یاد کارگران جانباخته مجتمع مس خاتون آباد گرامی باد!

در پانزدهم دی ماه سال ١٣٨٢ دویست نفراز کارگران مجتمع مس خاتون آباد در شهر بابک کرمان اخراج شدند .در اعتراض به این اقدام ،کارگران اخراجی همراه با خانواده هایشان دست به اعتصاب و تحصن زدند. پس از به نتیجه نرسیدن این اعتصاب و تحصن، کارگران اقدام به بستن جاده خاتون آباد – بابک کردند.

کارفرما و دولت ضد کارگری و ضد انسانی درعکس العمل به اعتراض بر حق کارگران طرح سرکوب وحشیانه ای تدارک دیدند. چند فروند هلی کوپتر بر فراز محل اعتراض ظاهر میشوند و با ایجاد فضای رعب کارگران مجبور به ترک محل و متفر‌ق میگردند. کارگران معترض تجمع خود را به مقابل فرمانداری شهر بابک برده و در آنجا جنایتکاران سرمایه و جمهوری اسلامی در نهایت وحشیگری به سوی کارگران آتش گشوده وچهار نفر از کارگران رابه نام های ریاحی، جاویدی، مهدوی و مومنی را کشتند. این جنایت هولناک در همه جا پیچید ولی هنوزعاملان این اقدام جنایتکاران در کمال خونسردی و آزادنه در خیابانها و در میان مزدوران رژیم پرسه میزنند.

در سطح بین الملی و داخل کشوری اقدامات و تلاشهایی به منظور به محاکمه کشاندن عاملین این کشتار و در حمایت کارگران و بستگانشان همبستگی و کمپینهای صورت گرفت اما نتیجه محسوسی حاصل نشد. نه تنهاعاملین این جنایت به سزای اعمال جنایتکارانه شان نرسیده اند بلکه این جنایت به تحرک همه جانبه تر جمهوری اسلامی برای سرکوب کل طبقه کارگر تبدیل شد. یورش به طبقه کارگر در ابعاد به مراتب گسترده تری از هر سو تداوم پیدا کرده است. از جمله یورش به سطح معیشت و تحمیل بردگی مطلق به کارگران، یورش به تشکل های کارگری و ممانعت از شکل گیری تشکلهای طبیعی و توده ای کارگران مانند مجمع عمومی و شوراهای کارگری و تحمیل بیکاری و فقر سر سام آور به آن طبقه و تداوم بازداشت و شکنجه فعالین کارگری تداوم یافته است.

این جنایت خونین علیه کارگران مس خاتون آباد در دوره ای رخداد که یاران امروز جنبش سبز ارتجاعی، جریان دوم خرداد، بر بستر قدرت دولتی بودند. این رودیداد تاریخی در آن دوره که با خونسردی امثال خاتمی و خانم عبادی و گنجی ها و دیگر اسلامیها و سرمایه داران “میانه رو” روبرو گردید، بر این حقیقت ساده یکبار دیگر صحه گذاشت که همه بورژواها و همه تحصیل کرده های روشنفگر بورژوا و ژورنالیست و همه جناحهای جدید و قدیم درون جمهوری اسلامی، چه در قدرت و چه رانده شده از قدرت همواره دشمن اول طبقه کارگر و آزادی و برابری واقعی در جامعه هستند. طبقه کارگر هیچ راهی ندارد جز اینکه کل این جریانات ارتجاعی و کلیه نیروهای “قانون گرا” که به اسم کارگر نیز ظاهر میشوند از سر راه خود بردارد. با ایجاد تشکلهای قدرتمند و با تحزب کمونیستی و نمایندگی روشنترین اهداف و خواسته های طبقاتی. عاملان جنایت در مجتمع مس خاتون آباد و همه آن جنایت عظیم که علیه طبقه ما و مردم اعمال شده است تنها از راه دست یافتن با آن قدرت بزرگ کارگری واجتماعی و کمونیستی ممکن میگردد و همه این جانیان را به پای میز محاکمه بکشاند و مجازات شوند.

کارگران در ایران برای تغییر تناسب قوای طبقاتی و برای مجبور کردن سرمایه داران و دولتشان جهت تن دادن به خواسته هایشان، باید از راهای که “قانونگرایان” در مقابل ما میگذارند پرهیز نمایند. راهی که سی سال است، بخش بزرگی از طبقه ما را دست بسته تحویل کارفرما و خانه کارگر و قانون کار ضد کارگری و غیره داده است.

امروز میدان بازی را بورژوازی و دولت و کارفرما و حتی جریانات راست سندیکالیست برای طبقه ما تعیین میکنند. در حالی که میتوانست و میتواند دقیقا برعکس باشد. رهبران پیشرو سوسیالیست و کمونیست درون طبقه کارگر میتوانستند و میتوانند این میدان بازی را عوض کنند. اگرما در چند تشکل در بر گیرنده میلیونی کارگران متحد بودیم و اگر چنین تشکلهای توده ای انقلابی ایجاد نمائیم و اگر در حزب خود و جریان پیشرو طبقه وسیعا متحد شویم روشن است که قدرت به زانو در آوردن ارتجاع اسلامی و کارفرما و دولتشان را خواهیم داشت.

کارگران مجبورند با اتکا به نیروی خود و تماما مستقل از دولت دست به تشکیل شوراهاى واقعى خود بزنند. مجمع عمومى کارخانه را تشکیل دهند، و به آن به عنوان عالیترین ارگان تصمیم‌ گیرى کارگران برخورد نمایند. مجمع عمومى رسمى و منظم اولین رکن شوراى واقعى و سنگ بنا تشکل یابی کارگری است. کارگران باید همبسته و متحد اعلام کنند که دولت به هیچ وجه حق ندارد در تشکیل شوراها و سندیکاهاى کارگران دخالت کند. دولت باید هر نماینده و هر تشکلى را که کارگران به اراده خود انتخاب و ایجاد کرده‌اند به رسمیت بشناسد. این آن مسیر و هدفی است که میتواند به بورژوازی و دولتش افسار بزند و اجازه ندهد کارگران را سرکوب و کشتار کنند.

به مناسبت سالگرد جانباختن کارگران مس خاتون آباد جا دارد ضمن محکوم کردن مجدد این جنایت و تلاش برای دستیابی به خواستهای کارگران و خانواده هایشان از تجربه های آن بیاموزیم. باید متحد و متشکل شد و مبارزه انقلابى خود را براى برچیدن کل نظام سرمایه‌دارى شدت بخشید. هر اصلاحی و هر نوع بهبود کوچکی در این اوضاع نتیجه جانبى مبارزه انقلابى و عرض اندام تشکلهای انقلابی و توده ای خود آن طبقه خواهد بود. هر گاه از مبارزه انقلابى و رادیکال کارگری دست بکشیم از اصلاحات و بهبود نسبى اوضاع و رسیدن به خواستهای روزمره نیز بى نصیب خواهیم ماند.

گرامی باد یاد جانباختگان خاتون آباد
مرگ بر حکومت ضد کارگری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری