مبارزه ی طبقاتی و ادامه آن تا دیکتاتوری پرولتاریا، لازم و ضروری است! و نه مبارزات اساسا رفرمیستی!

مبارزه ی طبقاتی و ادامه آن تا دیکتاتوری پرولتاریا، لازم و ضروری است! و نه مبارزات اساسا رفرمیستی!

اساسا مبارزه ی انقلابی از طرف کارگران و هواداران واقعی آنها درشرایط کنونی جهانی لازم و ضروری است و نه مبارزات اساسا، رفرمیستی و باصطلاح مدنی! ولی تشکلات علنی کار و باصطلاح سندیکایی و اتحادیه ای اصولا نمی توانند، مبارزات انقلابی که درهم شکستن دولت سرمایه داران و محو و لغو شرایط اجتماعی موجود را هدف دارند، پیش ببرند. تشکلات علنی کار و افراد علنی، فقط می توانند، مبارزات رفرمیستی و با درخواست های درون سیستمی را طرح کنند و نه مبارزه انقلابی را! برای مبارزه ی انقلابی و پیشبرد آن، سازمان انقلابی مخفی و با استراتژی انقلاب قهری کمونیستی، و به کارگیری تاکیتک های متغیر با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و مخصوصا توازُن نیروی ما بین طبقه ی کارگر و طبقه سرمایه دار و دولتش و مخصوصا رفتار دولت، لازم و ضروری است که نام آن حزب کارگران آگاه، انقلابی و کمونیست می باشد! شرایط موجود نشان می دهد که طبقه ی کارگر در حال حاضر نه فقط درسطح کشور بلکه درسطح جهان متأسفانه فاقد، چنین سازمان یعنی حزبی است!

بر طبق اخبار زیر
عده ای از باصطلاح فعالین کارگری و کارگران فعال؛ به مناسبت اول ماه مه، به درب خانه ی طبقه ی سرمایه دار ایران یعنی مجلس جمهوری اسلامی رفته تا از درگاه ملوکانه شان، تقاضاهایی را نمایند، ولی مثل اینکه دژخیمان دژ همین را خوش نه میآید و به آنها حمله ور شده و عده ای را دستگیر میکنند.
البته، این دیگر به یک عادت مألوف تبدیل شده است که هر ساله در چنین روزی عده ای تصمیم میگیرند از این نوع تظاهرات ها نموده و نیروهای سرکوب گر هم حمله میکنند و تعدادی را دستگیر میکنند تا دو باره برای مدتی یک عده به عنوان تقاضا کننده آزادی این فعالان، شروع کنند به نامه نویسی و تقاضای آزادی شان را طرح نمایند.
جمهوری اسلامی هم لطف نموده، عده ای را نگه میدارد و تعدادی زیادی را آزاد میکند و آزاد شدگان از طرف همکارانشان مورد استقبال قرار گرفته و با دسته گلی در گردن بدرقه میشوند و سازمان ها و احزاب باصطلاح چپ و سوسیالیست و کمونیست هم که در خارج از کشور رحل اقامت انداخته اند، این را نشانه ضعف جمهوری اسلامی دانسته و اطلاعیه و بیانیه صادر میکنند و بخودشان مدال افتخار میدهند و از اتحادیه های زرد و بی خاصیت و سازمانهایی مانند وزارت کار جهانی طبقه ی سرمایه دار یعنی سازمان بین المللی کار، آمنستی اینترناسیونال و حتی احزاب دولتی یعنی سوسیال دمکرات ها و غیره در سطح جهان و مخصوصا اروپا، آمریکا شمالی یعنی کانادا و استرالیا که نامه هایی را برای سفارت ها و رهبر و رئیس جمهور اسلامی یعنی ددمنش ترین ابنای بشر نوشته اند، تشکر میکنند.
اسم این را مبارزه نام مینهند و خوشحال و لب و لوچه آب افتاده به درگاه دولتهای امپریالیستی و ارتجاعی مانند عربستان سعودی و.. به صورت پنهان و غیر رسمی یعنی بوسیله همین اتحادیه ها و سازمان های آموزشی سوسیال دمکرات و یا رسمی بوسیله نامه دادن به دولت ها و مجالس خیلی آزادیخواه و نمایندگانشان، تقاضای کمک بیشتر از قبل برای پیشرفت مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی مینمایند!

ولی به نظر من، طبقه ی کارگر جهان و مخصوصا ایران، چاره ای ندارد، اگر خواهان پیشرفتی است، جز اینکه به ایجاد تشکلات مخفی در شکل کمیته ها، هسته های کارگری و… روی آورده و با ایجاد حزب مخفی، حزب کارگران آگاه و انقلابی مبارزه طبقاتی را، تا به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی با درهم شکستن دولت موجود وایجاد دیکتاتوری پرولتاریای مسلح ادامه دهد.
در حین پیشبرد و تعمیق چنین مبارزه ای است که طبقه ی سرمایه دار به دولتش دستور میدهد، کمی نرم شده و همه چیز را به باد فنا ندهد و فعالان رفرمیست و علنی کار و حتی اپورتونیست، قادر میگردند که خواست ها و مطالبات رفرمیست را طرح کنند و دولت ها تن بدهند و نه اینکه از مبارزه طبقاتی سیاسی رادیکال خبری نباشد و رفرمیست ها رهبر طبقه شده و کاسه گدایی را بردارند که سگ های هار شده اربابان به آنها حمله ور شده و میشوند و اصولا هیچگاه طبقه سرمایه دار و دولتش تا خود را مجبور نبیند، تن به چیزی نداده و نمیدهد وهمواره حمله میکند و دستگیر و حتی قتل عام میکند.
این را تاریخ جامعه سرمایه داری همواره نشان داده است، از ۱۸۵۰ در پاریس و ۱۹۰۵ در روسیه تزاری و فریب خوردن کارگران بوسیله فرد مرتجعی مثل کشیش گابون بگیر تا کارگران در تهران و میدان بهارستان!
کارگران باید که یاد بگیرند که هیچگاه به زبان خوش و رفتار مهربانه، یعنی آهسته برو و آهسته بیا که گربه شاخت نرند! با طبقه ی سرمایه دار نمیتوان صحبت کرد که طبقه ی سرمایه دار طبقه ی کارگر حتی تقاضا کن را هم دوست ندارد بلکه طبقه ی کارگری را لازم دارد و دوست دارد که بدون سر و صدا به سر کار رفته و تولید سود نماید و به هر چه که این خدایان زمینی و واقعی تصمیم گرفته اند، راضی باشد و تقاضای عمر طولانی برای آنها از خدای ناموجود و تخیلی نماید.
این است، رفتار اربابان نوین یعنی سرمایه داران و مخصوصا مسئولان دولتی اش نسبت به کارگرانی که تصمیم به درهم شکستن دولت سرمایه داران نگرفته اند و مدنی و بدور از خشونت و با باصطلاح نقد سلاح را نبرد و جنگ طبقاتی را به مبارزات ترجیح میدهند.
اما ، طبقه ی سرمایه دار در رابطه با طبقه ی کارگری که سلاح نقد را به نقد سلاح تبدیل کرده باشد، یعنی مسلح شده و تصمیم به جنگ طبقاتی داشته باشد، حتما، نرم شده و باصطلاح گربه عابد میشود و اعلام میکند که دیگر موش نمیگیرد.

تمامی واقعیات اجتماعی در دنیای امروزی حکایت از این میکنند که طبقه ی کارگر نیازمند یک مبارزه انقلابی است و نه رفرمیستی و آن هم در شرایطی که سرمایه دیگر طوری گندیده و فاسد شده است که خود به هزاران زبان اعلام می کند که از من تقاضای بهبود در زندگی تان را نداشته باشید و این را هم بیشترازهمه جا، امروزه در خیابانها بریسل، نیویورک و شیکاگو و مخصوصا پاریس و غیره می بینیم که چطور کارگران را مورد حمله قرار میدهند و هیچ رحمی ندارند و نمیکنند.
اما همان طور که در بالا نوشتم، مبارزه انقلابی را سازمان انقلابی میتواند پیشبرده و به پیروزی رساند و نه سازمانها و تشکلات اساسا رفرمیستِ علنی کار! این دو یعنی تشکلات علنی کار و مبارزات انقلابی با هم آشتی ناپذیرند! و با به قول معروف با هیچ چسبی و حتی دوقلوهم به یکدیگر نمی چسبند.

به پیش بسوی ایجاد حزب مخفی، حزب کارگران انقلابی، آگاه و کمونیست و مبارزات انقلابی – مسلحانه – برای فتح جهان!

گزارش بی بی سی

http://www.bbc.com/persian/iran-48119888?SThisFB&fbclid=IwAR3DHafLOmcyFyUcful4lmmXWYUHGDdRzX7yemSCKrBnQq1U3MotmT5-4eU

این هم گزارشات دیگری از این تجمع، اگر اولی را زبان گویا امپریالیست ها یعنی رادیو لندن در سایت خویش درج کرده است، خبر دوم را سایت اپورتونیست های شناخته یعنی اکثریت درج نموده است و حتما اخبار مشابه وبا کلمات و عبارات کمی تند و تیزتر در سایت های باصطلاح کمونیست و مخصوصا کمونیست کارگری و… هم درج شده اند و یا میشوند.

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=93016

حمید قربانی ۱ ماه مه سال ۲۰۹۲ اسپاتاکوسی