفکر جامعه و تور تبلیغات جهانی عبور کنند و برای آزادی و عدالت اجتماعی مبارزه و تلاش کنند. بدین ترتیب یک رکن اصلی آزادی زن عبور از نظام سر مایه داری و استقرار یک نظام آزاد و برابر و سوسیالیستی است!

منبع: نشریه سوسیالیسم امروز شماره ١٠٧

٣١مرداد ١٣٩٨

٢٢ اوت ٢٠١٩