بیکاری تورم وبی اعتمادی اکثریت مردم ایران

بیکاری تورم وبی اعتمادی  اکثریت مردم ایران

امار بیکاری و تورم در کشور   سر سام آور است. مثلا  بطور رسمی بیکاری ۱۰در صد اعلام می شود، ولی وقتی سر انگشتی اطراف را نگاه می کنید، متوجه غیر واقعی بودن آن خواهید شد، و انگار بیس از صف جمعیت کشور بیکارند. یا  امار تورم ۳۸۶رقم کالا را می سنجد ولی ما در یک ماه نهایتا مثلا ۵۰قلم مصرف داریم. در این تعداد تورمی که حساب می کنیم مثلا ۴۰در صد است، اما تورم کالاهایی که بانک مرکزی اعلام می کند ۹در صد است. یعنی حس ما از تورم با امارها یی که دولت ارائه می کند متفاوت است. در مورد امارهای وزارت بهداشت هم همینطور است. مهمترین نقطه ضعف جامعه ایران بحران بی اعتمادی است، و با تداوم تحریم ها و عدم مهار تورم رکود و بیکاری فزاینده بر عمق این بی اعتمادی افزوده می شود.

در اینجا منظور از بی اعتمادی فقط بی اعتمادی بین افراد نیست، یعنی وضعیتی که هر روز روی حرف و عمل مخاطبش  در اینده نتواند حساب کند و مطمئن باشد. منظور این است که اعتماد افراد به اداره کنندگان جامعه اعتماد به مجموعه حکمرانی بسیار پایین است. گسترش نا امیدی در جامعه زیاد است. امید اجتماعی مهمترین سرمایه برای حل چالش های ایران از جمله چالش بیکاری و فقر است. به واسته ادامه حاکمیت طولانی مدت یک سیستم نابرابر و بیمار و متکی به فریب و دروغ و تخریب، جامعه ما پر شده از بیمارانی که از شدت درد کهنه ی روانشان گلوی ارامش یکدیگر را فشار می دهند. بیمارانی که پشت میزها نشسته و با روانی گسیخته و نا ارام میلیون ها نفر را مبتلا به فقر و یاس و بلا تکلیفی کردند. مردمی که از شدت درد و رنج در اعماقی نجیبانه فریادمی زنند. سکوتی که حکم اعدام جمعی شان است. سلامت روحی افراد میزان سلامت و اصالت یک جامعه را مشخص می کند. اما این سلامتی تا روزی که این نظام سر کار است بدست نخواهیم آورد!

منبع: شماره ٩٨ نشریه سوسیالیسم امروز

١۴ اردیبهشت ١٣٩٨

۴ می ٢٠١٩