باید عملکرد غیر انسانی وکیل کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ترکیه را به همگان معرفی نمود!

"مراد شیخی”

 "کمال کریمی"
 
از چند ماه پیش در ارتباط با پرونده "کمال کریمی" پناهجوی ایرانی در ترکیه قرار گرفتم. کمال کریمی به جرم عضویت در  سازمان موحدین دستگیر شد و ۱۱ سال را در زندان شهر ارومیه  گذرانده است.

کمال کریمی به دلیل شرایط سخت و  قرون وسطای محیط زندان ارومیه به بیماری زخم معده و درد زانو دچار شد. بیماری وی آنچنان شدید بود که توان ایستادن بر روی پای خود را از دست داده بود، بطوری که حتی تزریق مرفین نیز درد زانویش را تسکین نمی داد.
 کمال در زندان جنایتکاران جمهوری اسلامی در فاصله کمی میان مرگ و زندگی قرار گرفته بود و ذره ذره در حال نابود شدن بود. در همین مورد مسئولین زندان کمترین توجهی به بیماری و شرایط سخت جسمانی او نمی کردند به همین دلیل صدای اعتراض دیگر زندانیان به وضعیت وخیم جسمانی کمال بلند و باعث شد که او را به منظور مداوا راهی بیمارستانی در شهر ارومیه نمایند.
کمال هنگام مداوا در بیمارستان فرار کرد و پس از مدتی نیز از کشور خارج شد و خود را به ترکیه رساند. و با دنیایی از امید و آرزو از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در شهر آنکارا درخواست پناهندگی کرد و انتظار داشت که در سریعترین زمان ممکن به پرونده وی رسیدگی شود و نهایتا حق پناهندگی وی برسمیت شناخته شود، اما متاسفانه با گذشت ۲۶ ماه از زمان معرفی او به این سازمان  هیچ جوابی دریافت نکرده است.
کمال از نظر جسمی در وضعیت بسیار نامناسبی قرار گرفته و در حال حاضر تحت مداوا و مراقبتهای پزشکی خود را سرپاه نگاه داشته است. حتی  در این شرایط  و در اوج ناتوانی جسمی و روحی مجبور است برای کرایه خانه و بدست آوردن لقمه نانی به کار سیاه و سخت و طاقت فرسا بپردازد. وقتی که صدای اعتراض کمال بلند می شود یکی از مقامات این سازمان بنام "چروم" از طرف "آکیف" پیغام می رساند که بزودی جواب پرونده اش را خواهد داد.

بعد از گذشت یک ماه از اعتراض کمال نامه ای از طرف یو ان برای وی فرستاده می شود و از وی  برای مصاحبه مجدد دعوت به عمل میاید (معمولا اگر وکیلی در جریان رسیدگی به یک پرونده نکات مبهمی برایش بوجود آید، برای متقاضی مصاحبه مجدد در نظر گرفته می شود و این شانس خوبی برای پناهجو  محسوب میگردد که بار دیگر حضورا بتواند پناهندگی خود را اثبات نماید.) اما عملا آنچه که در جریان مصاحبه مجدد برای کمال کریمی اتفاق افتاد هیچگونه شباهتی به مصاحبه یک وکیل در دفاع از حقوق پناهندگان  را نداشت!
 در جریان مصاحبه آکیف وکیل پرونده به کمال می گوید که هیچگونه مدرکی دال بر زندانی بودن شما در ایران به دست این سازمان نرسیده است و به همین دلیل بوده است که نتوانسته اند پاسخ نهایی به این پرونده را تکمیل نمایند. گفته های آکیف شوک بزرگی را بر کمال وارد میکند. چرا که کمال مدارک مربوط به دستگیری و زندانی بودنش را حضورا تحویل مسئولین یو ان داده بوده و همچنین در تماسهای بعدی، مسئولین یو ان  به او گفته بودند: "مدارکت را ضمیمه پرونده ات کرده ایم."
کمال هم  به آکیف می گوید،  من ۱۱ سال را در ایران زندانی رژیم جمهوری اسلامی  بودم  و پس از ورود به  ترکیه و پس از تشکیل پرونده در یو ان، ۲۸ ماه است که منتظر جواب به پرونده ام هستم، خسته ام، مریضم، پولی برای  تهیه غذا و کرایه منزلم ندارم، و اگر واقعا مشکل پرونده من نرسیدن مدارک زندان و دستگیری من است، مدارکم را مجددا برایتان ارسال خواهم کرد و خواهشا تکلیف پرونده ام را سریعتر مشخص نمائید،  و آکیف در پاسخ  به گفته های کمال می گوید: "شما که ۱۱ سال را در زندانهای ایران سپری کرده اید، چه می شود که ۳ سال هم در ترکیه زندانی ما باشید!" کمال  در جوابش می گوید: "رژیم جمهوری اسلامی با ما سر جنگ و دشمنی داشت، مگر شما هم با ما دشمنی دارید که اینچنین با من رفتار کنید!"
با ادامه این گفتگو ها مصاحبه کمال از روند عادی خود خارج گشته و تبدیل به بحث ها ی دو نفره می شود و آکیف با تحریک موکلش تلاش می کند که جریان مصاحبه را به جهت دیگری هدایت کند. جهتی که قطعا کمکی در جهت به رسمیت شناخته شدن پناهندگی کمال نخواهد کرد.
در جریان این گفتگوی دو نفره کمال کریمی صریحا به آکیف می گوید که از نظر من شما لیاقت رسیدگی به پرونده من را ندارید و برخوردهای غیر مسئولانه شما به من ثابت کرده است که در برخوردهای شما خبری از انسانیت و انسان دوستی وجود ندارد و شما با این بحثها ثابت کرده اید که نسبت به امنیت و شرایط زندگی پناهجویان بی تفاوت هستید. من از این بابت متاسفم که یو ان کسانی چون شما را وکلای دفاع از حقوق پناهجویان می شناسد. به شما پناه آوردم ولی  شما همچون  عوامل رژیم جمهوری اسلامی با من رفتار می کنید.  شما منکر دریافت مدارک من هستید و می گوئید که به همین دلیل است که جواب پرونده تان به درازا کشیده شده است و این در حالیست که یقین دارم  مدارک من ماهها قبل از این به دست شما رسیده است. مدارکی که گواه و تائید ظلم و شکنجه های من در زندان رژیم جمهوری اسلامی است. مدارکی که می تواند پناهنده بودنم را به شما اثبات نماید و من را از تمام ترس و استرس و نگرانی های شبانه روزیم نجات دهد.
 آکیف در جواب حرفهای کمال می گوید: من به صندلی خودم تکیه می دهم و شما هم  هر چه دل تنگتان  می خواهد بگوئید گوش من از این حرفها پر شده است و سالها است که شما ایرانیها همین ها را به من نسبت می دهید و توجه داشته باشید که شما پس از پایان مصاحبه باید به شهر محل اقامتتان بر گردید و من تا یک سال دیگر هم  جوابی به پرونده شما نخواهم داد و از آن طرف پول کار و کالتم  را دریافت میکنم! 

نهایتا وکیل کمال پس از گذشت ۳۶ ماه بلاتکلیفی تقاضای پناهندگی وی را رد میکند و در ن