دلایل داغ شدن تنور مذاکره حزب دمکرات با حکومت اسلامى

مصاحبه ایسکرا با عبدل گلپریان 

ایسکرا: اخیرا مصطفی هجری از حزب دمکرات کردستان ایران اعلام کرده است که آماده است تا با حکومت جمهوری اسلامی به مذاکره بنشیند. سئوال این است با توجه به اینکه بار اول نیست که حدکا از مذاکره با رژیم اسلامی سخن می گوید و بهای آنرا هم پرداخته است، اما در شرایطی که وضع رژیم اسلامی، جنگ و دعوای جناحها، مبارزه و اعتراضات در جامعه بویژه تنفر مردم نسبت به رژیم وارد ابعاد تعیین کننده ای شده است، چگونه است که مسئله مذاکره به صدر سیاست این حزب ارتقا پیدا کرده است؟

 
عبدل گلپریان: کشش و جذب شدن حدکا برای مذاکره و اعلام رسمی وعلنی آن در این مقطع ،بدرجات زیادی متفاوت و قابل تامل از دورهایی پیشین است. هرچند بند ناف افق و سیاست حدکا به مذاکره و بند وبس از بالا گره خورده است اما جنب و جوش اخیر این حزب دلایلی دارد که به آن اشاره می کنم.

 یکی از دلایل داغ شدن تنور مذاکره حدکا با حکومت اسلامی، شکست آمریکا در عراق و بی افقی احزاب ناسیونالیست است. این حزب و دیگر احزاب ناسیونالیست قومی در کردستان، تمام امید خود را به نئوکنسرواتیوهای آمریکا بسته بودند. حمله نظامی آمریکا به عراق و سیاست خاورمیانه بزرگ و رژیم چنج، سبب قوت قلبی در کالبد فدرال چیها شد.
حدکا بر بستر آن فضا رسما و علنا به یک جریان فدرالیست مبدل شد تا جائیکه همراه با سه جریان دیگر از آمریکا خواستند که کپی عراق را در ایران نیز پیاده کند. تلاشهای زیادی کردند تا بتوانند در سایه یک سناریو سیاه شبیه آنچه که در عراق موجب خانه خرابی مردم شد به نان و نوایی برسند. از نشستن در سالنهای انتظار در کاخ سفید و در صف نوبت برای گفتکو با کارمندان درجه چندم آمریکا گرفته تا آماده باش و کفش و کلاه کردن بعنوان نیروی پیاده نظام پنتاگون، تمامی آن افقی بود که در دور گذشته چشم انتظار آن بودند. علیرغم اینکه هنوز سیاست میلیتاریستی و حمله نظامی  آمریکا منتفی نیست و فعلا در دستور آمریکا و رئیس جمهور جدید قرار ندارد اما مدتها قبل از سر کار آمدن اوباما، امید به حمله آمریکا به پایان رسید. در حال حاضر با توجه به شکست سیاست آمریکا در منطقه، حدکا و دیگر جریانات قومپرست فعلا و تا اطلاع ثانوی این نا امیدی را با خود حمل می کنند. این یکی از دلایل شور و اشتیاق جریانات ناسیونالیست کرد برای مذاکره با رژیمی است که مردم در صدد به زیر کشیدن آن هستند.

از سوی دیگر دورانی که احزاب ناسیونالیت کرد در کردستان عراق و با کمکهای مالی و نظامی آمریکا به قدرت راه یافتند، حدکا و دیگر جریانات قومی  مدهوش این سناریو شدند. تداوم حاکمیت احزاب گمارده شده در کردستان عراق توسط آمریکا، برای حدکا به امید و تکیه گاهی برای یک کپی مشابه در کردستان ایران بدل شده بود. اما با شکست سیاستهای آمریکا در منطقه از یک سو و از سوی دیگر دست بالا پیدا کردن جریانات اسلامی در عراق و ایجاد فضای تنگ و محدود برای ناسیونالیسم کرد در کردستان عراق، امید دوم حدکا را هم به یاس تبدیل کرد. اختلافات داخلی اتحادیه میهنی به دلیل فساد و دزدیهای کلان سران آن و غرولند مقامات پایین تر از یک طرف و اعتراض و نارضایتی مردم علیه این حکومت فاسد از طرف دیگر، اکنون با مشکلات جدی مواجه شده اند. در این رابطه هم وضع و حال ناسیونالیسم حاکم در کردستان عراق از موقعیت شکننده ای برخوردار است که بازتاب آن را در سطح منطقه میتوان مشاهده کرد.حدکا هم بدون تاثیر از موقعیتی که فراهم شده است نیست.

و اما مولفه سوم که حدکا را به اتخاذ چنگ انداختن آشکار برای مذاکره با حکومت اسلامی واداشته است، حضور جنبشی چپ و سوسیالیستی در کردستان ایران است. این یکی آن فاکتوری است که حزب دمکرات و کل اردوگاه ناسیونالیستها  را با مخمصه جدی روبرو ساخته است. واقعیتهای امروز جامعه کردستان در قوی شدن چپ و سوسیالیسم خواهی مبارزات رادیکال و اجتماعی مردم، قوی شدن و محبوبیت حزب کمونیست کارگری و اردوی چپ جامعه، حدکا را بیشتر از آنچه که این حزب تصور می کند به حاشیه رانده است. به هر اندازه که  چپ و کمونسیم در کردستان خود را به جلو صحنه می کشاند، به همان اندازه امید و آرزوهای ناسیونالیسم کرد عقیم می ماند و شانس چندانی برای شریک شدن در قدرت را برای آنها باقی نمی گذارد.

مجموعه عواملی که اشاره کردم، حزب دمکرات را ناچار کرده است علیرغم اتکا به فدرالیسم و برافراشتن این پرچم و مرگ بر جمهوری اسلامی گفتن، فکر می کند که با ضعیف شدن جمهوری اسلامی، این امکان را پیدا خواهد کرد که شاید رژیم برایشان حسابی باز کند و آنها را در بازی شرکت دهد و سهمی نصیبشان شود. از این رو با توجه به مجموعه این دلایل، امید بستن برای احیای مذاکره و ساخت و پاخت با رژیم اسلامی را روی میز خود گذاشته اند.

 حدکا برای رسیدن به سهمی که ناسیونالیسم کرد آرزویش را همیشه در سر داشته است به مذاکره روی آورده است. آرزوی این حزب و همه ناسیونالیستها هیچگونه ربطی به آرزوهای مردم ندارد. با نگاهی به خواست و مطالبات مردم در جامعه کردستان می توان بسادگی دریافت که این افق و این سیاستها چقدر در تضاد با هم قرار دارند. مردم کردستان با مبارزات و اعتراضات خود و در هماهنگی با مبارزات مردم در سراسر کشور در تلاش برای خاتمه دادن به سه دهه از عمر ننگین رژیم اسلامی هستند اما در مقابل این تصویر ما شاهد سازش و مماشات حدکا با رژیم هستیم. 

اتحادیه علمای دینی حدکا در خدمت  به مذاکره با جمهوری اسلامی تاسیس شد.  افق مذاکره بویژه در شرایطی که پایه های حکومت اسلامی ترک های عظیمی برداشته است، حدکا و دیگر احزاب و جریانات ناسیونالیست و فدرال خواه با امید بستن  هر روزه به سازش و مذاکره با کثیف ترین حکومت تاریخ، کنگره، پلنوم و جلسه می گذارند و بی ربطی و عوامفریبی و دروغ خود مبنی بر رفع ستم ملی را عیان تر می کنند. رفع ستم ملی مورد ادعای حدکا و دیگر جریانات ناسیونالیست نیز همان پوششی است که برای سهم خواهی از قدرت به آن آویزان شده اند.اینها هیچ ربطی به م