سه پرده از سالی که گذشت

کامران مزین

این اخرین روزهای سال من دوباره سرو کله ام پیدا شد تا دوباره این کیبرودها را فشار دهم.انقدر مسائل زیاد است که من تصمیم گرفتم همه را درسه پرده کوتاه بنویسم .

پرده اول جمهوری اسلامی  سالی دیگر را پشت سر گذاشت تا ان را در  ارسال کارو و هدیه به  عده ای جشن بگیرد و اعلام حضور کند.با این حال بر کسی پوشیده نیست اوضاع  از مناظر مختلف چندان بر وفق مراد انها نمیچرخد.اختلافات درون جناحی حاکمیت که دیگر از مرز دو جناحی گذشته و به گروه های مختلف که هریک دنبال قدرت هستند رسیده است.لاریجانی  ضد احمدی نژاد و کروبی ضد سپاه و رفسنجانی ضد احمدی نژاد  ورضایی علیه شریعتمداری و  و بالاخره همه علیه هم شمشیر کشیده اند.طرحهای امنیت و اقتصاد این رژیم  با شکست روبه رو شده  .بحران اقتصادی بیشتر سایه افکنده و تورم به بیشترین میزان ممکن رسیده است..در عرصه بین الملل هم دیگر کسی مایل به دوستی و مراوده با انها نیست و دنیا  بی میل نیست که حکومت دیگری  در ایران برقرار شود.اعتصابات کارگری و اعتراضات دانشجویی فراوانی انجام شد و به پرستار و معملم هم رسید .مانورهای  توخالی با فتوشاپ  و پیش اندازیهای نیروگاه اتمی بوشهر  و ارسال ماهواره امید  هم تنها جنبه های تبلیغاتی داخلی داشت که تنها تعداد طنزها و پیامهای کوتاه مردم را   بیشتر کرد .جمهوری اسلامی مدتهاست اماده رفتن است.به طور کل چیزی برای عرضه ندارد و تنفر از انها بسیار بالا است.باید گفت هر بهاری که میگذرد انها هرروز به مرگ نزدیکتر میشوند

پرده دوم  وضعیت مردم ایران این روزهای اخر عیدی از اوج تورم و فقر سخن میگوید.سخن از ان است که حقوق کارگران همان چند درصدی هم که اضافه میکنند کاهش دهند .باید دید ایا نسبت به این  حمله  و برده داری  مدرن مردم چگونه تصمیم میگیرند.سال جدید به نظرم فرصت خوبی است که علیه خط فقر و مسبب اصلی ان  سر بیرون بیاوریم.کارگران باید هرچه سریعتر علیه تبعیضات  هماهنگ شوند.در اواخر سال ٨٧ متاسفانه خبرهایی از خودسوزی  در جامعه پخش شد که بسیار ناگوار بود.سوال اینجاست که مردمی که حاضرند جان خود را فدا کنند چرا نیمتواننداعتراض  ان را به صورت گسترده و یکپارچه نشان دهند که تاثیر گذاری قویتری دارد.با این حال من نسبت به جامعه ایران روی مثبتی دارم..کسانی که قدرت دارند روی سر لاریجانی و احمدی نژاد فریاد بکشند و بگویندقبولت نداریم قابل تقدیرند.سال جدید میتواند جمهوری اسلامی نباشد به شرطی که مبارزات مردم  سازماندهی مثبتی داشته باشد.وگرنه  جمهوری اسلامی نیست که ما را به عقب وا میدارد

 پرده سوم اپوزیسون در سالی که گذشت وضعیت های  گوناگونی داشتند.مجاهدین خلق سازمانی که همیشه دنبال یک متحد دولتی میگردد و از جمهوری اسلامی تا اسراییل و امریکا و عراق همه را ازموده است به اتحادیه اروپا رسیده است.قمار مجاهدین  مثل نتیجه قمار بازی عوارض خود را داشته و اعضای این سازمان در اشرف  در حال حاضر به نوعی گروگان و نگران از وضعیت خود هستند.رهبری سازمان که اکنون  متحد خود صدام حسین را از دست داده میبیند دنبال دوستان مترقیتری میگردد.لیست این سازمان از گروه های تروریستی اتحادیه اروپا  خارج شد  ولی  این سازمان باید بداند که  نمیتواند روی این دولتها  چشم امیدی داشته باشد.مردم و جریانات سیاسی  نسبت به این گروه دید منفی دارند و این سازمان همچنان  چشمهای خود را به روی ان بسته است.اما سلطنت طلبان و جریانات راست که معروفترین انها   تلویزیونهای سیاسی بوده اند.اکثر تلویزونهای راست سال را با بدگویی به هم پشت سر گذاشتند.و نمایشی از هرزگی و  مسخرگی  را دید عموم گذاشتند.در این میان تلویزیون کانال یک به مدیریت شهرام همایون کمی بهتر عمل کرد و به این بهانه  که فقط بودن و باشیم مهم است به بهانه های مختلف  از دفاع از پلیس گرفته تا امارات و  شهیدان  و همه وهمه مردم را به بیرون فراخواند.دیوارها با شعار ما هستیم پر شد که این شاید بیشترین پیروزی انها بود و لی با این حال نتوانست در مبارزات اصلی جامعه  نقشی ایفا کند و حتی  مخالفت خود رابا  انها اعلام کرد..سازمانهای قوم پرست مثل گروه ریگی جنایات بزرگی را به وجود اوردند.بی شک انها  از خود جمهوری اسلامی هم جنایتکارتر نشان میدهند.در میان جریانات چپ هم حزب کمونیست  در برابر فراکسیون ناسیونالیستی  کومله  قد علم کرد و لی از سوی دیگر   جریاناتی شبه دوم خردادی با رهبری ایرج اذرین در میان انها چترهایشان را باز کردند .حزب کمونیست هرچه بیشتر  دارد خود را از جامعه ایران دورتر و به یک گروه کردی تبدیل میکند.حزب حکمتیست  اما  وضعیت بدتری داشت.انها برخلاف ادعاهایشان بیشترین اولویت را مبارزه با حزب کمونیست کارگری و حزب حکمتیست  در تلوزیون ورسانه هایشان سپری کردند.کسانی که قرار بود در لب مرز بحران افرینی کنند و گارد ازادی را بزرگ نمایی میکرند به طور کل سال ارامی را پشت سر گذاشتند.سازمان زحمتکشان هم با انشعابی خونین   چماقداری و  چاقو کشی ناشی از تفکرات قوم پرستانه خود را به رخ دیگران کشید بقیه نیروها هم  به واقع چیزی جز یک سایت و یک وبلاگ نبودند.که اتفاقا امسال از شدت   حرفهای ان کاسته شد.اما حزب کمونیست کارگری به واقع معروفترین جریان  کمونیستی سال بود.هم از منظر  بین المللی با سازمان اکس مسلم  میگویم و هم از منظر عمومی و  توده ای با در اختیار گرفتن کانال جدید چنین ادعایی میکنم.کانال جدید پلی ارتباطی قوی برای ارتباط با مردم شد.برنامه های زنده و کارگرانی که با قدرت  از حزب دفاع کردندسالی خوب را برای تلویزیون پشت سر گذاشت.مشکلات مالی کانال جدید با حمایتهای مردمی   حل شد و توا
نستیم تلویزیون را نگه داریم.با این حال هنوز  نمیتوان گفت  که مبارزات کاملا به حزب وابسته است.اما با این حال تاثیر  قوی حزب کمونیست کارگری را در مبارزات زنان و معلملان و پرستاران و کارگران و دانشجویان میبینم.هنوز شعارهای ما در سطح جامعه سر داده میشود.خود بینندگان  اذعان دارند که ما  با همه تلویزنهای سیاسی دیگر  فرق داریم  و باید امید داشت در سال جدید به خوبی اثبات کنیم.سازمان اکس مسلم توانست ادبیات جدیدی را در برخورد با اسلام سیاسی در غرب  پیاده کند.به هر روی حزب کمونیست کارگری یک نیروی  قوی در سال  ٨٧ بود و لی به نظرم کار بیشتری باید انجام دهد

بازهم میخواستم بنویسم ولی نمیدانم  چرا کیبوردها همراهی نمیکنند.برای همین تنها میتونم سال نو را بهتان تبریک بگیوم.سالی بدون جمهوری اسلامی و  بدون سرمایه داری و بدون ظلم و فساد  ارزو میکنم.ارزوعیب نیست  به خصوص اگر  شدنی باشد