انحراف شما برای انحلال تشکیلاتی کمونیستی بود

جوابی کوتاه به نامه اخیر انحلال طلبان به درون تشکیلات

"حزب بدون اینکه با تمام قوا بر ضد مخربین حزب مبارزه کند نمی تواند بموجودیت خود ادامه بدهد.

"لنین

انحلال طلبی بخودی خود بسادگی تفهیم نیست؛ جداً که باید هٌنر انحلال طلبی، هٌنری که در صدد است معانی و مفاهیم را به بازی بگیرد را فهمید و جدی تلقی کرد تا که وسعت دماگوژیش بیشتر نمایان شود. نامه اخیر منحلان کومه له و حزب کمونیست ایران (فراکسیون فعالیت بنام کومه‌له) نه تنها قابل درک است بلکه باید تعمق کرد تا که بیشتر صحت تحلیلهای تشکیلات کمونیستی کومله و رهبری حکا در این مورد خاص را تفهیم شد. جمعی از این رفقای قدیمی کومله"منحلان امروز" در تاریخ مبارزاتی خویش معرف انسانهای انقلابی و فداکار کمونیست بشمار می امدند و جای اعتماد صفوف پیشمرگان و معتمد توده های کارگری بودند که امروز بنا به ماهیت فکری و خط مشی جدیدشان بمرور زمان بر بی اعتمادی و نامعتمد بودنشان افزوده می شود. این اولین بار نیست که جمعی به ظاهر مدافع سوسیالیزم با پیش گرفتن سیاست انحلال طلبی و انشعاب به دامان ناسیونالیزم میگروند و اعتماد انقلابی نشاٌت گرفته از تفکری کمونیستی را با اعتماد خلقگرایانه و پوپولیستی به باد میدهند.

انحلال طلبان در نامه اخیر مینویسند……."ما دارای اختلافات فکری و سیاسی مهمی در مقابل خط رسمی تشکیلات بوده و هستیم" و……"هم شما و هم افکار عمومی در جامعه بخوبی آگاهند که همه "سعه صدرها"ی ما ( و نه رهبری ) در طول سالیان دراز پیشبرد مباحثاتمان، کاملاً و آگاهانه جهتی وحدت طلبانه و نه "جدایی طلبانه" داشته و علیرغم همه بی توجهی‌ها، بی حرمتیها و اقدامات سیاسی و تشکیلاتی مبتنی بر سیاست حذف آگاهانه، ما کماکان اهداف انسانی کومه‌له که از نظر ما تجلی منافع جنبش و مبارزه تود‌ه‌های کارگر و مردم زحمتکش است را اساس حرکات خود قرار داده‌ و ندای "جدایی و انشعاب" سرنداده‌ایم"….. .

از اینکه انحلال طلبان دارای اختلافات فکری و سیاسی مهمی در مقابل خط رسمی تشکیلات بودهاند شکی نیست و از ابتدای اعلام موضعشان بر ضد تشکیلات حکا و کومله وجود اختلافات فکری و سیاسی از تاکیدات رهبری حزب کمونیست ایران بود. در این زمینه هم شما و هم افکار عمومی در جامعه بخوبی آگاهید که تا چه اندازه رهبری تشکیلات در صدد بوده که اختلافات شما را به کانالهای دیالوگ تشکیلاتی برخلاف میل خودتان بکشاند و در اثباتش باید به اطلاعیه ها و مباحثات کنگره استناد کرد. نوشته اخیر منحلان تاکید میکند که در " طول سالیان دراز پیشبرد مباحثاتمان، کاملاً و آگاهانه جهتی وحدت طلبانه و نه "جدایی طلبانه" داشته". در طول سالیان دراز پیشبرد مباحثات جمع انحلال طلب بجز یک جلسه با اعضای حزب کمونیست در ۴ سال پیش کدام جلسه و کدام مباحثات صورت گرفته؟ چند بار از طریق رفقای رهبری و بدنه تشکیلات به شما پیشنهاد ارائه جلسه در سطح عمومی و اعضا شد و شما به بهانه های واهی و غیره منطقی قبول نکردید. مباحثات شما فقط به کسانی محدود میشد که فراکسیون زهنی شما را قبول کرده بودند و عدم حظور سیاسی چنین کسانی هم در جلسات حزبی حتی برای دفاع از نظرات راستروانه خودشان هم انکار ناپزیر است. حقایق را عکس جلوه دادن از خصوصیات بارز انحلال طلبیست.

در مورد وحدت طلبی شما باید گفت که وحدت شما در عالم واقع هیچ معنایی نداشت. اگر وحدت طلبی شما برای عوامفریبی و توجیهه تفکرات راستگرایانه شما نیست توضیح دهید که در چه مواردی خواسته اید با کومله و حکا وحدت کنید؟ وحدتی بر مبنای تدارکات و وسایل تشکیلاتی یا استراتژیک؟ شما با تاکید بر اینکه دارای اختلافات جدی فکری و سیاسی هستید وحدت چه مکانیزمیست بجز عوام فریبی و ماندن شما در تشکیلات برای جزب نیروی بیشتر؟ شما وحدت طلبی را بر چه مبنایی قرار دادید در حالی که از ریشه همانند جریان زحمتکشان در صدد اختلاف با جریانی هستید که هنوز بر کمونیست ماندن خود تاکید میکند؟ با مخفی نمودن تاکتیکهای جدیدتان و عدم گفتار و نوشتار در باب انتخاب استراتژیک خود، در پی چه وحدتی هستید بجز ماندن و تضعیف تشکیلاتی با استراتژی کمونیستی؟ وحدت شما با شعیب زکریایی با اتکا به تز"سرمایه داران با وجدان" اردلانها " فدرالیزم " و… عملی است

وحدت شما با تشکیلاتی با افق کمونیستی عملی نیست

من در نوشته قبلی"حزب کمونیست ایران، حزبی برای ثبت در تاریخ یا قدرت سیاسی"نوشتم که،

این وحدتی که قبلا بنا به وضعیت سیاسی محال بود اکنون امضا کنندگان بیانیه جمع فعالیت" انحلال طلبان" حرفها و سیاستهای راستروانه خود را با امضایی ۲۰ نفری چند کس در سلیمانیه ،با نوشته شعیب و..اعلام میکنند تا که تا حد مقدور ضمینه های عوامفریبانه برای جزب نیرو بنام کومله با اعتبار کنونیش را حفظ کنند. وحدت سازمانهای زحمتکشان که زیر نام کومله فعالیت میکنند وحدتی را که شعیب و این ۲۰ امضاییها ارزو میکنند برای جمع و انسجام کومله های؟ پراکنده دیگر اوج پتانسیل بالای را نشان میدهد برای تشکیل حزبی که گرایشات گوناگون را نمایندگی کند همان پروژه ای که مهتدی و ایلخانی در بسرانجام رساندنش موفق نشدند. این افراد باز هم نمی خواهند که تفهیم شوند که تا زمانی که جامعه طبقاتیست و مبارزه ای طبقاتی در جریان است این مبارزات در شکل مبارزه ایدئولوژیک در احزاب اپوزیسیون منعکس میشود. همچنان