قتلهای ناموسی و خشونت علیە زنان

قتلھای ناموسی بە عنوان یکی از انواع خشونت علیە زنان،بە بھانە دفاع از شرف و ناموس خانوادە صورت میگیرد.
زنان بسیاری بە دلیل مالکیت سنن عقب ماندە ارتجاعی و اسلامی در خون غلتیدەاند .و فریادرسی نداشتەاند برعکس قوانین زن ستیز جمھوری اسلامی صراحتا از قاتلین قتلھای ناموسی پشتیبانی نمودە است. با روی کار امدن این رژیم زن ستیز و وضع قوانین کاملا ضدزن در قانون اساسی کشور عملا میدان را برای تاخت و تاز و خشونت ھرچە بیشتر مردان بر علیە زنان ازاد گذاشتە است . طبق مادە ۶٣٠ قانون مجازات اسلامی ھرگاە مرد ھمسر خود را در حال زنا با مرد دیگری ببیند می تواند در ھمان حال ھر دوی انھا را بە قتل برساند. طبق مادە٢٢٠ قانون مجازات اسلامی پدر و جد پدری در صورت کشتن فرزند قصاص نمی شوند طبق مادە ٢٠٨مجازات اسلامی ھر کس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشتە باشد یا اینکە شاکی داشتە ولی از قصاص گذشتە باشد شخص قاتل بە حبس تعزیزی از ٣تا ١٠سال محکوم خواھد شد. طبق قوانین موجود در جامعە ایران ،پدر و برادر ،شوھر و جد پدری دستی کاملا ازاد در کنترل زنان و حتی فراتر از ان ،بە قتل رساندن زن یا خواھر یا فرزند خود بە ھر بھانەی واھی دارند.در ایران عملا قوانین بازدارندەیی برای پیشگیری از این معضل وجود ندارد چرا کە مردان میدانند کە قانونا ھیچگونە مجازات مشخصی برای انان تعیین نشدە است گذشتە از ان نیز عرف جامعە نیز از این اقدام «قتل ناموسی»استقبال نمودە و گاھی نیز حتی مقتولین را مستحق چنین مجازاتی میدانند. قتل ناموسی خشونتی دیرپاست و چون پای حیثیت خانوادە در میان است بە صورت پنھان رخ میدھد و کمتر بە افکار عمومی راە پیدا میکرد و بر ان سرپوش نھادە میشد.این دختران خیلی خاموش کشتە می شوند ،دفن می شوندو خبر و سرگذشت و داستان شان را ھم با خودشان دفن می شود و تمام می شود.
در جوامع سنتی،زنان وابستە بە مردان ھستند.این وابستگی در روندی اجتماعی منجر بە نوعی بردگی شدە است بە طوری کەکل وجود زن حتی زندگی او در اختیار مرد است و مرددر ارتباط با سرنوشت زن حق تصمیم گیری دارد .تا زمانی کە جامعە مردسالار است و قوانینی وجود دارد کە بە این تفکر پر و بال میدھد این مسائل ھم وجود خواھد داشت.برخلاف قتلھای دیگر،در قتل ھای ناموسی قاتل فراری نیست و برعکس قاتل فاتحانە و با احساس غرور بە اقدام خود اعتراف میکند.و تا زمانی کە قانون و عرف جامعە بە این افراد بە چشم مجرم ننگرد و برعکس این عمل را در جھت اشاعەی امر بە معروف و نھی از منکر بداند و حتی در مجازات انان تخفیف قایل شوند،این فجایع را پایانی نخواھد داشت. از طرفی دیگر،حاکمیت این نوع تفکر کە چنانچە یک مرد خرجی و نفقە زنی را پرداخت نماید پس مجاز است ھرگونە خشونت و تندخویی علیە ھمسرش روا دارد.و از انجا کە برخورد خشونت امیز با زنان در خانوادە و حتی قتلھای ناموسی قانونا برخوردی با ان نمی شود و در جامعە رواج پیدا نمودە و تبدیل بە یکی از مؤلفەھای فرھنگی جامعە میشود. در ایران با توجە بە سایەی شوم مذھب سیاسی در حاکمیت و نظام سیاسی و با توجە بە اینکە با تکیە بە ایین و مذھب بسیاری از این جنایات را در خود ادغام نمودە است می توان قتلھای ناموسی را بە جنایات مذھبی تعبیر نمود.این نوع قتلھا سنتی سیاە است کە مرز نمی شناسد.بە منظور جلوگیری از این اقدامات خشونت امیز و در نھایت خاتمە دادن بە ان: – در درجە اول تغییر قوانین اسلامی زن ستیز و حامی خشونت علیە زنان در قانون اساسی این کشور و حذف انھا -ارتقا سطح فرھنگی جامعە و تغییر دیدگاە دینی حاکم بر ان اشارە نمود. بە امید دست یافتن بە جامعەای امن و عاری از ھرگونە خشونت برای زنان و دختران جامعەمان.

منبع: شماره ٩٩ نشریه سوسیالیسم امروز
٢١ اریبهشت ١٣٩٨
١١ می ٢٠١٩