مسئله زن،توهم برابری، تنگنای شکست

وقتی راجع به برابری بین زن و مرد حرف میزنیم در وهله اول زن خود را از نظر (سایکولوژی،فیزیکی، استعداد و هوش)کاملاً با مرد برابر میداند و مرد آن را رد میکند و مدعی قوایجسمی و گاهاً ذهنی بیشتری است در این مقاله هم از نظر علمی و هم از نظر حقوقی به آن میپردازیم.

از نظر علمی زنان و مردان تفاوت های بیولوژیکی زیادی باهم دارند(بدن،روان،هوش و استعداد)انسان در طول تاریخ از ناحیه زیاده روی و کم انگاری آسیب های بسیاری دیده و این دو گرایش انسان را از راه تعادل باز داشته است؛ حتی مسئله شناخت زن و نگاه به نگرش های او نیز در همین راستا قرار گرفته و یک سونگریها درباره ی زن در شرق و غرب ادامه داشته است.یک دیدگاه به تحقیر و کم گماردن می پردازد و حقوق انسانی،جایگاه اجتماعی مطلوب را برای او حق نمیداند و شناخت ناقصی از ویژگیهای بدنی و روانی او ارائه میدهد و دیدگاه دیگر افراطی تمایزات طبیعی دو جنس را نادیده میگیرد و زن را بهفضای مردان میکشد و رفتار مردان را بهشت آرمانی ی مدینه فاضله نشان میدهد و تفاوت های طبیعی را انکار یا به عواملی چون فرهنگ، محیط ،تربیت و شرایط اجتماعی ربط میدهد ومسائل زیستی را نادیده میگیرد.البته این عوامل مؤثر است، اما بر سر افکار انسان ها، افکار انسان از عوامل زیستی او جدا و حاصل محیط و خمیری قابل شکل و پرورش است.تفاوت ها یزیستی بین رن و مرد را میتوانی به سه بخش تقسیم کنیم:١_فیزیولوژی و ساختمان بدن٢_ساختار روانی٣_هوش و استعداد.
١_فیزیولوژی و ساختمان بدن :از فاحش ترین تفاوت های زن و مرد، تفاوت هورمونی است که در مرد تستوسترون و در زن استروژن و پروستروژن؛هورمون تستوسترون عامل مهمتولید کننده ی پروتئین در بدن مردان است و یکی از اصلی ترین دلایل رشد عضلانی بیشتر مردان بشمار می آید همچنین تستوسترون باعث رسوب کلسیوم به استخوان ها و استحکام آنمیشود ،مردان لگن قوی تر و تیفی شکل دارند که برای حمل اجسام سنگین صراحی شده به علت متابولیسم بالایی که دارند دارای توده چربی کمتری هستند در نتیجه توان ورزشی بیشترینسبت به زنان دارند هورمون تستوسترون باعث پرخاشگری حالت تهاجمی و رقابتی میشود گلبول های قرمز و متابولیسم پایه که اشتها ی مردان را ۵برابر زنان افزایش میدهد.هورموناستروژن باعث جلوگیری ساختار عضلانی و استخوانی زنان میشود و باعث رسوب چربی بیشتر در بدن زنان است سیستم ایمنی بالاتری نسبت به مردان دارند و از تحمل درد بیشتریبرخوردارند حساسیت بویی در زنان بیشتر است و استروژن باعث نرمی و صافی و کم مویی در بدن زنان است .مردان دارای جلد پوستی ضخیم تری هستند، جمجمه ی بزرگتری دارند درنتیجه مغز بزرگتری دارند، زنان استخوان فک قوی تری دارند قدرت کلامی آن ها بالاتر است در فعالیت هایی مانند دو و ماراتن های رقابتی موفق تر عمل میکنند و در ورزش هایی مانندبدنسازی و فیتنس باید راه طولانی تری از مردان طی کنند،  طول عمر زنان بیشتر است  .به طور کلی دارای سن بلوغ،  توده چربی،نیازهای غذایی و ویتامینی و معدنی، متابولیسم، تمایزسلولی و مقاومت جسمی متفاوتی باهم دارند.
٢_ساختار روانی:شکل گیری هویت هر دو اساساً متعلق به محیط زندگی است و زنان اساسا مسئولیت صمیمیت و مراقبت از دیگران را روی دوش خود حمل میکنند و پسران استقلال ورقابت و فردیت را یادمیگیرند.
٣_هوش و استعداد:زنان هوش هیجانی بالاتری دارند خلاقترند و از توانایی کلامی بهتری برخوردارند مردان در فعالیت های اکتشافی برترند و حافظه غیر فوری قوی تری دارند همانطورکه قبل اشاره کردم حجم مغزی مردان بزرگتر است پس قشر مخ قوی تری دارند و متمرکز تر از زنان هستند و مرکزی عمل میکنند برعکس زنان که توان شبکه ای کار کردن(انجام چندکار باهم )را دارند.
و اما از دیدگاه مطالبات حقوقی ،  زنان مستحقند در مقابل مسئولیتی که میپذیرند حقوق برابر، حق کار، حق تحصیل، ازدواج، روابط جنسی، مالکیت بر بدن، سقط جنین، شرکت درسیاست، جایگاه های علمی…شرکت داشته باشند و خواسته های خود را برآورده کنند ودر تمام سطوح زندگی خواهان حق برابر زندگی، امنیت روانی و حوضه ی فعالیت خود باشد  امابرای مطالبات خود گدایی نکنند قرار نیست به هیچ قیمتی برای به دست آوردن خواسته خودمان از کسی بخواهیم که آن را به ما بدهد ما خودمان میتوانیم آن را به راحتی به دستآوریم.هدف از این مقاله آگاه سازی از استعمار ذهنی است که غرب و شرق هر دو برای زنان ساخته اند  و حقوق زنان را در برابری جسمی  و بهشت رویایی که همان دنیای مردانه است خلاصه کنند از مطالبات واقعی خود دور نشویم و کورکورانه دنبال زور بازو بیشتر نباشیم…آن چه ما میخواهیم حق زندگی برابر است نه اثبات برابری با مردان هر کدام از جنس ها یکطرف معادله را حل کرده اند و ویژگی های مختص به خودشان را دارند ما اگر تفاوت ها را نپذیریم نمیتوانیم به حقوق خودمان دست پیدا کنیم  چون با این کار به همه دنیا نشان میدهیم کهبله تفاوت ها خجالت آور، زشت، غیر قابل پذیرش و…هستند و ما آن را قبول نداریم که در اصل نفی وجود ماهیت خودمان است با پذیرش تفاوت ها به همه قاعده ها
و بندها نه بگوییم!

منبع: شماره ٨٩ نشریه سوسیالیسم امروز
١١ اسفند ١٣٩٧
٢ مارس ٢٠١٩