در حاشیه ”نامه هاى سرگشاده‟

در حاشیه ”نامه هاى سرگشاده‟

این روزها یک نامه سرگشاده از طرف ایرانیان مقیم آلمان به آنجلا مرکل و نامه دیگرى از طرف ایرانین مقیم سوئد خطاب به مقامات دولت سوئد منتشر شده است.

مضمون و محتواى این نامه ها درخواست از سران حکومتهاى این کشورها براى قطع ارتباطشان با جمهورى اسلامى و اعلام حمایت از مبارزات مردم ایران علیه حکومت اسلامى است.

این نامه ها از طرف تعداد زیادى از آزادیخواهان و مخالفین جمهورى اسلامى ساکن در این کشورها و یا جاهاى مختلف دنیا امضا شده اند.

همچنین نامه سرگشاده دیگرى از طرف اسماعیل بخشى، یکى از رهبران برجسته و شناخته شده جنبش کارگرى در ایران، به رییس قوه قضائیه جمهورى اسلامى نوشته شده است، که همانطور که در جریان هستید، این نامه حکومت اسلامى را ”آچمز‟ کرده و مقامات و سخنگویان این حکومت را به تته پته انداخته است.

در مقابل این اقدامات و اقدامتى از این قبیل، برخوردها و موضع گیریهاى مختلفى انجام گرفته است. برخورد و عکس العمل سران جنایتکار جمهورى اسلامى و سخنگویان آشکار ارتجاع و طبقات استثمارگر گاها روشن و آشکار بوده است ولى گاها هم خیلى فریبکارانه و به اصطلاح گرگ در لباس میش، بوده است. آنها علاوه بر استفاده از ابزارها، وسایل و شیوه هاى زمخت، خشن و تاکنون شناخته شده سرکوب، از جمله پلیس، ارتش، زندان، شکنجه و اعدام، از شیوه ها و روشهاى متفاوت دیگرى هم استفاده کرده اند و میکنند. از جمله شیوه هایى که اینروزها بیشتر بچشم میخورد، عبارتند از: به تمسخر گرفتن، بیهوده و بیفایده قلمداد کردن اعتراض و مبارزه، پخش بدبینى و بى اعتمادى نسبت به رهبران اعتراضات، به تمسخر گرفتن شیوه ها و روشهاى جدیدى که استثمار شوندگان و ستمدیدگان براى بیان اعتراضاتشان و پیشبرد مبارزاتشان از آنها استفاده میکنند، اختلاف انداختن بین رهبران جنبش کارگرى و سایر جنبشهاى حق طلبانه، و حتى بورژوائى قلمداد کردن اشکال، شیوه ها و عرصه هاى جدید مبارزه. (آرى، خود بورژوازى و سخنگویان آشکار و نهان این طبقه استثمارگر اشکال و شیوه ها و عرصه هاى جدید مبارزات استثمار شوندگان را بورژوایى قلمداد میکنند! مثلا استفاده کمونیستها و کارگران از اینترنت و مدیاى اجتماعى را به تمسخر میگیرند، مجازى میشمارند و بورژوایى اش قلمداد میکنند. یا مبارزه علیه حجاب اجبارى، مبارزه براى آزادى بیان و سایر آزادیهاى اجتماعى، مبارزه براى سکولاریسم، مبارزه علیه اعدام و سنگسار و مبارزه براى برابرى زن و مرد را عرصه هاى به اصطلاح دموکراتیک و بورژوائى نامگذارى میکنند.)

ولى آنچه که عمدتا مرا به صرافت نوشتن این یادداشت کرد برخوردهاى بعضا ناروشن و نادقیق برخى از آن کسانى است که خود سالها در صفوف مبارزه براى سوسیالیسم و براى آزادى و برابرى حضور داشته اند و دارند. برخى ازاین دوستان به دام تبلیغات بورژوازى میافتند و ناخواسته بنفع بورژوازى و به ضرر مبارزات سوسیالیستى و برابرى طلبانه مینویسند و حرف میزنند. آنچه که این دوستان باید مورد توجه قرار دهند این است که پا بپاى تحولات اجتماعى و تحول در وسایل ارتباط جمعى، شیوه ها و امکانات جدیدى براى ابراز نظر و ابراز وجود و بیان اعتراض براى شهروندان و بخشهاى مختلف جامعه گشوده شده است. استفاده از این امکانات، وسایل و ششیوه هاى جدید اعتراض، در کنار وسایل و شیوه هاى تاکنون شناخته شده مبارزه، میتواند کمک موثرى باشد در قدرتمندتر کردن صداى اعتراض خود، رساندن صداى اعتراض خود بگوش هم طبقه اى هاى خود و سایر مردم در اقصا نقاط جهان، جلب افکار عمومى و ایجاد سمپاتى جهانى نسبت به خواستهاى بحق خود، تحت فشار گذاشتن دولتها و وادار کردن آنها به قبول برخى از خواستهاى مان و نهایتا، قدرتمندتر کردن صفوف طبقه کارگر و صفوف مبارزه براى آزادى، برابرى و عدالت اجتماعى. این دوستان باید توجه داشته باشند که نه اسماعیل بخشى به شکنجه گران خود و رئیس قوه قضائیه حکومت اسلامى توهم داشته و دارد و نه نویسندگان و امضاء کنندگان نامه هاى سرگشاده اى که در بالا به آنها اشاره شد، به آنجلا مرکل و سایر سران دولتهاى بورژوایى توهم دارند.

اشکال اعتراضى جدید، شبیه همین نامه هاى سرگشاده، میتواند نه تنها از طرف کمونیستها، بلکه از طرف همه مبارزان راه آزادى و برابرى بدست گرفته شود. مثلا امروز همه شکنجه شدگان در زندانها و بازداشتگاه هاى جمهورى اسلامى میتوانند از این شیوه ها براى بیان آنچه که بر آنها رفته است و بیان اعتراض خود علیه شکنجه و زندان استفاده کنند.

ایرانیان آزادیخواه ساکن در دیگر کشورهاى جهان میتوانند نه تنها از طریق تماس گرفتن با و نوشتن نامه به اتحادیه هاى کارگرى و نهادهاى مدافع حقوق بشر، بلکه همچنین، هر جا که مناسب میدانند، از طریق ملاقات با و یا نوشتن نامه هاى سرگشاده به مقامات دولتى کشور محل اقامت خود، چه بشکل فردى و چه بشکل جمعى، و یا با مراجعه به دفتر احزاب سیاسى و یا نمایندگان مجلس در منطقه سکونت خود و یا مراجعه به خبرنگارانى که میشناسند و یا هر راه دیگرى که مناسب میدانند براى پخش اخبار مبارزات حق طلبانه مردم ایران علیه جمهورى اسلامى، جلب توجه افکار عمومى به این مبارزات و جلب حمایت از این مبارزات استفاده کنند و دولتهاى کشور محل اقامت خود را زیر فشار قرار دهند و از آنها بخواهند که روابط دیپلماتیک خود با جمهورى اسلامى را قطع کنند.

آخرین درخواست من از همه شما رهبران جنبش کارگرى و رهبران دیگر جنبشهاى حق طلبانه و همه آزادیخواهان و برابرى طلبان در ایران و در خارج از ایران، این است که براى پیش برد موثرتر مبارزه مشترکمان، براى سرنگون کردن جمهورى اسلامى و برقرارى یک جامعه سوسیالیستى، آزاد، برابر و انسانى به حزب کمونیست کارگرى ایران بپیوندید.

جلیل جلیلى

۹ ژانویه ۲۰۱۹