على جوادى
کمتر اینگونه هراسان، مضطرب و بی افق دیده بودمشان. سخنگویان و متفکرین و نمایندگان طبقه حاکمه را میگویم. نگرانند. روزگارشان سیاه شده است. از آینده هولناکی که نظامشان در مقابل بشریت قرار داده است به وحشت افتاده اند. هراسشان اما از آینده ای است که طبقه ما و کمونیسم کارگری میتواند در مقابل جامعه بشری قرار دهد.
به خود نهیب میزنند که "خطر" جدی است. دست کم نگیرید. با هم همکاری کنید. راهی پیدا کنید. کدهایشان روشن است: "بحران تمام عیار سیاسی"، "شورش های رو به افزایش اجتماعی"، "جمعیت های خشمگینی که دیگر به رهبران خود و آینده خود امید و اعتقادی ندارند"، "چاشنی انفجاری بمبی خطرناک"، منظورشان آینده شان است. منظورشان عدم اعتماد به "رهبران" طبقه سرمایه داری حاکمه است. به دست و پا افتاده اند. اشاره ام به مقاله بان گی مون دبیر کل سازمان در گاردین است. این مطلب را دقیق بخوانید.
شرم آور است. در ابتدای قرن بیست و یکم، در اوج جهانی شدن سرمایه و سرمایه داری، مساله بقاء فیزیکی صدها میلیون انسان به مساله ای عظیم تبدیل شده است. فقر و گرسنگی از سر و کول این نظام بالا میرود. سهم اکثریت عظیمی فقط محرومیت است. وعده ای در کار نیست. امیدهایشان تماما به یاس تبدیل شده است. زنگهای خطر به صدا در آمده است. خطری که میتواند "خطر" سوسیالیسم باشد. و این اذعان به شکست سرمایه داری و چشم اندازی که این نظام ضد انسانی در مقابل جامعه بشری قرار داده است.
این وضعیت را با فریادهای گوش خراش و نعره های جنگی شان در پایان جنگ سرد و سقوط بلوک شرق مقایسه کنید. زمانیکه فریاد میزدند: "کمونیسم مرد"، "تاریخ به پایان رسید"، "مبارزه طبقاتی تمام شد". تلاش میکردند شکست سوسیالیسم بورژوایی شوروی را شکست سوسیالیسم و پایان کمونیسم قلمداد کنند. ضرب المثل عامیانه ای میگوید: "بگذار ببینیم خنده آخر از آن کیست"! باید بگویم که ما ماندیم. کمونیسم زنده است. طبقه کارگر در عظیم ترین کشورهای سرمایه داری به آلترناتیو مارکس خیره شده است. جهان در جستجوی راه حلی دیگر برای آینده بشری است. ماتریال زیادی برای پیشروی موجود است. مارکس، تجربیات انقلاب کارگری، و بالاخره کمونیسم منصور حکمت.
آینده را از پیش رقم نزده اند. پیروزی سوسیالیسم و شکل دادن به جامعه آزاد کمونیستی از پیش محتوم نیست. محصول کار و تلاش ما در پس انقلابات عظیم کارگری است. اما تمام زیبایی و عظمت مساله اینجاست که میتوان پیروز شد. خوشبینی به آینده بشر بیش از هر زمان در فضا موج میزند.*
ضمیمه؛
هشدار بان گیمون درباره سقوط اقتصاد جهانی*
بان گیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد، در مقالهای در روزنامه گاردین تصویری هولانگیز از بحران اقتصاد جهانی میدهد و میگوید در اجلاس کشورهای عضو گروه ۲۰ در لندن تلاش خواهد کرد تا کشورها را به یک همکاری جمعی ترغیب کند.
دبیرکل سازمان ملل در مقاله خود مینویسد: جلسه امروز کشورهای عضو گروه ۲۰ میتواند بر امیدواری یا یأس انسانها، بر بهبودی وضعیت اقتصادی یا فرو رفتن بیشتر اقتصاد جهانی در رکود مؤثر واقع شود. همه ما شاهد شتاب وحشتانگیز تغییرات بودهایم. آنچه که در ابتدا تنها یک بحران مالی مینمود به یک بحران اقتصادی جهانی تبدیل شده است.
من نگران آن هستم که شرایطی بدتر از این هم پیشروی ما باشد: یعنی یک بحران تمام عیار سیاسی که با شورشهای رو به افزایش اجتماعی، ضعیف شدن دولتها و برافروخته شدن جمعیتهای خشمگینی که دیگر به رهبران خود و آینده خود امید و اعتقادی ندارند، تعریف میشود.
بان گیمون اضافه میکند: باید این روند را متوقف کنیم. این رکود همه را به عذاب خواهد انداخت، اما آنهایی که بیشتر صدمه خواهند دید، فقرا خواهند بود ـ مردمانی که خانه و پساندازی ندارند که از دست بدهند، کسانی که در برخی از کشورها هشتاد درصد درآمد خود را خرج خورد و خوراک میکنند، و در بیشتر مواقع از امکانات اولیه بهداشت و سلامت، آب و فاضلاب برخوردار نیستند. این دسته از افراد اکثریت مردمان جهان را تشکیل میدهند و از هیچ چتر حمایتی برخوردار نیستند.
در دورانهای رونق، رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی به آرامی حاصل می شود. در دوران رکود همه چیز با سرعت وحشتناکی از هم فرو میپاشد. از گرسنگی تا قحطی، از بیماری تا مرگ، از ثبات و امنیت تا نزاع و جنگ که از مرزها عبور کرده و همه ما را تحت تأثیر قرار میدهد، تنها گامی کوچک فاصله است. در صورت آنکه نتوانیم یک بهبودی اقتصادی در سرتاسر جهان به وجود آوریم شاهد یک فاجعه در توسعه انسانی خواهیم بود.
دبیرکل سازمان ملل که خود در اجلاس لندن حضور دارد میگوید: این آن چیزی است که من به رهبران جهان در لندن خواهم گفت. از این رو من بر یک حرکت جمعی فوری برای تقویت توسعه اقتصادی در سطح جهان تأکید خواهم کرد تا انسانها همچنان بر آینده خود امیدوار باقی بمانند.
وی اضافه میکند که ما باید اتکا و وابستگیمان به یکدیگر را به رسمیت بشناسیم. هیچ ملتی به تنهایی نمیتواند بدون در نظر گرفتن رفاه دیگران امیدوار باشد که به امنیت اقتصادی دست بیابد. از این رو در سطح جهان به یک محرک واقعی اقتصادی نیاز داریم. از حالا تا پایان سال آینده میلادی، دستکم یک تریلیون دلار برای تأمین نقدینگی و منابع دراز مدت برای سرمایهگذاری مولد و به وجود آوردن چتر حمایتی برای افراد فقیر و آسیبپذیر مورد احتیاج ما خواهد بود.
دبیر کل سازمان ملل بر این نکته تأکید میکند که کشورهای فقیر هیچ نقشی در بهوجود آوردن این بحران نداشتهاند، با این همه در معرض خطری قرار دارند که بیشترین صدمه را از این بحران ب
بینند.
اجلاس لندن فرصتی برای کشورهای قدرتمند جهان است تا همبستگی خود را به کشورهای همسایه کمترـ برخوردار، در جهان کوچکی که هر روز آسیبپذیرتر میشود، نشان دهند و با آنان همکاری کنند.
بان گیمون با اشاره به مشکل مبتلا به بسیاری از کشورها ادامه میدهد: در سرتاسر جهان با بیکاری زیادی روبرو هستیم. بسیاری از آنها که کار خود را از دست دادهاند جوان و عصبانی هستند. بسیاری در کشورهای خارجی زندگی میکنند و برای تأمین خوراک، دارو و شهریه مدرسه پول به کشور خود میفرستند. این پولهای ارسالی گاهی درصد بالایی از تولید ناخالص داخلی برخی کشورها را تشکیل میدهد. بیکاری و شکست این افراد به معنای روشن شدن چاشنی انفجاری بمبی خطرناک است.
کلام آخر بان گیمون در مقاله روز پنجشنبه روزنامه گاردین این است: با توجه به پیامدهای مثبتی که تزریق یک تریلیون دلار به اقتصاد جهانی خواهد داشت، این مقدار، پول زیادی به نظر نمیرسد. برخی شاید این پول را یک ضرورت اخلاقی بنامند، اما اگر هدف ما معکوس کردن روند یک رکود جهانی است، این کار را میتوان یک اقدام اقتصادی عاقلانه خواند.
*برگرفته شده از سایت "رادیو فردا"