محجوب  و برنامه‌های هفته کارگر!

در آستانه روز جهانی کارگر ۱۳۹۸ علیرضا محجوب در گفتگو با ایلنا درارتباط با نمایش مضحکه هفته کارگر خانه کارگر به تیتر تعدادی از چالشهای طبقه کارگر پرداخته است. او  چالش های موجود  جنبش کارگری را با تعبیر و تفسیر سیستم اسلامی ــ سرمایه  حاکم بر خانه کارگر مرور کرده که شاید بتواند جا پای بیشتری برای اقدامات ضد کارگری خانه کارگر و نهادهای دولتی در جنبش کارگری  را هموار کند و بر رادیکالیسم موجود جنبش کارگری و بویژه در اعتراضات و خواستهای کارگران مانع بگذارد.

محجوب و خانه کارگری ها ارکان حفظ و عملی کردن سیاستهای ضد کارگری حکومت اسلامی، کارفرماها و قوانین و پروژه های سرمایه داری هستند. در چند دهه گذشته و با استقرار حاکمیت ضدانقلاب اسلامی سرمایه نهاد خانه کارگر تنها وظیفه اش بسط و گسترده کردن حضور حکومت اسلامی سرمایه در مراکز کار و شرکت های پروژه ای بوده است. این نهاد ضدکارگری در پیشبرد سیاستهای ارتجاعی و ایجاد تفرقه ملی و قومی و دامن زدن به موضوع کارگر مهاجر و خودی، و اسلامی کردن مراکز کار کارنامه سیاه و ننگینی دارد.

محجوب و این نهاد ضد کارگری از سه چهار سال گذشته که جنبش کارگری وارد فاز برگزاری تجمع و راه پیمایی و اعتصاب های گسترده شده، بیشتر از همیشه منزوی بوده و سیاستهای ضدکارگریشان به تناسب توانایی و قدرت تصمیمگیری کارگران، عقب رانده شده اند.

نگاهی اجمالی به صحبتهای محجوب از دو منظر قابل توجه است.

منظر اول؛ محجوب در چند سال گذشته شاهد موج عظیم اعتصاب و اعتراضات کارگری بوده است. در سال ۹۶ بیش از ۹۰۰ اعتصاب و تجمع و راه پیمایی کارگران و در سال ۱۳۹۷ بیش از ۱۳۰۰ اعتصاب و تجمع و راهپیمایی کارگران داشته ایم. محجوب هیچ اشاره ای به کمیت این اعتصابات ندارد و صرفا به تیتر تعدادی از چالشهای اعتصاب و اعتراض کارگری میپردازد.

از منظر دوم؛ محجوب بجز ادای افاضات و نکاتی سطحی در ارتباط با چالش های کارگران با دولت و کارفرماها در موضع یکی از پادوهای هیئت حاکمه پیامی بجز تلاش برای راه پیمایی خانه کارگری ها را ندارد.

در همین رابطه (راه پیمایی خانه کارگری ها) گرفتن مجوز و برگزاری راه پیمایی خانه کارگری و محجوب تلاشی است از جانب هیئت حاکمه و خانه کارگریها برای جلوگیری از برگزاری راه پیمایی های کارگران و به لحاظ سیاسی بعنوان یک ترفند و اقدام عاجل ضد انقلاب اسلامی قصد دارند راه پیمایی خانه کارگری ها را به “دفاع” از ارگان ضد انقلابی و ضد انسانی سپاه پاسداران تبدیل کنند. همچنانکه در راه پیمایی سالهای قبل  حمایت از “تیم مذاکره کننده هسته‌ای”، و “تولید داخلی” که از فتواهای خامنه ای بود در رژه خانه کارگر بدست گرفته شد. ‌ نکته مهم در همین رابطه هوشیاری بالای کارگران  پیشرو و توجه به ترفندهای محجوب و خانه کارگر دارای اهمیت بالایی است!

در سال ۱۳۹۶ در حالیکه  در راهپیمایی روز شنبه خانه کارگر در تهران، تعدادی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با حمل پلاکاردهایی در خیابان طالقانی به صورت مستقل شرکت کردند، با ممانعت نیروهای امنیتی اجازه حضور در ادامه راهپیمایی به آن‌ها داده نشد. بکارگیری این تجربه خود به اندازه کافی گویا است.

و امروز که  سندیکای کارگران شرکت واحد، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، گروه اتحاد بازنشستگان، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، اتحاد سراسری بازنشستگان، اتحادیه نیروی کار پروژه ای، بازنشستگان سندیکای بافنده سوزنی، بازنشستگان فلزکار-مکانیک، جمعی از کارگران صنف فلز کار و مکانیک و اتحادیه آزاد کارگران ایران روز اول ماه مه کارگران و زحمتکشان را به تجمع در برابر مجلس فرا خوانده اند و با همگرایی و گامهای مشترک برای برگزاری مارش اعتراضی اقدام کرده اند، در واقع به تقویت و تشویق توده وسیعی از کارگران و توده وسیع کارگران بیکار و مردم در تهران دست زده اند. لذا امسال با حضور گسترده کارگران امکان خنثی کردن نمایش های ضد کارگری خانه کارگر و راه پیمایی هایی آنها وجود دارد.

محجوب و تیتر تعدادی از چالشهای اصلی و مهم جنبش کارگری

چالش “معیشت” و “فقر”: محجوب درباره موضوع نزول معیشت‌ جامعه میگوید “امروز که جامعه ایران یک موقعیت اعتراضی دارد باید در روز کارگر هرچه بیشتر روی معیشت و تصمیمات مبتنی بر این حوزه تاکید شود.”

از دی ماه  سال ۱۳۹۶ آنچه در صحنه سیاسی و اعتراضی در ایران اتفاق افتاد بمیدان آمدن توده وسیعی از مردم ناراضی  در اعتراض به شرایط معیشتی و زندگیشان بود. مردم در کف خیابانها علیه فقر و گرانی و بیکاری و فساد و علیه حکومت اسلامی دست به اعتراض زدند. امسال مردم بیشتر از گذشته در معرض فقر قرار گرفته اند. یکی از سر فصلهای اعتراضات کارگری که در اشکال اعتصاب و راه پیمایی انجام شده مبارزه با شرایط فلاکتبار کنونی و مبارزه علیه دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و برای تامین زندگی انسانی است. حکومت اسلامی و هیئت حاکمه با دولت و کارفرماها و ارگانهای  ضد کارگری خانه کارگر و شوراهای اسلامی  در چهار دهه گذشته مسبب شرایط فلاکتبار کنونی هستند. لذا افاضات محجوب در ارتباط با “معیشت” و “فقر” طبقه کارگر نمایش مسخرای بیش نیست!

چالش دستمزد: محجوب درباره دستمزد میگوید “گرچه خط فقر در جامعه را بالای سه میلیون تومان پیش‌بینی کرده بودیم اما با وجود تلاش‌های شورای عالی کار امروز مجموع دریافتی یک خانوار سه نفره به حدود ۲ میلیون تومان رسیده است، اگر چه این رقم در مقایسه با سال گذشته افزایش یافته اما تاثیر آن در زندگی کارگران همچنان زیاد نیست. دستمزد حقیقی در سال ۹۷ عملا بیشتر از دستمزد حقیقی سال ۹۸ است. دستمزد اسمی نباید ملاک معیشت کارگران قرار بگیرد”.

هیئت حاکمه و دولت با محجوب و خانه کارگر، شوراهای اسلامی کار، و شورای عالی کار بزرگترین کارفرماهایی هستند که هر سال بدون حضور نمایندگان واقعی و منتخب کارگران، میزان حداقل دستمزدها را تعیین میکنند. امسال طبق همین قاعده اختاپوسی میزان تعین حداقل دستمزدها حدود از یک و نیم میلیون تعیین شده که درخوشبینانه ترین شرایط با پرداخت سنوات، حق مسکن و اولاد هنوز در سقف زیر ۲ میلیون قرار دارد. مزد و حقوق های ماهانه با هر اعداد و رقمی باید تضمین کننده زندگی با رفاه و قدرت خرید و بهداشت و دارو و سفره تامین شده برای هر فردی از جامعه باشد. محجوب میگوید خط فقر بالای ۳ میلیون است و تحقیقات خودی های دیگر نوشته اند بالای ۴ میلیون است. صندوق بین المللی پول در ۳۰ آوریل اعلام کرده است که در ایران قیمتها تا ۵۰ درصد افزایش خواهد داشت و نرخ تورم  بالای ۳۵ درصد را هشدار دهنده اعلام کرده است. اقتصاد ویران در اثر حقوقهای نجومی، دزدی و فساد و کمک های مالی میلیاردی به نهادهای اسلامی در سوریه، لبنان، یمن و…  منابع اصلی تحمیل ریاضت کشی اقتصادی و به فلاکت کشاندن زندگی مردم هستند. مزد برای تامین زندگی انسانی و با استانداردهای بالای رفاه و امنیت معیشتی خواست پیگیر مبارزات کارگران و معلمان، بازنشسته ها و پرستاران است. کلاه شرعی، حیله و احکام گمراه کننده محجوب و خانه کارگر در ارتباط با خط فقر ۳ میلیون و اینکه “دستمزد حقیقی در سال ۹۷ عملا بیشتر از دستمزد حقیقی سال ۹۸ است” رسوا و برای همه روشن بوده و این سیاستی ناکام است. پیشروی و خودآگاهی طبقه کارگر بسیار فراتر از این است که خانه کارگر بتواند نیرویی به عناصر خودش اضافه کند. اطاق فکری دولت با روحانی و نوبخت و سایت مهر فراتر از خانه کارگر در ارتباط با خط فقر و معیشت کارگران نوشته اند، اما کارگران با اعتصاب و تجمعاتشان و طرح مطالبات پایه ای و غیر قابل گذشت خود حقه بازیهای مقامات مختلف این حکومت را افشا کرده و میکنند و بر خواستهای انسانی خود پافشاری میکنند.   

 

ناکامی خانه کارگر

خانه کارگر فقط فریبکار نیست بلکه اساسا نهادی ضدکارگری و ضد تشکل کارگران است. علاوه بر تاریخ ضد کارگری این جریان در چهار دهه گذشته، همین اواخر و در گرماگرم اعتراضات  کارگران نیشکر هفت تپه خانه کارگر با علم کردن انتخابات شورای اسلامی در هفت تپه عملا با توسل و بکمک استانداری و نیروهای امنیتی سد و موانع جدی در مقابل کارگران و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را ایجاد کرد و با این مانور امنیتی برای مدتی اعتراضات کارگران هفت تپه را مورد حمله قرار داد، و با کمک دستگاه سرکوب و دستگیری کارگران رادیکال، شورای اسلامی را سرهم بندی کرد. اینها همچنین با بکارگیری روش سرکوب و تفرقه و به منظور شکاف انداختن درون کارگران شرکت واحد علیه سندیکای مستقل رانندگان شرکت واحد تهران و حومه توطئه و تهدید را بکار گرفتند. محجوب و خانه کارگریها پرونده های معلوم الحالی دارند. افشاگری و ردیف کردن کارنامه سیاه و ضد کارگری اینها هم جدید نیست! اما آنچه از نظر ما جدید است ناکامی های محجوب و خانه کارگری ها در ارتباط با کارگران و چالشهای کارگران است.

چالش معیشت و فقر، بیکاری، مبارزه علیه فساد و علیه پرداخت نکردن حقوق های معوقه توسط کارگران و با اتکا به تصمیم های جمعی، به امر روتین طبقه کارگر تبدیل شده است. بیش از ۱۳۰۰ مورد اعتصاب و تجمع اعتراضی با اراده بالا و قوی کارگران  در مراکز کار و تولید سازماندهی و فراخوان داده شده است. در این میان محجوب و خانه کارگر و هیئت حاکمه حافظ سرمایه و دولت سرکوبگر کاری بجز توطئه و کارشکنی را نداشته اند. به اصطلاح “غم” معیشت و فقر کارگران توسط محجوب نمایشی رسوا شده و ناکام است. فاصله عمیق کارگران با نهادهای ضدکارگری و پادو هیئت حاکمه مانند خانه کارگر و شوراهای اسلامی مدتهای مدیدی است شروع شده و این نهادها و سردمداران آن مانند محجوب دیگر نمیتوانند سر کارگران کلاه بگذارند.