زنان بیلبورد تبلیغاتی شما نیستند!

اگر بر سیاست جامع جهان نگاه مختصری بیاندازیم هنوز اثر گذاری سیاسی موضوعی است که دور از تصرف باقی مانده است. مطالعه مختصر آمار زنان در سطوح قانون گذاری، وزارت، معاونت، مدیران، مؤسسات اقتصادی و اجتماعی نشان میدهد که هنوز نقش جنسیتی زنان و مسئولیت خانوادگی عامل بسیار مهمی در عدم ورود زنان به این حوزه بسیار مهم و تأثیر گذار است. زنان بیشتر در حد انتخاب کنندگان باقی مانده اند تا اینکه در رأس پرنفوذان و أهرم های قدرت باشند. معمولاً در یک نظام مرد سالار همان کارگزاران سابق مشغول به کار هستند و طبیعتاً بیشترین تأثیر را هم بر عملکرد جابه جایی تصمیمات دارند و زنان صاحب نفوذ در این نظام به علت کمبود تعداد و کمی تجربه نتوانسته اند آنچنان که باید تأثیر گذار باشند. زنان اساساً به دلیل دور ماندن از صحنه سیاسی فاقد مهارت های رهبری و مدیریتی هستند اما ناگفته نماند که عرصه ی سیاست نیازمند تجربه  مدارم و طولانی است و با تجربه است که میتوان تصحیح و تسهیل گشایش راه های جدید را ارائه داد.

دگرگونی اساسی وقتی اتفاق میافتد که اکثر زنان بتوانند به همه سطوح مدیریتی و پست های حساس و تأثیر گذار اقتصادی و سیاسی و فرهنگی دست پیدا کنند. و این هم در نظامی ممکن خواهد شد که نه فقط تبعضات جنسیتی پایان یافته باشد که زن به عنوان یک انسان برابر، نه کالا، در نظام  سیاسی واجتماعی و در همه سطوح حضور داشته باشد، یعنی تا نظام مرد سالاری، مذهبی و سرمایه داری هست، خبری از برابری و رهائی کامل زن هم نیست.  در مکانهای که در آن حتی مرد سالاری و دین  قدرت بلامنازع  ندارد اما هنوز نیاز سرمایه به کالا کردن و سود بری از زن مبادرت میورزد ،زنان در این مناطق با وجود پیشرفت نسبی در کشورهای پیشرفته در جهان مخصوصاً اروپا و آمریکا و حتی کشورهای پیشرفته آسیا هنوز در موقعیت جنس دوم مانده اند. در این راه موانع زیادی هم وجود دارد انواع کم بود ها و کم داشت ها از جمله کمبود وقت، کار آموزگی، اطلاعات، اعتماد به نفس، پول، حمایت، انگیزه و هم چنین در همه ی فرهنگ ها مرگ تعصبات و اعتقادات مذهبی به کندی و به سختی صورت میگیرد.

با توجه به نقش زنان در فرآیند توسعه و تمدن سازی از دیر باز یاد آور شده که اگر این پتانسیل بالقوه که بخش عظیمی از جمعیت کشور را به طور جدی به سوی خود متمرکز کرده است آزاد شود جهش عظیمی در مناسبات اجتماعی پدیدار خواهد شد اما به نام آزادی و گستردگی فعالیت صحنه ی سیاسی را برای زنان به عرصه تبلیغاتی احزاب و جناح های سیاسی تبدیل کرده اند بخصوص در خاورمیانه که هنوز زن در سیاست به درستی جا نیافتاده است همین امر باعث می شود که رقابت های تنگاتنگ انتخاباتی و یا حتی در حد محدود تر آن مانند تعیین پست و مقام حزبی زن به عنوان یک ابزار تبلیغاتی و گول زننده نشان داده شود.

این بُعد از فعالیت زنان در عرصه ی سیاست هم به خود زنان لطمه می زند و هم تصویری غلط ازمسیر درست برای دست یابی به شراکت مساوی در جامعه و اعمال قدرت و کسب برابری واقعی زن و مرد را نشان میدهد. به این معنی که قدرت دادن به یک زن در سیاست و در جامعه و موقعیتهای شغلی و اداری دادنی نیست، گرفتنی است. در سایه نیاز  و منافع سیستم مرد سالاری و دینی و منافع سرمایه متحقق نمی شود، برعکس با مخالفت با آنها و با استواری و اتکا به خود به عنوان یک جنبش  بزرگ و به عنوان نصف شهروندان کره زمین  ومدعی میتوان مسیر درست را طی کرد و شرایط را به نفع خود در همه سطوح تغییر داد.

منبع: شماره ١٠۴ نشریه سوسیالیسم امروز

١۵ تیر ١٣٩٨/ ۶ جولای ٢٠١٩