علیه قتلهای ناموسی نباید ذره ای کوتاهی کرد

شایسته و اسرا امینی توسط پدر و برادر در شهرک نایسر سنندج بقتل رسیدند. جمعی از زنان و مردان آزاده و برابری طلب  بر مزار آنان در سنندج جمع شدند و با انتشار بیانیه دادخواه اعلام کردند “این توحش فرهنگ ما مردم نیست ما مردم متمدن قرن ۲۱ وظیفه داریم نه تنها این قتلها را محکوم کنیم، بلکه از حرمت و کرامت و آزادی زنان دفاع کنیم”

در رابطه با قتلهای ناموسی اولین  سئوال این است که چرا زنان و جوانان دختر مورد تعرض و خشونت پدر، برادر یا یکی از اقوام مرد در خانواده و فامیل قرار میگیرند و به اسم “ناموس و ناموس پرستی” بقتل رسانده میشوند؟ چرا پدر یا برادر و دیگر نرینگی های خانواده و فامیل عزیزان خود را که در ایام کودکی آنان، حاضر بوده اند برایشان جانفشانی کنند اینگونه با بیرحمی تمام از زندگی ساقط کنند؟ بدون شک شایسته ها، اسراها و دهها زن دیگر در ایام کودکی با نوازشها و محبتهای گرم مادر، پدر و دیگر افراد بزرگسال خانواده روبرو بوده اند. هنگام تولدشان بی صبرانه مشتاق بدنیا آمدن آنان بوده اند، برایشان رنجها و سختیها کشیده شده است. دلواپسی ها و شب زنده داریهای مادر و رنج کار روزانه پدر برای بزرگ کردنشان آنهم در شرایط سخت و مشقت بار زندگی تحت حاکمیت رژیم اسلامی خون دل خوردنهای زیادی با خود بهمراه داشته است. با این اوصاف باز هم می بینیم که با شنیع ترین شکل ممکن همان عزیزانی که این همه رنج و سختی برایشان متقبل شده است توسط پدر یا برداران بقتل رسانده میشوند.

پدر یا بردران از ابتدا قاتل بدنیا نیامده اند اما چرا دست به کشتن عزیزان خود میزنند؟ دلایل و ریشه های این زخم را باید در ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سیستم حاکم جستجو کرد. آنان تحت تاثیر فرهنگ و سنن بازتولید شده مردسالاری از سوی ساختار حاکمیت چنین راهی در مقابلشان قرار داده میشود. مرد سالاری و تبدیل پدر یا برادر به حاکمان بلامنازع در خانواده، سرنوشت زنان خانواده را با فشار، کنترل، اذیت و آزار و نهایتا تباهی و قتل مواجه میسازد.

دلیلی از این روشنتر که پدر، برادر یا همسر مرد بعد از انجام این جنایت با خیال آسوده خود را به نهادها و ماموران ضد زن اسلامی حکومت تحویل می دهند. دلایل محفوظ ماندن قاتل یا قاتلان زنان در پناه حکومت این است که قوانین ضد زن حاکم بر جامعه کاملا از کسانی که دست به این جنایت میزنند حمایت میکند. قوانین اسلامی حاکم این مجوز را صادر کرده است که “زن ناموس مرد است و در صورت سرپیچی از اوامر مرد، پدر، برادر یا همسر باید مجازات شود” . تراوشات فکری ضد زن در تمامی صفحات پوسیده و زنگ زده فاضلابی  بنام قرآن مملو از اشاعه فرهنگ و سنن اسلامی است که عمیقا در ضدیت با موجودیت زن ساخته و پرداخته شده است است.

همه اینها تنها بخشی از قوانین و ابزارهای حکومت اسلامی است که با زندان و گزمه و باندهای ضد زن به بقای این توحش ادامه میدهند اما این تمام داستان نیست بلکه از سوی دیگر در یک جبهه وسیع تر و میلیونی در جامعه مردمانی قرار دارند که چهل سال است با این توحش می جنگند. مبارزه ای تعطیل ناپذیر و بی امان از سوی زنان و مردان آزادیخواه و مدافع حقوق زن که در مقابل این تباهی هیچگاه ساکت نبوده است. حاکمیت با اتکا به قوانین ارتجاعی اسلامی مدام کوشیده است از قاتلان دلجویی کند و آنان را در پناه همین قوانین محفوظ نگه دارد اما جبهه انسانیت، جبهه آزادیخواهی، برابری طلبی و دفاع از حقوق و کرامت انسانی زن ایستاده است که علیرغم وجود دم و دستگاهی بغایت ضد زن اما با جسارت و شهامت تمام در محکومیت این وحشی گری و در محاصره اوباشان اسلامی حرمت و کرامت زن را ارج مینهد. تلاش و مبارزه فعالین جنبش برابری طلبانه زنان و مردان طول عمری بقدمت حکومت اسلامی دارد که از بدو ظهور این بختک با قدرت در مقابل آن ایستاده است.

حلقه اساسی در تعرض به این وحشیگری و در عقب نشاندن این فرهنگ انسان کش همچنان در دستان فعالین و تشکلهای اجتماعی، در دستان زنان و مردان آزاده و برابری طلب در جامعه و در دستان میلیونها مردم آزاده ای است که میتوانند با تلاش مداوم متشکل و سازمان یافته به مصاف جدی با این فرهنگ و ساختار ضد زن گام بردارند.

امر و وظیفه هر انسان متعهد و شرافتمندی است که برای افسار زدن به وحش اسلامی از حق زن، از حرمت و کرامت انسانی نیمی از جامعه دفاع کند و وسیعا بمیدان بیاید.

همانگونه که تا کنون فعالین و تشکلهای سکولار، مدرن و متمدن در جامعه سربرآورده و در مقابل هر گونه دست درازی و وحشیگری اسلامی ابراز وجود کرده اند، جنبش علیه قتلهای ناموسی میتواند قوی تر و سراسری تر در مقابل هر گونه دست درازی به حق زن بایستاد. راه پایان دادن قطعی به قتلهای ناموسی و دیگر مصائب عدیده اجتماعی سرنگونی حکومت اسلامی ضد زن و ضد انسان است. با تقویت و گسترش فعالیت علیه قتلهای ناموسی، با نشان دادن ریشه های این زخم که بر پیکر پوسیده و سرطانی حکومت اسلامی بعنوان بخشی از هویت جدا نشدنی اش نقش بسته است نگذاریم این فجایع تکرار شود.

۲۵ اردیبهشت ۹۸

۱۵ مه ۲۰۱۹