پروژه “اکس- مسلم” پدیده ای در جدال دو اردوی تروریستی

سیروان قادری
"تاریخا احزاب چپ وقتى خواسته اند اجتماعى بشوند و در ابعادى اجتماعى ظاهر بشوند، به راست چرخیده اند. اینطور توجیه کرده اند که جامعه راست تر از آنهاست و اگر راى میخواهند باید به راست بچرخند.

 و البته تاریخا هم در این کار شکست خورده اند. ممکن است یک نماینده از یک حزب رادیکال چپ براى یک دوره به مجلس رفته باشد، اما همان یک نفر را هم دور بعد پرونده اش را زیر بغلش زده اند و  روانه اش کرده اند که برود. ما یکى از معدود سازمانهاى کمونیستى بعد از بلشویکها   هستیم که میخواهد روى رادیکالیسم و ماکزیمالیسمش توده اى بشود. سازمانى که اتفاقا میخواهد ماکزیمالیسم و کمونیسم را توده اى و اجتماعى کند. میخواهد آرمانها و ایده  انقلاب کمونیستى اش را ببرد و توده اى و اجتماعى کند. میخواهد حرف آخرش در مورد مذهب را به حرف جامعه بدل کند. ما کسانى هستیم که معتقدیم باید این کمونیسم بى تخفیف را توده اى و اجتماعى کنیم." (منصور حکمت، از گروه فشار تا حزب سیاسی) .
دو سال از تاسیس "سازمان مسلمانان سابق" میگذرد. پروژه ای که جمعی از رهبری حزب کمونیست کارگری (ح ک ک) در راس آن و کادرها و اعضای این حزب در خدمت آن میباشند. جنبشی که "سازمان اکس مسلم" در بستر آن شکل گرفت، دارای سنت و سابقه ای طولانی در غرب است. ماهیت واقعی و غیر کمونیستی این سازمان، در پرتو شناخت سنتی که تاریخا و زنجیروار به آن متعلق است نمایان تر میشود .

سازمان اکس مسلم ح ک ک، امتداد جدال بورژوازی غرب و اسلام
 مقوله " اکس– مسلم" در غرب، در دوران پسا جنگ سرد، گسترش بازار آزاد و نزدیک شدن به پایان تاریخ مصرف اسلام سیاسی، در اشکال و اسامی گوناگونی معنا پیدا کرد. با تغییر استراتژی بورژوازی غربی به موازات درجه هاری اسلام سیاسی دچار تغییرات شد. در دوره ای، نیروهایشان را حول شعار "آزادی مذاهب" و برسمیت شناختن مذاهب دیگر توسط حکام اسلامی در کشورهای مسلمان نشین آسیا و آفریقا متمرکز کرده بودند. عمدتا فعالین این عرصه، مسلمانانی بودند که به ادیان دیگر گرویده بودند و خواستار ایجاد فضای دمکراتیک در کشورهای اسلام زده، جهت تسهیل امر روی آوری مسلمانان روی گردان از اسلام به ادیان مطلوبشان، علی الخصوص یهودیت و مسیحیت بودند. (شیوه ای تقریبا مشابه که در دوران جنگ سرد و برای به زانو در آوردن کمونیسم روسی، یک رکن تلاش تبلیغاتى بورژوازی غربی بود) به همین اعتبار، قویا مورد حمایت مالی و معنوی بنگاههای مذهبی که صاحب نفوذ بسیاری در دستگاه های دولتی غرب بودند قرار گرفتند. تغییرات فکری بورژوازی و نوسانات و نگرش نیاز به تغییر استراتژی در مقابل اسلام، منجر به تغییرات جدی در اولویتهاى سیاسى این طیف شد. قاعدتا، این جریانات و حامیان مذهبیشان، که در خدمت بورژوازی غربی و دست پرورده سیاستهای آن برای پیشبرد امر معینی بودند، از امکانات مالی و اطلاع رسانی وسیع برخوردار میشدند. بر این اساس نیز دارای خط قرمزها و محدوده های از قبل تعیین شده ای بودند. انتقادشان به اسلام میبایست در چهارچوب نگرش وقت بورژوازی به اسلام می بود. در عین حال، هر درجه تغییر این نگرش نسبت به اسلام موجب دگرگونی و تغییرات اساسی در بدنه این جریانات میشد .
 لیبرالیسم و سوسیال دمکراسی از عمده حامیان رادیکالیزاسیون نگرش و استراتژی "طیف های  اکس – مسلم" در غرب بودند٬ که این خود حاصل تغییر مواضع بورژوازی در مقابل اسلام و احساس نیاز تعرض جدی تر در یک مقطع مشخص برای عقب راندن پدیده "فاندمنتالیستی" اسلام سیاسی، تحمیل تعادلى به آن بود. اوج گیری بحران فلسطین، واقعه ۱۱ سپتامبر، یورش غرب به افغانستان و عراق و قلدری نیروهای تروریستی منجمله جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاور میانه، از جمله موئلفه ها و محرکه های این تغییرات بودند. در این شرایط لیبرالها، لائیکها و آته ئیستهائی که دارای پیشینه اسلامی بودند، تبدیل به مناسبترین گزینه ها برای به دست گرفتن پرچم "اکس مسلم جدید" شدند.  سازمانهای همچون "کمیته اکس مسلم" که به وسیله احسان جامی (اهل مراکش و عضو فراکسیون حزب کار هلند) و با حمایت وسیع سوسیال دمکرات ها و احزاب فاشیستی همچون pvv هلند بوجود آمدند٬ از زمره این تشکلها به حساب می آیند. این جریانات مورد استفاده کامل ابزاری قرار میگیرند.  بعنوان مثال مدیا و جریانات راسیستی در هلند، با پوشش رسانه ای فعالیتها و نوشته های این کمیته و سازمانهای مشابه، عملا و به صورت روشن امر "بیگانه ستیزی" خود را در خصوص مهاجرین به پیش میبرند. استمرار مبارزات "ضد مسلمان" این جریانات، بدون حمایت مادی و معنوی بورژوازی و رسانه های خبری قدرتمند و بنگاهای مذهبیش٬ که عمدتا جریانات مرتجع یهودی هستند، امکان پذیر نیست. این سنت مبارزاتی نه تنها در هیچ دوره ای با مبارزات کمونیستی علیه مذهب خوانائی نداشته بلکه اساسا ابزار بورژوازی و دستگاههای مذهبی مسیحیت و یهودیت در جدال مذهبی است. مذهب زدائی کمونیستی مبارزه ای بی تخفیف به کلیت مذاهب است و نه سنتی در جریان نزاع و کشمکش بین مذاهب! به همین اعتبار، کمونیسم در نقطه مقابل چنین گرایشاتی قرار می گیرد. "سازمان اکس مسلم ح ک ک" در امتداد این چنین کشمکشی اعلام موجودیت کرده و بخشی از این سنت غیر کمونیستی است .
"سازمان اکس مسلم ح ک ک" در نقطه مقابل کمونیسم کارگری منصور حکمت
تاکنون، پروژه "سازمان مسلمانان سابق ح ک ک" از زوایای متفاوت و جهات متعددی مورد نقد قرار گرفته است. یکی از مهمترین و عمده ترین مسایل مورد نقد یدک کشیدن نام کمونیسم کارگری توسط این پروژه دست راستی و بی ربط به کمونیسم کارگری است .
 به صورت واقعی، پرو
ژه اکس مسلم خط رسمی حاکم بر سیاستهای کنونی حزب کمونیست کارگری در خارج از ایران شده است. در هر کشوری که اکس مسلم شعبه ای دارد، قریب به یقین اعضای ح ک ک یا عضو آن هستند یا کاملا در خدمت سیاستهای آن هستند. توجیه این افتضاح سیاسی رهبری ح ک ک، "توده ای کردن حزب در خارج از کشور برای مقابله با تعرضات اسلام سیاسی در غرب است" است. ظاهرا این توجیه مضحک اکثریت حزب را به آن چنان اقناعی رسانده که تمام ابزار و امکانات و وقت حزب در خارج از کشور را در اختیار پروژه اکس مسلم گذاشته اند. نتیجه فعلا اینست که حزبشان نه تنها توده ای نشد بلکه از مبارزات سوسیالیستی و انقلابی که این حزب میتوانست درگیر آن شود منزوى شده است. به صورت عینی از جرگه این مبارزات پرت شده اند. در مقابل، رهبری ح ک ک، مبارزه "کمونیستی- طبقاتیشان" را از کانال اکس مسلم به پیش میبرند. جلسات و تظاهراتهای سازمان اکس مسلم را فاکتور بگیرید از تشکیلات خارج از کشور ح ک ک اثر چندانی نمی ماند. اما جریان "اکس مسلم" در کمپ راست دنیاى امروز دارای جایگاه خاصی است. این را فقط ما نمیگوئیم٬ میتوانید از زبان خودشان هم بشنوید. این "سازمان اکس مسلم" نیست که چون غیر حزبى است "مجاز" است هر راست روى را توجیه کند٬ این رهبرى و کادرهاى این حزبند که به این قد تنزل کرده اند و مجرى این سیاستها هستند! بنابراین این حزب و چرخش مواضعشان و نزدیکى و همکارى با جریانات راست ارتجاعی بدون تبئین و توجیه صورت نگرفته است. این پروژه مورد حمایت طیف وسیعی از بنگاه های راسیستی و مذهبی غرب است. طیفی که سالهاست از سنت "اکس مسلم " در اروپا حمایت کرده و میکنند. طیفی هم از ناسیونالیستهای ضد عرب ایرانی و هواخواهان نئوکانسرواتیوها، راستها و دوم خردادیهاى دیروز و خدمتگزاران امروزی سیاستهای اسرائیل و "فری دام هاوس آمریکا"، قویا خود را با "اکس مسلم" تداعی میکنند. به اعتباری، این جریان را هم هدف خود میدانند و بسادگى عضو آن شده اند. کسانی که تا دیروز در جریان کشتار مردم بیدفاع فلسطین، خود را در کمپ ارتش اسرائیل میدیدند و بنا بر اعترافشان، در جریان جنگ غزه "سفرهایی هم به اسرائیل داشته اند"، امروز سنگر اکس مسلم را برای شمشیر زدن انتخاب کرده اند! با نگاهی به ترکیب فعالین، قلم زنان و هواداران این سازمان، میتوان متوجه این مسئله شد. رهبری ح ک ک چگونه همسوئی خود با این نیروهای بشدت ضد کمونیست و فرصت طلب را توضیح میدهد؟ چه اهداف و منافعى موجب نزدیکی این جریانات و استقبال ح ک ک از آنان شده است؟
 اما جریانات مورد حمایت بنگاههای راسیستی و مذهبی غرب مجاز نیستند مرزهای از قبل ترسیم شده استراتژیکی را بشکنند. در غیر این صورت همچون مهره های سوخته حذفشان میکنند. این قاعده بازی است. تاکنون سازمان اکس مسلم از این "آزمون" سربلند بیرون آمده و حتی هویت سوسیالیستى شان در گزارشات رسانه هاى غرب سانسور میشود. خود رهبری ح ک ک نیز به این قناعت رسیده است. به عنوان مثال "سازمان اکس مسلم" به جای ح ک ک مراسم ۸ مارس را برگزار میکند. اما کوچکترین اثری از شعارهای ح ک ک، پلاکاردهای حزبی و حتی نام حزبشان (شعار کمونیستی پیشکش) در آن نیست. در اطلاعیه های تبلیغاتیشان هم برخی از اعضای رهبری ح ک ک را با عناوینی همچون "مسئول اکس مسلم فلان منطقه" معرفی میکنند. بنا براین، از نظر سیاسی٬ ح ک ک از این نیروی رنگارنگ جمع شده به دور "اکس مسلم" هم ثمری نمیبرد. حتى جرات انعکاس برخى  گزارشات و تجلیل های بنگاههاى راست را ندارند. تا اینجا همه منافع را طرف مقابل میبرد. سوال اساسی این است که ح ک ک چه منفعتی از پرچم دار بودن مبارزه بین مذاهب میبرد؟ بی گمان پاسخ این سوال در آینده نه چندان دور روشن میشود .
سیاستهای رهبری امروز ح ک ک را باید بر اساس افت و خیزهای "اکس مسلم " سنجید. این را هم باید گفت که پدیده اکس مسلم در غرب با سیاست ساخت و پاخت با رژیم اسلامى تاریخ مصرف اش زودتر تمام میشود. این سیاستها تماما در نقطه مقابل آرمانهای کمونیسم کارگری و مباحث "حزب و جامعه" و "حزب و قدرت سیاسی" منصور حکمت قرار دارد.  رهبری ح ک ک با سرعت عجیبی از هویت سابقش فاصله میگیرد و به یک جریان ناسیونالیست چپ پرو غربى تبدیل میشود و دراین متن هر روز "کمونیسم و رادیکالیسم" اش را زیر فرش میکند. تقلای رهبری این حزب در چهارچوب ارتجاعى "اکس مسلم" به جای نقد کمونیستی و مبارزه سیاسى با مذهب در سنت مبارزاتی جنبش کمونیسم کارگری از جمله این تلاشها است . *