انتخابات، جدال برای یک لقب

احمد گوهری برحقی

چندهفته ای تا انتخابات «یک لقب، رئیس جمهور» در ایران باقیست و بازار آنهم کمی شلوغ. رئیس جمهور ، چیزی جزیک لقب نیست؛ با نگاهی براختیارات این فرد در حکومت به اصطلاح جمهوری اسلامی و بازوان اجرایی که قانون اساسی در اختیار وی قرار میدهد و مقایسه آن باقدرت و توانایی که سیدعلی خامنه ای این جلاد خودخواه داراست، میتوان به یک مطلب پی برد، رئیس جمهور در حد یک پادوی رهبری و لقب است و بس.

 تنها فایده آن ، کشاندن مردم به این نمایش و دریافت تأییدیه صلاحیت از مردم و اعلام آن به دنیایی است که فقط درپی منافع خود میباشد نه جلوگیری از اجرای قوانینی که حقوق هر بشری را ضایع مینماید.
       بازوان یک مجری قانون همچون رئیس جمهور در یک جمهوری چیزی نیست جز هرآنچه که توان عملی در جامعه را دارا باشد؛پلیس، ارتش،رادیو وتلویزیون و غیره. اما در ایران کنونی و با چنین حکومتی و چنین قانون اساسی، رئیس جمهور از ابتدای تشکیل کابینه خود ،فاقد هرگونه قدرت انتخاب است؛ وزیر اطلاعات، وزیر دادگستری، وزیر دفاع و وزیر نفت با معرفی رهبری صورت میپذیرد.
        دراین میان،رادیووتلویزیون، سپاه، فرماندهی کل قوا وارتش، کمیته امداد امام ،بنیادشهید، سازمان حج و اوقاف و حـتی درآمد حاصل ازنفت تحت کنترل مستقیم رهبر کلاهبردار و پسرش مجتبی، جلادکوچولو میباشد.( بقول بعضی ها او درپس تفکرات پدر است و رابط بین پدر جلاد و بقیه افراد است. و بخش اصلی بازرگانی و کنترل بازار و سیستم اقتصادی، زیر دستان وی میباشد.) البته نباید آقای!؟اصغرحجازی را نیز از یاد برد( رئیس دفتر ودیگر سگ درگاه رهبری).علاوه بر این، مجلس هم برای ادای وفاداری و غلامی درگاه رهبری با تصویب یک قانون وتأیید آن توسط جنتی و شورای نگهبان، هرگونه توان پرسش و تحقیق و تفحص از نهادهای تحت امر رهبری!؟ را از خود صلب کرد و بطور عملی، یک دیکتاتوری کامل را مهیا نمودند.
        باید این نکته را نیز افزود که ، رهبر خود دارای یک شبه دولت است که ارکان آن را افرادی چون ولایتی، عسگراولادی تازه مسلمان، اصغر حجازی، گیلانی ، شریعتمداری و مجتبی پسر وی تشکیل میدهند.
        طرح کوچک کردن دولت و تقلیل ۲۰ وزراتخانه و وزیر به ۱۶ وزارتخانه در ظاهر صرفه جویی بنظر میرسد ولی در باطن عدم نیاز بدلیل توانایی های رهبری و نا کارآمدی این وزراتخانه در سایه دیکتاتوری خامنه ای میباشد.
        شورای نگهبان و نظارت استصوابی آن، فیلتر دیگریست که ، نوکر بودن رئیس جمهور را مورد بررسی قرار میدهد و چنانچه شخصی از این فیلتر بعنوان نامزد خارج گردد، مطمئن باشید که خاک بوسی پای رهبری را به اثبات رسانده است و همانطور که میدانید خود فقهای شورای نگهبان که ۶ نفر هستند را خود رهبر تعیین میکند و ۶ حقوقدان نیز از طرف قوه قضاییه معرفی میگردند که خود رئیس قوه قضاییه را شخص رهبر تعیین میکند. با این حساب عملا" رئیس جمهور عروسکی میباشد که عروسک گردانش شخص رهبر و اطرافیان وی میباشند.
 
      باتمام این تفاسیر، هرنوع وعده و وعید درهنگام انتخابات برای یدک کشی این لقب و کامیابی از فواید آن، دروغی بیش نیست؛دانشمندی میگوید:« قول چیزی را که ندارید یا نمیتوانید، ندهید در غیراینصورت دروغگویی بزرگ هستید.» برای مثال میرحسین موسوی در کنفرانس مطبوعاتی گفت:« اگر من رئیس جمهور شوم گشت ارشاد را برمیدارم( در اختیار قوه قضاییه)، من خیال دنیا را ازعدم اهداف نظامی اتمی شدن ایران راحت میکنم( در اختیار رهبر و سپاه است) یا ارتباط با آمریکا ( در اختیار شخص رهبر دیکتاتور ایران خامنه ای است)» و از جمله قولهایی است که ایشان داده است.
       از سوی دیگر بقول خود آقای کروبی ( نخودی هر یک ازانتخابات )درطی خواب دو ساعته وی، نام احمدی نژاد از صندوق  انتخابات بیرون آورده شد، با توجه به اذعان همین ذوب شدگان در نظام به تغییر و دستبرد در آرای مردم توسط عوامل رهبری، خود سندی است برآنچه که پشت پرده این انتخابات سراسر نمایشی میگذرد وصد البته تعجب هم نباید کرداگریکدفعه این لقب کذایی، شامل حال یکی از آقایان مظاهری، قالیباف، رضایی یا یکی دیگر از چاکران بارگاه رهبر سراسر مملو از نفرت ایرانی، گردد.
       در هرصورت شرکت درانتخاباتی که «جدال برای یک لقب» است، یک پیامد خواهد داشت، ادامه رفتار این رژیم سراسر دیکتاتوری و آلوده به خون جوانان این وطن است. شرکت در آن ، سکوت در برابر کشتارهای گذشته، حال و آینده این رژیم و تأیید بر شکنجه و اعدام نرم دانشجویان، کارگران و سیاسیون و مرگ تدریجی آحاد مردم است؛ حال، خود انتخاب کنید!
 این شعر هم خالی از لطف نیست:
« من اگر شوم رئیس جمهور       میکنم اینجور و  آنجور »
« گشت    ارشاد   کنم نابود        من کنم «اتم» را محدود»
« هرچه باشد، من   انقلابیم         چاکر این ولایت جهانیم »