ز بوی خون تو همدم بهار میآید‎

ز بوی خون تو همدم بهار میآید‎

ز خاک کوی تو عطرم بهار می آید
شکوفه سر زده نازم بهار می آید
رسیده جان به لبم از نبود آزادی
ز بوی خون تو همدم بهار می آید
چو کُشت مرا مذهب همین شیخان…
شرر ز دیده که ریزم بهار می آید
به عاشقان بنویسید لاله خونین شد
ز سرخ لالهء دشتم بهار می آید
نسیم میکده بر عاشقان که وزید
به زرد این چمنم هم بهار می آید
بمن که عاشق رویت شدم به بوسه بگو
ز حس بوسهء یارم بهار می آید
به اخگرانهء هر عاشقی نوشتم من
که عشق جوهر شعرم بهار می آید

نوید اخگر ۱۶ ژانویه ۲۰۱۹ سوئد استکهلم