گسترش جغرافیای سیاسی شیعه یک اخطار بزرگ!

گسترش جغرافیای سیاسی شیعه یک اخطار بزرگ!

با  شکست انقلاب ،۵٧ که به دنبال آن اسم انقلاب آزادیخواهانه ۵٧ را هم اسلامیهای تحت رهبری خمینی و هم کشورهای غربی اسم آنرا “انقلاب اسلامی” و “پیروزی انقلاب اسلامی” نام نهادند. بدیتنترتیب   راه برای سرکوب انقلاب کنندگان چپ و راست انقلاب ضد استبداد شاهنشاهی را راحت ترهموار کردند و همین کار را هم کردند.  در هر صورت  بعداز “پیروزی انقلاب اسلامی” رخدادهای متعدد بعدی که عمدتأ متاثر از آن

 بودند، تشیع به یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار دنیای ژئوپلیتیک تبدیل شد. البته “انقلاب اسلامی” خود تا حد زیادی متاثر از معارف شیعی بود و از آموزه ها و آرمان های آن بهره برداری کرده بود. در واقع، محور اصلی حرکتی که در ایران از سال ١٣۴٢آغاز شد و به پیروزی”انقلاب اسلامی” انجامید، پدیده ای به نام مذهب بود در واقع مذهب شد ابزار به قدرت رساند یک جریان واپسگرای مذهبی و سیاسی.در اثر به وقدرت رسیدن جمهوری اسلامی، پتانسیل منفی نهفته در مذهب تشیع شکوفا شد و این مذهب در کشور بزرگی مثل ایران به قدرت سیاسی دست یافت. کشوری که از یک طرف به دلیل موقعیت  منحصر به فرد جغرافیایی و ژئوپلیتیک در آسیای جنوبغربی و نیز دارا بودن ذخایر عظیم انرژی فسیلی در منطقه خلیج فارس و خزر، دنیا به آن چشم دوخته است. از طرف دیگر، انقلاب در کشوری رخ داده بود که با اکثریت ٩٠ درصدی جمعیت شیعه مذهب که همه امکانات کشور را برای گسترش قدرت خود میخواهد،و در برگرفتن تقریبا۴٠ درصد از شیعیان جهان، کانون قلمروهای شیعی به شمارمیرود و بنابراین تأثیرات زیادی را در خارج از مرزها از خود به جا گذاشت. به این ترتیب، روحیه ی “انقلابی” تکامل یافته در قالب اهداف “انقلاب اسلامی”،  در درون مرزهای ملی محدود نشد وبه خارج از مرزها نیز سرایت کرد.

تشیع از قرن شانزدهم میلادی مذهب رسمی ایران بوده است.اعتقادات، رهبری، نهاد های مذهبی شیعه نقش مهمی در سیاست خارجی ایران داشته و به طور کلی اسلام شیعی از آغاز با سیاست آمخیته بوده و حتی میتوان گفت که اسلام شیعی یکی از مهمترین پایه های  جمهوریاسلامی بوده است.بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی و انقلاب ۵٧ بحث صدور انقلاب بر جوامع شیعی تأثیر بسیاری گذاشت.جمهوری اسلامی ایران در اوایل قدرت با پس زمینه ی قبلی اقداماتی در راستای اولویت قرار دادن تشیع و اهمیت بخشدن به آن،احیای هویت شیعی وهمچنین قدرتمند کردن شیعیان در سطح بین المللی و ملی و موازنه قدرت و حکومت نفوذ شیعه در خاورمیانه را افزایش دهد و صفت “انقلابی” بودن خود را حتی بعد از گرفتن قدرت دولتی کاهش نداد و به قدرتمند کردن گروه ها و جوامع شیعه پرداخت..در واقع جمهوری اسلامی کانون تمرکزی برای تمام شیعیان جهان به خصوص شیعیان خاورمیان پدید آورد. جمهوری اسلامی ایران شیعه را آمیخته با سیاست، اقتصاد، فرهنگ و قومیت کرد که این یکی از عوامل مهم مرکزیت دادن به تشیع در ایران یا مرجعیت قم بود و همین باعث شد که ایران از  نظر جمعیت مرکز شیعه ی خاورمیانه باشد  که با دارا بودن بیشترین شیعه درخاورمیانه علم دار مذهب تشیع است و همچنین لایه پیرامون ایران که شامل کشور هایی با رابطه ی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ومذهبی با ایران هستند و حداکثر جمعیت کشور هایشان را (نظام حکومتی و کنترل)شیعه تشکیل میدهند مانند عراق با جامعه ی ۶٠٪شیعه، شیعیان بحرینبا بیش از ٧٠٪؜درصد شیعه، جمهوری آذربایجان با ١٧٪؜درصد شیعه و همچنین کشور های همسایه ی شرقی ایران مانندافغانستان و پاکستان که هر کدام بیش از ٢٠٪؜درصد از جمعیت شیعه را در خود جای داده اند.کشور های شیعه نشین دیگری هستند که هر چند از ایران دوراند اما برای ایران حائز اهمیت هستند مانند لبنان و یمن؛ لبنان که در طول تاریخ به خصوص در تبادل تفکرات شیعی رابطه خوبی با ایران داشته و در دوران صفوی نیز مغز تفکر شیعه در ایران بوده است نقش کلیدی از نظر ژئوپولیتیک و استراتژی رفتاری ایران و تشیع  دارد.کشورهای دیگری هم هستند مانند شیعیان قاره آمریکا و آفریقا اما برای تشیع یا ایران خاصیت ژئوپولیتیکی ندارند و از نظر فکری و ژئو کالچری برای ایران و تشیع اهمیت دارند.هر چند که ممکن است فرقه های مختلفی مانند شیعه دوازده امامی، شیعیان اسماعیلی، شیعیان گروه کیسانیه،دروزی ها، علوی ها، بکتاشی ها، غلات و…اما کارت استراتژی و حریص بودن در مقابل قدرت فرقه ها و تفکرات را کمرنگ و اهداف رابرجسته تر کرد است. پس از انقلاب اسلامی در ایران ، تشیع و اقدامات نشأت گرفته از آن، حوزه نفوذ ایران را در ابعاد آموزشی، فرهنگی،سیاسی و رسانه ای گسترش داده است؛ ایران در آمار و نمای توزیع جغرافیای تشیع  در جایگاه مرکزی در بین کشور های منطقه قرار دارد و بر اساس ترسیم مدل جغرافیای شیعه ایران در مدل مرکز پیرامون در محور جغرافیای شیعه قرار داده شده است و شیعیان نیمه پیرامونایران در عراق، آذربایجان، پاکستان، بحرین، افغانستان، ترکیه، کویت، عربستان، عمان و امارات زندگی میکنند و شیعیان پیرامون ایران نیز در لبنان، سوریه، هند، تاجیکستان، یمن و ازبکستان ساکن هستند.(مدل مرکز پیرامون جغرافیای شیعه اعتقادی است نه اقتصادی).علاوه برانسجام و نزدیکی جغرافیای شیعه، شیعیان نیز منسج و به هم پیوسته اند و جغرافیای مشترک و نزدیک بهم دارند و همگی در خلیج فارس زندگی میکنند که یک توان محیطی بالقوه در حال حاضر به شمار می آید.یکی از مهمترین گذرگاه ی هوایی، دریایی،زمینی جهان خلیج فارس وعمدتاًایران است.ایران از ناحیه ی جنوب به خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند متصل میشود و خط استوا نیز نظری بر این منطقه دارد.به علت عدم موجودیت گذرگاه خشک در جنوب و صعب العبور بودن و گران بودن هزینه ی حمل و نقل مهمترین و نزدیکترین راه گذرگاهایران است که قبل این نقش استراتژیکی را جاده ابریشم ایفا میکرد و این تأثیر مهمی بر گسترش جغرافیای شیعه دارد.بر اساس این تعریفات میتوان گفت با همراهی اسلام سیاسی و کارت های فشار بسیار تشیع ماهیت ژئوپلیتیکی پیدا کرده است؛ چراکه انسجام و پیوستگی جغرافیای شیعه، برخورداری از توانایی های محیطی و قابلیت های جغرافیای خاص، آرمان های خاص تشیع مثل انتظار ظهور، واقعه کربلا و سایر حوادث تشیع که در تاریخ اتفاق افتاده ، تحولات منطقه ای و جهانی که رخ داده مثل انقلاب ایران، جنگ های داخلی لبنان، حوادث و اشغالعراق در ابتدای قرن جدید، خیزش های مردم و گروههای شیعی، در گیریهای حزب الله و اسرائیل، همچنین بحث های فرمان صادره برای تشکیل حکومت ولی فقیه و همراه شدن دین و سیاست در نظریه سیاسی شیعه، می تواند از عناصر و اجزای این مفهوم باشد. بنابراین از نیمهدوم قرن ٢٠ به بعد، ویژگی های جغرافیایی و سیاسی تشیع با قدرت و مناسبات جهانی پیوند خورده و در این زمان به اوج خود رسیده است. به همان نسبت مخاطرات آن برای آزادی و برابری، برای رهائی زنان و همه کسانی که به سکولاریسم و سوسیالیسم و یک جامعه برابر باورداند همواره دین شیعه یکی از زیان آورترین ادیان در منطقه محصوب میگردد، امیدواریم با سرنگونی جمهوری اسلامی به عنوان سر این اژدهای سمی در منطقه و جهان، مصادب به پایان و کاهش نقش مخرب این دین ارتجاعی و قرون وسطی گردد.

منبع: شماره ٩۴ نشریه سوسیالیسم امروز

Iran socialist2017@gmail.com

١٧ فروردین ١٣٩٨

۶ آوریل ٢٠١٩