جوابی کوتاه به یک نوستالژی در خاطرات آقای یوسف اردلان

جوابی کوتاه به یک نوستالژی در خاطرات آقای یوسف اردلان

آقای اردلان! من به عنوان یکی از امضاء کنندگان فراخوان اخیر تحت عنوان: “فراخوان محکوم کردن بند و بست چهار جریان سیاسی کردستانی با رژیم جمهوری اسلامی.” نوشته ای شما را در تشبیه خاطراتت  ” تغاری بشکند ماستی بریزد – جهان گردد بە کام کاسە لیسان!” را خواندم. من متعلق به فعالین سیاسی یک یا دو نسل بعد از شما هستم. این نوع نوستالژی و تشبیهات شما برای تشبیه کردن تعداد کثیری از امضاء کنندگان این فراخوان به طلبه ی حوزه علمیه قم در خوشبیناترین حالت اوج استیصال سیاسی شما برای هم نسل های من را پُر واضح نشان داد. زبان نیش دار و الکن شما و دشمنی تان در حمله به تاریخ حزب کمونیست ایران برای من زیاد جای تعجب ندارد بلکه این مسئولیت را به من و کمونیست های هم دوره ای من داد که یک بار دیگر بر این امر مهم تاکید کرده و به شما و همفکرانتان در این راستا خاطر نشان کنیم نزدیک به چهل سال پیش مارکسیسمی که شما سالها برایش مبارزه کردید با تشکیل حزب کمونیست ایران توسط جمعی از شریف ترین و مبارزترین انسانهای کمونیست در قامت مارکسیسم انقلابی، جواب درک غلط شما از مارکسیسم را نه تنها دادند بلکه جنبش کمونیستی از یک دوران پوپولیستی و خلقی را وارد فازی کردند که از زاویه نگاه به تاریخ جنبش کمونیستی در ایران یک تحول و اقدام انقلابی بود که هیچ فصل مشترکی با تاریخ گذشته ی جنبش کمونیستی در  ایران را نداشت. کنگره ی ۲ کومه له و نقد پوپولیسم سند تاریخی، و تشکیل حزب کمونیست ایران را با نیش و کنایه شما نمیتوان اراده گرایانه با راویان دروغین تاریخ اش و با داستان سرایی های هزار و یک شب شما خط بطلان کشید. مگر نه اینکه رهبرانی بودند با نام باز سازی کومه له حدود بیست سال پیش با حمله به تاریخ حزب کمونیست ایران با و شعار سوسیالیزم حزب و سازمانی برایش تدارک دیدند که می بینیم امروز در یک داد وستد مخفیانه و بدور از چشم مردمان کردستان با مهرهای جنایتکار جمهوری اسلامی مذاکره میکنند. نه این است این طبل رسوایی را با هیچ مصاحبه و اما و اگرهای نمی توانند پینه کنند. حمله ی شما با نیش و کنایه به حزب کمونیست ایران یک نوستالژی است که در کامنت های یک خطی دیگر رهبران زحمتکشانی ها از جمله آقای رضا کعبی خود را در فضای مجازی نشان میدهد. آری این اشخاصی که پرده ی ساتری بر طرح ترور و حذف فیزیکی رهبران احزاب کمونیست و همچنین طرح حمله به اردوگاه کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران را در کارنامه ی خود و سازمان و حزب متبوع اش هنوز یک پرونده بسته نشده است.

آقای آردلان! مردم کردستان و جنبش های رادیکال درون جامعه از جمله جنبش کارگری، جنبش زنان و… احتیاجی به راویان تاریخ “سنجر خان” و “عبدالله خان” کردستان ندارند. روزی که حزب کمونیست ایران با مارکسیسم انقلابی پا به عرصه میدان مبارزه سیاسی ایران گذاشت، پوپولیسم و نوستالژی خان های کردستان و مارکسیسم خلقی را افشا کرده و نشان داد که این نوع از بینش سیاسی در رابطه با مارکسیسم نه تنها کلاه گشادی است که تاریخ جنبش کمونیستی سالها بر سر خود حمل میکند بلکه اصلن ربطی به مبارزات طبقه ی کارگر ندارد. مخالفت شما با امضای این فراخوان زیاد دور از انتظار نیست در واقع ماهیت سیاسی و جایگاه طبقاتی شما را در اعلام موضعگیری در قبال این مذاکرات را نشان میدهد. کما اینکه این صغرا و کبرا کردن شما بخصوص از انشعاب سال ۲۰۰۰ توسط مهتدی- ایلخانی زاده از کومه له و حزب کمونیست ایران، هنوز که هنوز است برای ما گواه همه چیز است. متهم کردن و تشبیه کردن صدها انسان  شریف، آگاه و کمونیست در لیست امضا کنندگان به طلبه های حوزه ی علمیه قم در خاطرات شما، نه تنها یک تشبیه کاملن مضحک است بلکه پیام اش اوج ورشکستگی در یک استیصال سیاسی است. تاریخ مصرف این دست از راویات ارادگرایانه را هیچ کس جدی نخواهد گرفت. امروز بر خلاف دوران شما، نسل ما به معلم و نصایح پوپولیستی و اخلاقی در راستای مقدس جلوه دادن رهبران سیاسی احتیاجی ندارد. در دل جامعه کردستان جوانان و فعالین سیاسی در عرصه جنبش های رادیکال جامعه قرار گرفته اند که مارکسیسم را نه از سوسیالیسم خلقی و کتابهای جلد سفید دوران شما بلکه از خود آموزها و آثار مارکس درک و تبیین میکنند. تحلیل های شما و دیگر یارانتان را نه تنها قبول ندارند بلکه حتا به عنوان یک سوسیال دمکرات در جامعه مدرن امروزی هم قابل تعریف نمی بینند.

ما کمونیست ها بر این باوریم احزاب بورژوا- ناسیونالیست و چه در سطح سراسری و چه در سطح منطقه ای ماهیت شان در مماشات وهماهنگ شدن با طبقه ی بورژوازی برای حفظ تمام مناسبات سرمایه داری در دل جامعه، نه تنها قادربه پایان دادن به ستم ملی نیستند بلکه ماهیت سیاسی آنها در حفظ تمام مناسبات سرمایه داری و باز تولید آن که ستم ملی یکی از انواع ستم ها در دل جامعه است. به عبارتی آنچه میتواند تغییر کند جایگزینی قدرت سیاسی با حفظ تمام و کمال مناسبات سرمایه داری است که خود این بند و بست ها و مذاکرات مخفیانه بدور از چشم میلیونها انسان در کردستان توسط احزاب ناسیونالیست از این قاعده مبرا نخواهد بود. ما کمونیست ها بر این امر آگاه هستیم که افق و استراتژی خواست و مطالبات مردم انقلابی در کردستان ازیک زاویه طبقاتی و رادیکال در راستای مبارزات طبقه ی کارگر در برقراری حاکمیت شوراهای کارگری در به دست گرفتن قدرت سیاسی توسط کارگران، میتواند بر هر نوع ستمی از جمله ستم ملی پایان دهد و به عبارتی دیگر و بر همین مبنا میتوان گفت برای خاتمه دادن به آن قطعن با در هم شکستن تمام مناسبات سرمایه داری و لغو مالکیت خصوصی در راستای تحقق سوسیالیسم در ساختار حاکمیت شوراهای کارگری میتوان به تمام ستم ها و نابرابری های جامعه خاتمه داد.

آقای آردلان!  توصیه من به شما و کسانی که مثل شما مخالف امضاء فراخوان ما هستند اینست که شما هم با اعلام یک فراخوان ازمردم و شخصیت های سیاسی جامعه کردستان تقاضا کنید که در راستای بند و بست در جهت مذاکره با رژیم جمهوری اسلامی به جمع آوری امضاء اقدام کرده و خود را سنگ محک بزنید زیرا آن موقع است که نشان خواهد داد شما و اعلام موضع و مخالفت با فراخوان ما چه جایگاهی در دل مبارزات مردم انقلابی در کردستان دارد، با آگاهی بر این امر که انسان های مبارز را نه تنها بر اساس گذشته شان بلکه همواره بر اساس موضع گیریهای سیاسی امروزشان در دل مبارزات رادیکال و پیشرو مورد قضاوت و سنجش قرار خواهند داد. همانگونه که موضع گیری جمعی از فعالین کارگری از دل مبارزات جامعه کردستان خلاف تبیین و نظرات و موضع گیری شما را نشان می دهد.

ناصر زمانی

۳۰جولای ۲۰۱۹

#انقلاب_کارگرى

https://t.me/enghelab_karegari