نشست کومەله و حزب دمکرات کردستان، گزارشی قابل تعمق

روز یکشنبه ۲ تیر ماه ۱۳۹۸ در یک دیدار روتین در چارچوب روابط دیپلماسی بین کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران و حزب دمکرات کردستان نشست مشترکی در سطح رهبری هر دو جریان برگزار شد. از طرف دبیر خانه ی کومه له گزارشی در خصوص این نشست روبه بیرون انتشار یافت که نکات بحث برانگیز و قابل تعمقی را در خود داشت که نگارنده ی این مطلب، به عنوان عضو حزب کمونیست ایران را واداشت تا نقطه نظرات و ملاحظاتم را در خصوص این امر مهم بیان نمایم. همانگونه که شاهد هستید در این یک سال اخیر تا حدودی اختلافات سیاسی در تشکیلات ما روبه بیرون بروز علنی پیدا کرده است که تبیین در خصوص روابط دیپلماسی بین احزاب، یکی از اختلافات سیاسی و جدی در حزب ما به شمار میرود که علیرغم سیاست شفاف ما بر طبق اسناد و مصوبات تصویب شده در کنگره ها، شاهد هستیم در موضع گیریها و عملکردهای سیاسی که باید در راستای سیاست و خط سیاسی تشکیلات عمل کند اما با شعار روابط دیپلماتیک بین احزاب ،گاهن رهبری کومه له دست به تطهیر سیاسی احزاب بورژوا- ناسیونالیست میزند و ریل و رویکرد سیاسی دیگری را روبه جامعه نشان میدهد تا جاییکه این عملکرد به اندازه ای واضح و مشخص است که احتیاج به هیچ ذربینی هم ندارد. قبل از اینکه انتقادات خود را مطرح کنم یک توضیح کوتاه را الزامی میدانم. باید گفت روابط دیپلوماسی با احزاب و سازمان های سیاسی موجود در کردستان از زاویه اسناد و مصوبات تصویب شده در کنگرها ی کومه له بخودی خود هیچ اشکالی ندارد که در پایان این مطلب مختصر به این مسئله خواهم پرداخت. در جواب به رفقای هم حزبیم که بارها اظهار نموده و سوال کرده اند، چرا من از کانال حزبی (درون تشکیلاتی) این ملاحظات را مطرح نمی کنم و بصورت علنی آن را در دسترس عموم قرار می دهم باید گفت؛ اول با توجه به اینکه این نشست و دیدار  که گزارش آن بطور علنی از کانال های رسمی خبرسانی های هر دو جریان انتشار پیدا کرده و همچنین بحث های مطرح شده در این نشست مشترک به سرنوشت آینده سیاسی مردم انقلابی کردستان ربط دارد پس از این زاویه و بر این مبنا طرح بحث و ملاحظات سیاسی دیگر نمیتواند درون تشکیلاتی باشد بلکه همانطور که شاهد بودیم تناقض در عملکردها و موضع گیری های سیاسی، به باور من استراتژی حزب را نشانه گرفته است. دوم اینکه این حق را برای خودم به عنوان عضو این حزب محفوظ میدانم که نقطه نظرات و ملاحظاتم را مستدل و به صورت علنی در اختیار همگان قرار دهم و بر خلاف روال بعضی از رفقای هم حزبیم از نصیحت کردن و پیچیدن نسخه های اخلاقی- توجیهی که ربطی به واقعیت های سیاسی و اتفاقات موجود ندارد، از برخوردهای احساسی و عاطفی، بی پایه و اساس در نقش کاذب معلم کاردان و آزموده!؟ در راستای سیاست تشکیلات داری، دوری جویم و مستدل نظرات و انتقادات خود را مانند روال گذشته تا حد توان صراحتن بیان نمایم.

اما اگر به ملاحظات مد نظر این مطلب برگردیم باید گفت همانطور که شاهد بودید از طرف تشکیلات ما (کومه له) گزارشی از این نشست رو به بیرون انتشار پیدا کرد که با گزارش حزب دمکرات کردستان در رابطه با همین نشست، هم خوانی نداشت. برای اینکه مستدل این موضوع را نشان بدهم باید گفت دقیقن منظور من آن قسمت از این گزارش دبیرخانه کومه له است که به زبان کردی رو به بیرون انتشار یافت. در این گزارش آمده است:

له‌م دانیشتنه‌دا، تازه‌ترین گۆڕانکارییه‌کانی سیاسی ئێران و کاردانه‌وه‌ی ئه‌م بارودۆخه‌ له‌سه‌ر کوردستان و ئه‌رکی هێزه‌ سیاسییه‌کان له‌ پێناویدا، درایه‌ به‌ر باس و لێکۆڵینه‌وه‌. هه‌ر دوو لا له‌سه‌ر ئه‌و ڕاستییه‌ ته‌کیدیان کرده‌وه‌ که‌ چ له‌ کوردستان و چ له‌ ئێران جه‌ماوه‌ری خه‌ڵک ناتوانن جگه‌ له‌ هێزی خه‌باتی یه‌کگرتووانه‌ی خۆیان بۆ ڕزگاری به‌ هیچ هێزێکی ده‌ره‌کی پشت ئه‌ستوور بن.” ( پایان نقل قول). (خط تاکید از من است).

در این نشست تازه ترین تغییر و  تحولات سیاسی ایران و نتایج این شرایط در کردستان و وظایف احزاب سیاسی در این رابطه، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. هر دو طرف بر سر این واقعیت تاکید کردن که چه در کردستان و چه در ایران مردم عادی جامعه نمیتوانند به غیر از مبارزه متشکل و متحد خودشان برای رهایی به هیچکدام از قدرت خارجی پشت ببندند.” ( پایان نقل قول). (خط تاکید از من است).

این در حالی است که حزب دمکرات کردستان در انتشار گزارش خود از این دیدار مشترک هیچ اشاره ای به پشت بستن به قدرت مردمی برای سرنگونی حاکمیت جمهوری اسلامی نکرده است. این دقیقن نکته بسیار مهم در اختلاف استراتژی ما به عنوان یک جریان کمونیستی با احزاب بورژوا- ناسیونالیست در کردستان و احزاب بورژوا- لیبرال در سطح سراسری در ایران است. ادعای اینکه سیاست احزاب بورژوا- ناسیونالیست از جمله حزب دمکرات کردستان در خصوص تکیه و اتکا کردن به قدرت جنبش های مردمی برای سرنگونی جمهوری اسلامی که در متن گزارش این نشست از طرف تشکیلات ما انتشار پیدا کرده است، در نوع خود و به عبارتی تطهیر سیاسی، اطلاع رسانی غیر مسئولانه و مغشوش است که دارد کُدهای گمراه کننده میدهد. در ادامه باید گفت این نوع فرمولبندی ها در درج گزارش از نشست های دیپلوماتیک سوالات جدی را در برابر تشکیلات ما قرار خواهد داد. اول چرا این گزارش به زبان فارسی در سایت های حزبی ما انتشار پیدا نکرده و فقط به متن کردی آن اکتفا شده است؟! دوم اینکه دبیرخانه و کمیته رهبری کومه له در این نشست بر اساس چه سند و واقعیتی بر این امر تاکید میکند که گویا احزاب بورژوا- ناسیونالیست روی قدرت مردمی از جمله کارگران و توده های زحمتکش برای سرنگونی جمهوری اسلامی تکیه خواهند کرد؟!در طول تاریخ احزاب بورژوازیی چه در سطح سراسری و چه در سطح منطقه ای، که منافعی جدا از منافع طبقه ی سرمایدار در جامعه ندارند کجا بر قدرت و هژمونی جنبش های مردمی تکیه کرده اند؟! آیا این در تضاد کامل از تبیین ما طبق تمام اسناد کنگرها در رابطه با احزاب بورژوا ناسیونالیست نیست؟! اگر این ادعا درست است چرا حزب دمکرات کردستان در انتشار گزارش این نشست به این نکته ی مهم و استراتژیکی اشاره ای نکرده است؟! تطهیر و تبیین کمیته رهبری کومه له به همین جا ختم نمی شود بلکه گاهن می بینیم رفیق ما در کمیته مرکزی کومه له در فضای مجازی از جمله فیس بوک در یک فضای کاملن احساسی و محافظه کارانه در راستای سیاست قطر چکانی و تطهیر سیاست این دست از احزاب اشاره میکند که: همسویی و گره زدن رهایی مردم کردستانایران به استراتژی آمریکا در منطقه فاجعه بیش نخواهد بود. مردم کردستانایران آگاهتر از آنندکه زیر چنین راه حلی بروند(پایان نقل قول).  می بینیم رفیق  کمیته مرکزی ما در کومه له اشاره نمی کند کدام احزاب و نیروها موجود در جامعه کردستان مد نظر ایشان است؟! چرا شفاف نظرات خود و را بیان نمی کند و این احزاب را افشا نمی کند و نظرات اش را با اغماض بیان می دارد؟! آیا تلاش دارد خط سیاسی دستمال و قیصریه را پیرو کند؟!

 

در جواب به این رویکرد سیاسی و این دست از گزارشات باید گفت؛ این نوع موضع گیریهای کمیته رهبری کومه له و گاهن رفقای کمیته مرکزی، حاوی یک سیاست قطر چکانی است که در تناقض با تبیین ما از احزاب بورژوا- ناسیونالیست موجود در کردستان است. این در حالی است که مردم انقلابی کردستان بر این امر واقف هستند که احزاب ناسیونالیست از جمله حزب دمکرات کردستان سیاست های خود را با سیاست و استراتژى قدرت های جهانی از جمله آمریکا، و متعاقب آن در منطقه با هلال و خط حایل تمام و کمال سیاست های عربستان، ترکیه، و عشیره بارزانی  … هماهنگ می کند و این انتخاب نه تنها آگاهانه است بلکه از ماهیت سیاسی- طبقاتی این احزاب سرچشمه میگیرد. حزب دمکرات کردستان با هر دوبالش و دیگر احزاب ناسیونالیست نه تنها هیچ آبای از اعلام همچین موضعی ندارند بلکه بارها از طرف رهبرى آنها در مصاحبه ها و به عنواین گوناگون روى آن تاکید کرده اند که بصورت یک سند در دسترس عموم مردم قرار دارد.

باید به کمیته ی رهبری کومه له و رفیق کمیته مرکزی ما یادآوری شد که علیرغم هر گونه روابط دیپلماتیک؛ تطهیر سیاست احزاب بورژوا –ناسیونالیست، امتناع و سکوت ما از افشای ماهیت سیاسی- طبقاتی این احزاب و فاکتور گرفتن محافظه کارانه از اسم بردن این احزاب ناسیونالیست، که رهایی مردم کردستان را به سیاست آمریکا گره زده اند، در متن گزارش نشست اخیر و با اعلام مواضع سیاسی “یک خطی” و “محافظه کارانه” در لابلای گزارشات از کانال های رسمی و کامنت های اخلاقی در فضای مجازی احتیاجی به ذربین ندارد. تطهیر و سکوت تشکیلات ما در قبال سیاست احزاب بورژوا ناسیونالیست تنها بی این مسئله ختم نشده است بلکه همانطور که شاهد بودیم بیشتر از یک هفته از ترور و قتل سامان دانشور از گریلاهای پیشین پ ک ک، اهل روستای “گویز کویر” در منطقه مریوان می گذرد، جدا از روایت های مختلفی که از کشتن و ترور این جوان در طی این چند روز مطرح شده، اما تشکیلات کومه له هیچ نوع اعلام موضعی در این مورد روبه بیرون اتخاذ نکرده و کاملن سکوت اختیار کرده است، در حالی که ما به عنوان کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، طبق سنت های مبارزاتی در اتخاذ موضع گیریهای سیاسی به موقع در تمام تند پیچ ها و اتفاقات افتاده در کردستان، تاریخ پُر افتخاری را پشت سر داریم، اما می بینیم تشکیلات ما سکوت اختیار کرده و حتا از درج این خبر خوداری نموده است. باید به رهبری کومه له از جمله رفیق ابراهیم علیزاده خاطرنشان کرد که نباید رابطه دیپلماسی با جریانات امثال پ ک ک و پژاک در “کمیته دیپلماسی مشترک احزاب کردستانی”  ما را به سکوت وادارد چونکه ما در قبال سکوت هایمان هم مسئول هستیم و تاریخ قضاوت بی رحمانه ی خود را خواهد کرد و مورد قضاوت مردم آگاه و انقلابی کردستان قرار خواهیم گرفت.

از یک منظر و با بیانی دیگر باید خاطر نشان کرد اگر تشکیلات ما میخواهد با تطهیر کردن همچین گزارشاتی وانمود سازد که ما توانسته ایم رویکرد احزاب سیاسی احزاب بورژوا- ناسیونالیست را تحت تاثیر قرار بدهیم و احزاب ناسیونالیست را میتوان با استراتژی کومه له همسو نماییم تا به عنوان دستاوردی سیاسی قلمداد  کند  باید به صراحت گفت این یک تصویر کاملن اشتباه و نامسئولانه است. این نوع گزارشات از طرف رهبری کومه له و دبیرخانه مربوطه آگاهانه یا نا آگاهانه فرمولبندی غیر واقعی را در بیان ماهیت واقعی این دست از احزاب روبه بیرون انتشار میدهد، تا جاییکه خود رهبری هردو تشکیلات (کومه له و حزب دمکرات کردستان)  بر این امر مهم کاملن واقف و اشراف کامل دارند. به باور من این دست از سیاست های قطر چکانی در بیان مواضع سیاسی رویکرد دیگری را به نمایش می گذارد که با استراتژی کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران همخوانی ندارد. این نوع و فرمولبندی ها در بیان مباحث مطرح شده در این نشست ها همچین با شعار روابط دیپلوماسی به تشکیلات ما ضربه میزند کما اینکه  ما باید در قبال همچین گزارشاتی که واقعیت ندارد در مقابل مردم آگاه و انقلابی کردستان جوابگو باشیم. باید از کمیته رهبری کومه له و شخص رفیق ابراهیم علیزاده به عنوان دبیر اول کومه له پرسید! با توجه به شرایط حساس در منطقه و جدال قدرت های سرمایه داری از جمله دولت آمریکا در جهان و قدرت های منطقه ای بر سر سهم خواهی هر بیشتر سود سرمایه و شرایط حساس سیاسی اقتصادی ایران، همچنین گسترش اعتراضات جنبش های رادیکال در دل جامعه از جمله جنبش کارگری، جنبش زنان، معلمان و دیگر جنبش های رادیکال در طی دو سال اخیر در یک فاز جدید، به یک قطب چپ منسجم در این تند پیچ سیاسی-تاریخی نیاز مبرم هست که از نان شب هم الزامی تر است. اما می بینیم به بهانه ی پیچیدن نسخه ی روابط دیپلماسی با احزاب بورژوا- ناسیونالیست و تطهیر سیاست آنها،  پروژه قطب چپ در کردستان را عقیم و به یک خواب زمستانی هدایت کرده ایم. چرا هیچ روزنه ای در اقدام مجدد بر فعالیت در این زمینه قابل مشاهده نیست؟! آیا کومه له میتواند از زیر بار مسئولیت در قبال ادامه کاری قطب چپ و با شعار اینکه “برای یک دستمال قیصریه ای را آتش نمیزنیم شانه خالی کند.؟! کمیته رهبری کومه له در قبال این سوالات و انتقادها باید به مردم آگاه و انقلابی مردم کردستان جوابگو و مسئول باشد.

ما بارها اذعان کرده ایم که با توجه به نقش سیاسی- تاریخی کومه له به عنوان یک جریان کمونیستی در جنبش انقلابی کردستان کاملن طبیعی است تشکیلات ما با احزاب موجود در کردستان رابطه شفاف سیاسی و دیپلماتیک داشته باشد زیرا با توجه به تبیین ما، نیز بر این امر آگاه هستیم که در جامعه کردستان به دلیل وجود ستم ملی، وجود احزاب بورژوا- ناسیونالیست و گرایش ناسیونالیستی امری انکار ناپذیر است و همچنین میدانیم که این بخش از احزاب و گرایش با هدف سهیم شدن در قدرت سیاسی با شعار فریبنده ی مبارزه برای رفع ستم ملی در موقعیت اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی قرار دارند که نتیجتن رابطه دیپلماتیک نمیتواند یک امر انکار پذیر باشد بر همین اساس باید در جواب به تعدادی از رفقای هم حزبیم گفت، با این شعار که گویا تعدادی از اعضای تشکیلات ما مخالف هر گونه رابطه دیپلماسی با احزاب بورژوا- ناسیونالیست هستند باید با صراحت گفت همچین ادعایی محلی از اعراب ندارد و در واقع این ادعای کاذب سعی در به حاشیه راندن اصل موضوع را در هدف خود در بردارد. ما بر این امر کاملن آگاه هستیم که کومه له از روز اول علنی شدن اش روابط دیپلوماسی را نه تنها داشته بلکه این امر برای مردم آگاه کردستان امری پوشیده نبوده و نخواهد بود. مستدل ترین سند در این رابطه در استراتژی حزب کمونیست ایران، مصوبه کنگره یازدهم، در بخش استراتژی ما در جنبش کُردستان آمده است:

 «استراتژی ما در جنبش کُردستان برپایی انقلابی است که نیروی محرکه آن را مردم کارگر و زحمتکش تشکیل میدهند. از نظر ما شرایط عینی جامعه کُردستان، نابرابریها و تضادهای حاد طبقاتی، ستم و سرکوب دولت مرکزی و سلب ابتدایی ترین آزادیها و حقوق مردم، سنتهای چند دهه مقاومت و مبارزه، نفوذ جریان رادیکال و چپ در این جامعه، همه اینها زمینه های وقوع یک برآمد انقلابی را در کُردستان فراهم کرده اند. حزب کمونیست از طریق سازمان کُردستان خود (کومه له) با شرکت در تمامی لحظات این مبارزه تلاش میکند که رهبری رادیکال و سوسیالیستی این جنبش را تأمین و آن را به سمت پیروزی نهایی هدایت کند.

 سازماندهی حرکتهای اعتراضی، ایجاد تشکلهای توده ای و در رأس آنها تشکلهای کارگری، گسترش عرصه های کار علنی و قانونی، حفظ ظرفیت نیروی مسلح، منزوی کردن سیاستها و روشهای لیبرالی و ناسیونالیستی، تحکیم موقعیت کومه له در مبارزه برای رفع ستم ملی، از جمله وظایفی هستند که در دوره کنونی خطوط اصلی استراتژی ما را تشکیل میدهند»(خط تاکید از من است).

حالا سوال مهمی که باید در حضور کمیته رهبری کومه له و شخص رفیق ابراهیم علیزاده مطرح کرد اینست آیا  در گزارشی که از طرف دبیرخانه کومه له در خصوص این نشست رو به مردم کردستان انتشار پیدا کرده که در آن آمده است: هر دو طرف بر سر این واقعیت تاکید کردن که چه در کردستان و چه در ایران مردم عادی جامعه نمیتوانند به غیر از مبارزه متشکل و متحد خودشان برای رهایی به هیچکدام از قدرت خارجی پشت ببندند.”

با مستدل ترین سند ما که در استراتژی حزب کمونیست ایران، مصوبه ی کنگره یازدهم در بخش استراتژی ما در جنبش کردستان تصویب شده است و در بالای همین پارگراف به آن اشاره کرده ام در تناقض و تضاد با سیاست های ما در قبال احزاب بورژوا ناسیونالیست قرار ندارد؟! آیا گزارش از نشست مشترک اخیر با حزب دمکرات کردستان سیاست های همچین جریانات ناسیونالیستی را منزوی میکند یا دارد با شعار دیپلماسی و بر خلاف استراتژی حزب ما  کمر همت بر تطهیر سیاست احزاب بورژوا- ناسیونالیست بسته است؟! واقعن مسئول همچین تناقضاتی سیاسی با توجه به اسناد تشکیلاتی ما در رهبری کومه له به عهده ی کیست؟! آیا این دست کم گرفتن آفکار عمومی و بطور خاص مردم انقلابی و آگاه کردستان نیست؟! این رویکردها و تناقضات در بحث روابط دیپلوماسی به حدی مشخص و پُر واضح است که احتیاج به ذربین ندارد.

به باور من اگر سازمان کردستان حزب کمونیست ایران بخواهد بر خلاف مقتضیات و سنت های تاریخی و رادیکال و جا افتاده ای خودش در اتخاذ تاکتیک ها و روابط دیپلماسی اش عمل کند، نهایتن به جز بحران، رخوت  و کدورت در ساختار تشکیلاتی و نهایتن  تبدیل شدن به یک جریان بی ربط به جامعه، نصیبش نخواهد گشت.

۲۹ ژوئن ۲۰۱۹

#انقلاب_کارگرى

https://t.me/enghelab_karegari