کمیتۀ دیپلماسی مشترک و تجویز مذاکره با احزاب سیاسی در کردستان برای رژیم اسلامی

کمیتۀ دیپلماسی مشترک و تجویز مذاکره با احزاب سیاسی در کردستان برای رژیم اسلامی

اخیراً به فراخوان نهاد موسوم به “کمیتۀ دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای سیاسی کردستان” متشکل از احزاب بورژوا ناسیونالیستی و اسلامی، نشستی در شهر بروکسل انجام گرفته است. این نشست قطعنامه ای در چند بند صادر کرده است. (متن این قطعنامه ضمیمه است.)

 بند ۶ این قطعنامه به “ایران” اختصاص داده شده و طی آن از دیالوگ -بخوان مذاکره- رژیم اسلامی با احزاب سیاسی در کردستان ایران صحبت به میان آمده است. در بند مذکور آمده است:

“نباید حملات ایران را نیز فراموش کرد. باید به همان شیوه در مقابل حملات ایران نیز واکنش نشان داد. باید ایران بدون هیچ شرطی حملات خود را متوقف کند. در حالی که ایران تحت تحریمهای بین المللی قرار دارد، بهترین انتخاب برای ایران این است که با نیروهای کردستانی وارد دیالوگ شده و مسائل را به صورت مسالمت آمیز حل کند.”

کمیتۀ دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای سیاسی کردستان، نهادی است در زیر مجموعۀ “کنگره ملی کردستان” (ک.ن.ک) که امروزه در بلوک بندی های منطقه ای در بلوک روسیه-ایران قرار گرفته است.

 همین که در بند فوق، آگاهانه از بردنِ نامی از رژیم جمهوری اسلامی، پرهیز شده و تنها به “ایران” کفایت شده است و نیز در شرایط بحرانی دامنگیر رژیم اسلامی، به شیوه ای “دلسوزانه” برای این رژیم، “انتخاب بهترین” را به او نشان می دهند؛ به سهم خود گویای ماهیت یک چنین نهادهایی در تقابل آشکار با حرکت انقلابی و رادیکال و سرنگونی طلبانۀ مردم و گویای نقش جانبدارنۀ آنان در قبال رژیم جمهوری اسلامی و در زمینۀ تنظیم روابط و مناسبات شان با این رژیم است.

کومه له-سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، در برخی از نشستها و جلسات برگزار شده از سوی “ک.ن.ک” و نهادهای ذیربط آن شرکت داشته است و امروزه خط راست حاکم بر رهبری کومه له کماکان بر حفظ روابط خود با یک چنین نهادهایی نیز تأکید دارد.

جدای از تمامی مسائل و موضوعات قبلاً مطرح شده در قبال یک چنین نهادهایی که در اصل مجمع احزاب بوده و امروزه در متن رویدادها و توازن قواهای موجود هر بار به نوعی در تلاش برای تنظیم روابط و دیپلماسی با دولتهای سرکوبگر منطقه می باشند و از بالای سر مردم کردستان خود را کنگره ملی این مردم نیز به حساب می آورند؛ حال که این چنین و با صراحت به فکر بقای طول عمر رژیم اسلامی می اندیشند و بر امر “مذاکرۀ” رژیم اسلامی و احزاب سیاسی در کردستان ایران صحه گذاشته و آنرا برای رژیم تجویز می کنند، به هیچ روی برای حزب کمونیست ایران و سازمان کردستان آن یعنی کومه له، جایز نیست همچون گذشته به همکاریها، دوستی ها و حضور خود در اجلاس چنین نهادهایی ادامه دهد.

امروزه، خط راست حاکم بر رهبری کومه له با تداوم روابط صمیمانۀ خود با یک چنین نهادهایی و تقرب و ارزش گذاری های کذایی برای آنان، با زیرپاگذاشتن اسناد و مصوبات کنگره های کومه له در خصوص امر همکاری با احزاب و جریانات ناسیونالیستی در کردستان در قالب تنزل و مماشات آشکار در قبال اعمال ضدمردمی این احزاب به بهانۀ تداوم روابط صمیمانه و همکاری های هرچه بیشتر با آنان یعنی آنهایی که با رژیم اسلامی در نروژ به نشست مخفیانه و بند و بست با آن پرداخته و بطور مستقیم به تأمین اهداف رژیم هم خدمت کرده اند؛ به راست روی های هرچه بیشتر و به تبع آن دوری هر چه بیشتر از احزاب و جریانات چپ و کمونیستی درغلطیده و نیز اثرات زیانبار بیشتری برای کومه له و حزب کمونیست ایران، جنبش چپ و کمونیستی و مبارزات طبقۀ کارگر و مردم ستمدیدۀ کردستان به بار خواهد آورد.

پویا محمدی

۱۵مرداد ۱۳۹۸

۶ آگوست ۲۰۱۹

*************

ضمیمه

https://anfpersian.com/khrdstn/کنگره-ملی-کردستان-ک-ج-ک-پ-د-ک-و-ی-ن-ک-را-به-ایستادگی-در-مقابل-اشغالگران-فراخواند-۵۰۵۷۱

کنگره ملی کردستان ک.ج.ک، پ.د.ک و ی.ن.ک را به ایستادگی در مقابل اشغالگران فراخواند

کنگره ملی کردستان در کارگروه «موضع ملی علیه اشغالگری رژیم ترکیه در کردستان» که در شهر بروکسل بلژیک برگزار شده بود از هرکدام از ک.ج.ک، پ.د.ک و ی.ن.ک خواست تا فورا گردهم آمده و علیه اشغالگری موضع اخذ نمایند.

روز ٢٧ ژوئیه/ ۵ مرداد با فراخوان کمیته مشترک دیپلماسی احزب و سازمان‌های سیاسی کردستان ( که متشکل از ٣۴ حزب و سازمان می‌باشد) نمایندگان دهها حزب و نهاد و تعدادی از شخصیتهای کردستانی در بروکسل کارگروه موضع ملی علیه اشغالگری رژیم ترکیه در کردستان برگزار شد. اگر چه این نشست به اشغالگری دولت ترک در کردستان اختصاص داشت اما به اشغالگری رژیم ایران هم پرداخت. قطعنامه پایانی این کارگروه پس از بحث و گفتوگو منتشر شد.

متن قطعنامه به این شرح است:

    “کردستانی‌های ارجمند؛

    اگر چه کردستان با پیماننامه قصرشیرین به دو بخش تقسیم شدو در پیمان لوزان به چهار قسمت تجزیه شد. اما خلق کردستان هیچ وقت هیچ کدام از این پیماننامه‌ها را مشروع ندیده است. علیه آنها به قیام و شورش برخاسته و در مقابل اشغالگران تمکین نکرده است. با این پیماننامه‌ها نه تنها کردها بلکه خلق‌های آسوری، سریانی، کلدانی و تمام بخشهای دیگر جامعه کردستان را تجزیه کردند.

    در سی سال گذشته وضعیت تازه‌ای در کردستان نمود یافت. ابتدا در جنوب  و سپس در روژاوادو خودگرانی تأسیس شدند. محرز است که هیچ کدام از ایران و ترکیه وضعیت کنونی را نپذیرفته‌اند. تمام توانایی خود را به کار گرفتند تا به وضعیت تازه پایان دهند در صورت عدم موفقیت در آن مداخله نموده و تحت محاصره سیاسی و اقتصادی قرار دهند.

    در این راستا دولت ایران چه به صورت مخفیانه و چه آشکارا مسائلی را پدید آورد. مقرهای احزاب روژهلات کردستان در جنوب کردستان را بارها هدف حملات راکتی قرار داد و چندین تن را ترور کرد. در روزهای اخیر نیز به توپباران چند منطقه از باشور کردستان اقدام کرده است.

    دولت ترکیه نیز از یک سو در داخل مرزهای قانونی خود با هر شیوه‌ی ممکن به خلق شمال کردستان حمله کرده و پاسخ درخواستهای آنها را با سرکوب و زندانی کردن می‌دهد. از سوی دیگر نیز به خاک جنوب و روژاوای کردستان چشم طمع دوخته است. پس از سال ۱۹۹۰ دولت ترکیه عملیاتهای خود را گسترش داده است. از بهدینان تا نزدیکی موصل چندین پایگاه نظامی و جاسوسی بنا نهاده است. از یک طرف از نیروهای خود علیه گریلاهای ه.پ.گ استفاده می‌کند و از طرف دیگر نیز منطقه‌ی گسترده‌ای را تحت کنترل نظامی و جاسوسی درآورده است. اشغالگری ترکیه در جنوب فقط نظامی نیست بلکه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. در بسیاری مناطق مانند کرکوک و مناطق مورد مناقشه دست اندازی کرده و در تلاش است تا دموگرافی این مناطق را تغییر دهد. آشکارا از روی سیاسی و اقتصادی و دیپلماسی از بدخواهان کردستان در منطقه حمایت می‌کند. به ویژه پس از رفراندوم ۲۰۱۷، ایران و ترکیه نقش اساسی در اشغال کردن دوباره‌ی کرکوک و مناطق مورد مناقشه داشتند.

    پس از تاسیس خودمدیریتی روژاوای کردستان، ترکیه استراتژی اشغالگری خود را از نو بنیاد نهاد. برای این هدف نیز نقشه‌های نظامی اشغالگری را دوباره سازمان داد و آنها را عملی کرد. از عزاز و جرابلس دست به کار شد و سپس عفرین را اشغال کرد. اکنون نیز خود را برای اشغال کوبانی، گرسپی و جزیر آماده می‌کند. این موضع تهاجمی دولت ترکیه به شدت ادامه دارد. پس از اشغال عفرین، دولت ترکیه به شیوه‌ای سیستماتیک در این شهر مرتکب جنایات غیر انسانی شد. دموگرافی عفرین را تغییر می‌دهد و منابع آنرا غارت می‌کند.

    اکنون این اشغالگری در جنوب کردستان به شیوه‌ای دیگر در جریان است. دیگر مقرهای نظامی و جاسوسی کافی نیست. آنها قصد دارند مناطق گسترده و استراتژیکی را به طور کامل اشغال کنند و در آنجا مستقر شوند. برای این هدف نیز در ابتدا در بسیاری از مناطق مهم و استراتژیک در جنوب کردستان دست به اشغالگری زده‌اند.

    ترکیه اکنون منطقه‌ی برادوست را اشغال کرده است. به طور مداوم نیز به مناطق دیگر حمله کرده و در آنجا مستقر می‌شود. منطقه‌ی برادوست با باکور و روژهلات کردستان هم مرز است. اشغال این منطقه‌ی استراتژیک برای جنبش آزادیخواهی باکور و روژهلات کردستان، همچنین برای باشور کردستان نیز تهدیدی جدی می‌باشد. ایران نیز در این پروسه‌ی اشغالگری از ترکیه حمایت می‌کند و در حال حاضر به دلیل تحریمهای آمریکا علیه این کشور، فعلا سکوت کرده است.

    حکومت عراق نیز در مقابل این اشغالگری هیچ واکنشی نشان نداده است. برگزاری رفراندوم نیز فرصتی به حکومت عراق داد تا به همکاری با ترکیه بپردازد. در کنار این حقایق متاسفانه حکومت اقلیم کردستان در مقابل این اشغالگری سکوت کرده است. اما از طرفی نیز تعدادی از گروهها در پارلمان، چندین حزب سیاسی و سازمانهای مدنی و همه‌ی خلق باشور به این اشغالگری واکنش نشان داده و آنرا نمی‌پذیرند. باید حکومت و سایر نیروها نیز به خلق خود گوش داده و در مقابل اشغالگری سکوت نکنند و واکنش نشان دهند.

    ترکیه با نقشه‌ای استراتژیک دست به اشغالگری زده است. عفرین را اشغال کرد تا راه دریا را بر روی کردها ببندد. با اشغال این مناطق باشور کردستان نیز می‌خواهد قدرت و هژمونی خود را بر هر سه بخش کردستان تحمیل کند.

    اشغال منطقه‌ی برادوست و کیله شین تا خاکورک و سیدکان و اطراف که سه گوشه‌ی باکور، باشور و روژهلات کردستان است، دستاوردی نظامی برای ترکیه است. اما برای سه بخش کردستان ضعف و پارچه شدن دیگریست و این به دلخواه ایران است.

    دولت ترکیه برای آنکه مردم و کشورهای جهان را فریب دهد به بهانه‌ی جنگ با پ.ک.ک و نیروهای مدافع خلق برای حملاتش به کردستان تبلیغ می‌کند. این امر کتمان حقایق است. به همین دلیل باید حقیقت این حملات و اشغالگریها برای همه‌ی مردم کردستان و جهان آشکار شود. ترکیه می‌خواهد یک بار دیگر در صدمین سال تاسیس دولت خویش در سال ۲۰۰۳، “میثاق ملی” را به اجرا بگذارد. میثاق ملی یا سوگند ملی شامل گسترش مرزهای ترکیه که همه‌ی استان موصل و شمال سوریه را در بر می‌گیرد، می‌باشد. هدف ترکیه به طور آشکارا اشغال همه‌ی این مناطق و نابودی دستاوردهای خلق کرد است.

    به همین دلایل، ما به عنوان کمیته‌ی دیپلماسی مشترک حزب و سازمانهای سیاسی کردستانیان و همه‌ی آن احزاب و سازمانها و شخصیتهایی که در این گردهمایی شرکت کرده‌اند، می‌خواهیم توجه‌ها را به این حقایق سیاسی جلب کنیم تا بتوانیم مانع بدخواهان شویم و این تهدیدها را از خلق کردستان دور کنیم.

    در پرتو این حقایق ما درخواستهای پایین را در پیش روی مردم کردستان و همه‌ی احزاب و سازمانها و جنبشهای مدنی، همچنین خودمدیریتی روژاوای کردستان و بویژه حکومت اقلیم کردستان قرار می‌دهیم:

۱.کارگروه به شدت اشغالگری ایران و ترکیه را در کردستان محکوم کرده و خواستار نیرومند کردن مبارزات علیه این اشغالگری است.

۲.اشغالگری دولت ترکیه در باشور کردستان، مانع از جنبش آزادیخواهی خلق کرد در باشور و روژهلات کردستان خواهد شد. همچنین باعث تضعیف اقلیم کردستان خواهد شد. یک بار دیگر نیز کردها تقسیم شده و مبارزان را تضعیف می‌کند. به همین دلیل باید همه این مناطق اشغال شده را همانند مرکز کردستان ببینند و در مقابل این اشغالگری بایستند و با آن مبارزه کنند.

۳.حملات هوایی ترکیه از زاخو تا قندیل همچنان ادامه دارد. این حملات خسارات سنگین جانی و مالی به اهالی منطقه وارد می‌کنند. بسیاری از روستاها تخلیه شده و نیروهای ترک در آنجا مستقر شده‌اند. پادگانهای دائمی در آنجا تاسیس شده است. این به معنی اشغال دائمی است. به همین دلیل باید کردستانیان در مقابل این اشغالگری دائمی فعالانه اعلام نارضایتی کنند و با عمل واکنش نشان دهند.

۴.وجود مقرهای پیشمرگه و گریلا در این مناطق حقایقی تاریخی و مشروع می‌باشد. در همه‌ی اعصار آزادیخواهان و مبارزان مسئله‌ی کردستان در این مناطق مقر داشته‌اند. چون این سرزمین متعلق به آنهاست و حق ملی و میهنی خود آنهاست. باید همه‌ی جنبشهای کردستای تبلیغات بدخواهان در مورد حملات به این منطقه را با احساسی ملی و میهنی خنثی کنند. هیچ شکی وجود ندارد که هر بخش اشغال شده‌ی کردستان ویژگیهای خود را دارد و باید مد نظر قرار گیرد. اما این بدان معنا نیست که آزادیخواهان کردستان نتوانند در نزدیکی این مرزها بمانند که اشغالگران مشخص کرده‌اند. به همین دلیل باید یک صدا اشغالگری و حملات محکوم شده و نیروهای اشغالگر به کلی از این مناطق اخراج شوند.

۵.همچنین همراه با مبارزات علیه اشغالگران در باشور کردستان، باید هم زمان اشغالگری ترکیه در روژاوای کردستان در عفرین، عزاز، باب و جرابلس هم محکوم شود و خواهان خروج ترکیه از این مناطق هم شوند.

۶.نباید حملات ایران را نیز فراموش کرد. باید به همان شیوه در مقابل حملات ایران نیز واکنش نشان داد. باید ایران بدون هیچ شرطی حملات خود را متوقف کند. در حالی که ایران تحت تحریمهای بین‌المللی قرار دارد، بهترین انتخاب برای ایران این است که با نیروهای کردستانی وارد دیالوگ شده و مسائل را به صورت مسالمت‌آمیز حل کند.

۷.در این مورد مهم است که توجه‌ی دولت فدرال عراق را به رخدادها جلب کنیم، چون دولت ترکیه مرزهای رسمی عراق را زیر پا نهاده است. قوانین بین‌المللی و همجواری و حق حاکمیت عراق را نقض کرده است. ترکیه به حملات خود ادامه می‌دهد و خاک این کشور را اشغال کرده است. باید حکومت عراق به عنوان حق قانونی خود از همه‌ی مرزهای رسمی و هموطنان خود دفاع کند و علیه دشمنی و اشغالگری دولت ترکیه واکنش نشان دهد.

٨.برای آنکه هر چه سریعتر تدارکات لازم علیه این اشغالگری دیده شود، کارگروه از کنفدرالیسم جوامع کردستان ک.ج.ک، حزب دمکرات کردستان پ.د.ک و اتحاد میهنی کردستان ی.ن.ک و همه ی نیروهای کردستانی میخواهد، گرد هم آیند و واکنشی مشترک به این اشغالگری نشان دهند.

۹.کمیته‌ی دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای سیاسی کردستانیان و همه‌ی احزاب و سازمانها و شخصیتهای حاضر در این گردهمایی، مانند همیشه از نیروهای دمکراتیک و دولتها و سازمانهای بین‌المللی می‌خواهند در مقابل اشغالگری دولت ترکیه در کردستان موضع گیری کنند. صدای خود را بلند کرده و نارضایتی خود را نشان دهند.