سیل آمد و گه زلزله سرکوب و سیاهی‎

سیل آمد و گه زلزله سرکوب و سیاهی‎
به به که اگر عاشق زاری شده باشم

شیدای توئی طعمه کامی شده باشم

به به که اگر با تو کنار و لب دریای دلارام

با جان چه گرفتار لبانی شده باشم

اینجا قد افرا و قد سرو بلند است

پروانه صفت شمع نگاری شده باشم

مردم همه در خون و تب خویش غزیقند

ایکاش به زندان و سردار نوائی شده باشم

سیل آمد و گه زلزله سرکوب و سیاهی

من کی ز همین پیلهء تاریک راهی شده باشم

آغوش تو و بوسهء نابت خود دریاست

ایکاش در این موج فدائی شده باشم

اخگر همه شب مست بُت خویش چنین گفت

زیبنده تر از ساغر مستانه چو مستی شده باشم

نوید اخگر ۲۷ ماه مارش سال ۲۰۱۹ میلادی سوئد استکهلم