رژیم ایران جلاد کودکان

رقم اعدام کودکان در ایران ۸ برابر اعدام کودکان در سایر کشورهای جهان است رژیم جمهوری اسلمی شکنجه و اعدام را منحصر به مبارزان و فعالین سیاسی یا افراد بزرگسال نم یکند،بلکه کودکان را تحت شکنج ههای روحی و جسمی وادار به اعتراف به جرمی که مرتکب نشد هاند کرده وطبق قوانین ارتجاعی به اعدام محکوم میکند.

ایران،سودان،چین،پاکستان، عربستان سعودی از سال ۲۰۰۴ احکام اعدام را علیه کودکان و نو جوانان به مورد اجرا در آوردند، اکثریت احکام اعدام که کودکان را در بر میگیرد احکام قصاص و حد است. ۲۴ ، طبق گزارش سازمان عفو بین الملل در سال گذشته ۱۷ کودک حکم اعدام گرفتند، از سال ۱۹۹۰کودک و نو جوان زیر حکم اعدام هستند که ۱۱ حکم زیر ۱۸ سال و ۱۳ حکم بعد از ۱۸ سالگی به اجرا در آمده است. اعدام سعید قنبر زهی ۱۷ ساله در بلو چستان به جرم به ظاهر دخالت خانواده در انفجار اتوبوس بوده است. در حالی که بنا به امضای کنوانسون نهاد بین الملل سن کیفری کودکان از ۱۸ سال در نظر گرفته شده و "ایران جلد کودکان" این مصوبه را به امضا رسانده، مجازات کیفری عمل برای دختران از ۹ سال و پسران از ۱۵ سال کما ف ی سابق ادامه دارد. ایران از ۱۳۸۵ مسئول % ۷۳ اعدام ۱۰۷ کودک در انتظار اجرای حکم اعدام به سر میبرند. جرم این ، کودکان در دنیا بود. از فروردین ۱۳۸۷ کودکان، درگیری ،قتل ، قاچاق و از این جمله اعلم شده است. عا طفه رجبی که در ۱۳ سالگی توسط سپاه ( امر به معروف ) در سنندج چندین بار دستگیر شده و حکم شلق و زندان گرفته و توسط یکی از نیر وهای سپاه مورد تجاوز قرار م یگیرد. این کودک که دچار اختلل مشاعر بوده، توسط قاضی حاجی رضائی ( رئیس دادگستری نکا) در مل عام به دار آویخته م یشود. کودکان افغانی را که به طور قاچاق وارد ایران کرده و برای حمل یا فروش مواد مخدر از آنان سو استفاده میکنند، در صورت دستگیری خطر اعدام آنان را تهدید می کند. تاکنون ۲ کودک افغانی در ایران اعدام شده و ۱۵ کودک دیگر زیر حکم اعدام به سر میبرند.

اما رژیم برای پوشاندن رسوائی خود فریبکارانه اعلم م یکند: تا به حال حکم اعدام در مورد هیچ کودکی اجرا نشده و نخواهد شد. زیر پروند هها نوشته میشود :حکم دادگاه بنا به اقرار صریح متهم در کلیه موارد جرم، به اجرا در خواهد آمد. رضا موسوی شیرازی در ۲۰ سالگی در زندان عادل آباد شیراز به اتهام ارتکاب جرمی در ۱۶ سالگی اعدام می شود. ۱۷ مهر حکم اعدام نو جوانی ۱۷ ساله در همین زندان به وکیلش ابلغ می شود. نوجوانی که از سن ۱۵ سالگی به جرم قتل در زندان به سر میبرد. انسان ها به اتهام عملی که در کودکی انجام داد هاند به قتل م یرسند. این کودکان با هرروز بزرگ شدن یک روز به اعدامشان نزدیک تر می شوند.

سوای این که کشتن انسا ن، آن هم بنام به اصطلح جامعه، جنایتی آشکار است، چگونه کودکی را که هنوز به رشد عقلنی نرسیده متهم به جرم ی می کنند که او قدرت تشخیص آن را به عنوان جرم ندارد. باید پرسید چرا کودکی که به درس و بازی و تفریح مشغول است مرتکب باصطلح جرمی میشود؟ آیا در اجتماعی که انسان آزاد و برابر و از رفاه بر خوردار باشد جرم مفهومی دارد؟ وقت ی کودک برای تامین خانواده نان آور شده، به خاطر فقر خانواده مجبور به تن فروشی میشود، زیر پل میخوابد، در سرما و گرما همپای پدر و مادر کارگری م یکند، و وقت ی که از روی اهایش میپرسند از یک شکم سیر و خانه گرم و مدرسه رفتن صحبت م یکند؛ در حال ی که ای نها حق طبیعی هر انسان است. چنین کودکی را با رویاهایش به مرگ محکوم میکنند و به پای چوبه دار میبرند. صدای بهنام زارع را فراموش نم یکنیم که طلب آزادی، طلب زندگ یاش، کودک یاش و تمامی رویاهایش را میکرد.

مجازات اعدام که حذف فیزیکی یک مجرم یا متهم به جرم است، مسلما باعث از میان رفتن ریش هها و روابط اجتماعی که منجر به جرمی م یشود، نم یگردد. درست برعکس، این روابط اجتماعی و قدرت دولتی نگهبان آن است که خود منشا جرم ها است. این رژیم است که جرم و مجرم را باز تولید م یکند. اینک سخنگوی رژیم اسلمی اعلم م یکند که حکم اعدام برای کودکان منتفی شده و کودکان بزهکار به بهزیست یها تحویل داده شده، و حکم اعدام به حبس ابد و تا ۱۱ سال تخفیف داده خواهد شد. چه بزرگ وار و بخشنده هستند این جل دها و جانییان. در همین بهزیست یها است که کودکان را با ضرب و شتم، آزار روحی و جسم ی میدادند و میدهند. در همین زندا نها هست که کودکان را مورد تجاوز جنسی قرار میدهند و حتی به حمل مواد مخدر در خود زندان وادار میکنند.

از طرفی رژیم اسلمی آنقدر به توهم مردم دامن زده و جا معه را به سمت پدرسالری سوق داده که کار بیدادگا ههای اسلمی را راحت تر کرده است، بطوری که مردان خانواده خود دست به و قصاص و سنگسار میزند. و از طرف دیگر برای رهائی از اعدام جلب رضایت اولیا دم شرط قرار داده م یشود. این بار رژیم جنایت، مردم را به قتل وامیدارد، و رضایت خانواده مقتول را راه نجات قاتل!!! قرار م یدهد. در حال حاضر ۱۰ نو جوان ( دلرا دارابی، صغری نجف پور، بهنود شجاعی، محمد فدایی، ابومسلم سهرابی، امیر امرالهی، محمدرضا حدادی، بهمن سلیمیان و رحیم احمدی و …) زیر حکم اعدام هستند که برای لغو حکمشان باید رضایت اولیای دم جلب شود. رژیم مردم را در برابر هم قرار میدهد، شمشیر قتل و
جنای تاش را بدست کس ی دیگر میدهد و به دنبال شریک جرم میگردد.

باید این تبهکاری را نقش بر آب کرده، شمشیر را برگردانده و بر قلب حکومت جهل و ستم فرو نشاند. باید کینه را بر سر جمهوری ارتجاع ریخت، نه این که حکم بر نیست ی انسان ی دیگر داد.
به جای این که دست به دامن سازمان های حقوق بشر و کمک آمریکا و اروپا شد، باید درد را از ریشه درمان کرد. در آمریکا هنوز انسا نها را به صندلی الکترونیکی میبندند و از خانواده مقتول هم دعوت میکنند که جنایت را به تماشا بن