درآغاز فقط گوشت بود!

در آغاز فقط گوشت بود و نذری…که عید قربان شکل گرفت . بعد آن عید قدیرخم را عده ایی روان پریش بیمار شکل دادند و اینطوری شد که اعیاد دینی هی زیاد شد و اوج گرفت…

بسیجی از خامنه ای پرسید دلمان پوسید از این همه اختلاس و دزدی در نطام اسلامی ، یه چیزی بگویید تا آرام گیریم …

خامنه ای هم جواب داد : آرام بگیرید اختلاس و دزدی از عوارض انقلاب است و این تازه اولش است هنوز انقلاب عوارض دارد و دنیا را عوض میکند…

به قول ادیبی که در جایی گفته بود : هر فرد یا ملتی در هر شرایطی لایق همان موقعییت هستند . ملت مسلمان ایران هم بیشتر از این اگر لیاقت داشت خودش میرفت صفحه بعد . لیاقتی بیشتر ندارد تا زمانی که مشتی جعلیات دینی و اعیاد اسلامی را از جادوگران الهی باور دارد . این مزخرفات اگر فقط باور خالی بود جهت تسکین روحی مثل قرص آرامبخش…مشکلی نبود . ولی عوارض مادی دارد اقتصاد الاغی و تحریم و گرانی و بی ثباتی و ترور و قتل عام و زندان و سانسور و….بقیه موارد از عوارض همین انقلاب اسلامی است .

آقای خامنه ای کاش میتوانستی چیزی بگویی ما از موضوعی به نام انقلاب فقط ناامید نشویم . وقتی تو و تفکراسلامی ضد انسانی حاکم از ۱۳۵۷ … انقلاب را تعریف میکنید . انسان از همه تکامل و تاریخ سیر و ناامید میشود .

خلاصه مطلبی در مورد عید قربان که در ۱۳۹۱ نوشتم

http://www.tipf.info/eide,gorban,2014.htm

عید قربان ریشه دردوران قبل از تاریخ بشر دارد. انسان‌های اولیه برای به دست اوردن ترحم خدایان ذهنی خود ساخته ؛ دست به قربانی کردن حیوانات و انسان‌ها می‌زدند. آیین قربانی ، یکی از جلوه‌های بیمارگونه خرافه پرستی و جادوگری به شمار می‌آید که در اغلب ادیان گذشته و حال مشاهده می‌شود . آیین قربانی، ناشی از ندانستن و جهل مطلق است . انسان بعد از خلق خدا درذهن خود ؛ کوشید تا خشنودی خدا (یا خدایان) خود ساخته و ذهنی را جلب کرده و از خشم و غضب آنها جلوگیری کنند . آیین قربانی ، در برخی ادوار و ادیان دستخوش تغییراتی ظاهری میشد، تا آنجا که برخی فرزندان دلبند خود را به عنوان بهترین هدیه قربانی خدایان خود کرده‌اند…

نخستین انواع بت پرستی‌های مصنوعی و طبیعی درزمان غارنشینی بوده‌اند . بت‌های مصنوعی با سیمای بشری به مثابه آخرین و تکامل یافته‌ترین مذهب بت پرستی بوده ‌است. مذاهب توحیدی هم از بطن همان بت پرستی‌های ابتدائی سر بر آورده و رشد کرده اند به قول نویسنده ایی فرانسوی اسلام استفراغ یهودیت است . درطول تاریخ همواره بشر در صدد آن بوده که بفهمد….. علم و دانش در زندگی انسان دارای جایگاه ویژه ای است .علم انسان را توانا می کند که آینده را همان گونه که می خواهد بسازد . علم مانند ابزاری در اختیار خواست انسان قرار می گیرد و طبیعت را، آن چنان که انسان بخواهد و فرمان دهد می سازد.

به قول لنین : باید دانست چگونه با دین و جهل مبارزه کرد و برای این کار باید منابع ایمان و دین توده ها را با مفاهیم علمی و مادی گرایی توضیح داد…

جوان اروپایی که آزادانه سرود بلاچاوو در اروپای آزاد میخواند مشکلش چیست ؟ از تاریخ چه میداند ؟ چقدر تجربه دارد ؟مشکل گرسنگی و تشنگی هم ندارد . خیلی جوان است تجربه ندارد اما غریزتا حس خوبی ندارد . احساس میکند زندگی و محیط زیست یا حیات در خطر است، دقت کنید شخص خودش در خطر نیست ، اروپای آزاد ، مهد دموکراسی ، غذا و آبی کافی … ولی مثل بقیه جانداران احساس خطر میکند ، مثل اسبها که زلزله را زودتر از انسان حس میکنند .

جوان یا نوجوان اروپایی درکی واقعی از چه گوارا ندارد ، تجربه اش زیاد نیست ، ولی احساس خطر میکند . غریزتا میفهمد که حرکت تاریخی چه گوارا ربطی به خرابکاری نداشته و راهی به جلو محسوب میشود . جوان و نوجوان مربوطه از حالا برای فردا زندگی میکند ، نگران خرابکاری محیط زیست و زمین است .

تفاوت جوان اروپایی با جوانان جغرافیای دیکتاتوری مثل ایران و خاورمیانه در چیست ؟ جوان خاورمیانه ایی دنبال قطره ایی آب است تا تشگی اش را همان لحظه حل کند ( کمی ازادی ). جوان اروپایی همان لحظه تشنه نیست یعنی کمی ازادی و دموکراسی را دارد ، ولی حس میکند در همین کادر موجود چند قدم بعد بحران کمبود آب تمام کره زمین را تهدید خواهد کرد . پس میآید و در خیابان سرود بلاچاوو میخواند به خاط تمامیت زندگی … به وضوح فریاد میزند که راضی نیست احساس خطر میکند . شاید درکی واقعی از تاریخ و روند وقایع سیاسی نداشته باشد اما حس خطرش واقعی ست …

نگاهش به چه گوارا و حرکت تاریخی چه گوارا واقعی تر از نسل من است . میفهمد بن بستی در پیش است که خطری جدی برای حیات محسوب میشود ، پس میآید فریاد میزند تا بقیه را نسبت به خطر آگاه کند . هنوز راه حلی واقعی تر از چه گوارا به ذهنش نرسیده است . سکوت بقیه ربطی به نفهمی ندارد . سیستم سیاسی هم میداند که سکوت بقیه معنی خوبی ندارد . پس میدان و حتی امکانات میدهد تا همه بیرون باشند…

تاثیرات مخرب سیاستهای غرب در تمام نقاط زمین را جوان غربی بهتر و بیشتر حس میکند . کمبود اکسیژن اگر جدی باشد برای همه یکسان است . جوان و نوجوان اروپایی همین را بهتر از سیستم سیاسی میفهمد پس آن را به زبان سرود بلاچاوو فریاد میزند . تاثیری جدی حس نکند چند قدم بعد کاری دیگر میکند که من نمیدانم چکار ؟ فقط میدانم حرکت تاریخی چه گوارا در مقابل قدمهای بعدی و نسلهای بعدی فقط یک خاطره است .

ساکنان وال استریت یا همان برده دارن دیروز ، سیستمهای سیاسی حاکم و تمام کسانی که هنوز برتری سرمایه را به حیات و زمین و انسان ترجیح میدهند … زندگی و انسان ، ربطی به موضوع سرمایه ندارد که سندش را به نام مشتی برده دار و فئودال و سرمایه دار … زده باشند .

۱۳٫۰۸٫۲۰۱۹
اسماعیل هوشیار