کارگران ایران متحد شوید!

کارگران ایران متحد شوید!  

 مبارزه طبقه کارگر ایران در فاز دیگر

 مبارزات طبقه کارگر ایران علیه وضع موجود و سیستم حاکم اعم از کارفرمایان و دولت و حکومت کارفرمایان با مبارزات جسورانه کارگران سندیکای نیشکر هفت تپه و کارگران فولاد اهواز که فریب یکماه است در خیابانهای شهرهای شوش و اهواز در جریان است وارد فاز جدیدی شده است.

به عبارت دیگر، علیرغم اینکه کارگران همیشه با اعتصابات و تظاهراتهایشان برای کسب حقوق خویش مثل خواست پرداخت حقوقهای معوقه، علیه بیکارسازیها، علیه فساد و خصوصی سازیها و … ادامه داشته است، اما سه مولفه مربوط به این مبارزات کارگران هفت تپه و فولاد اهواز، خصلتهای به مبارزه طبقه کارگر ایران بخشیده است که مبارزه علیه سیستم موجود را وارد فاز دیگری نموده است.

نقاط قوت

این مولفات را میتوان بعنوان نقاط قوت مبارزات کارگران در دور اخیر نامید.

نکته اول: اعتصاب و اعتراض کارگران نیشکر هفت تپه و مجتمع فولاد اهواز دسته جمعی و جسورانه به خیابانهای شهرهای شوش و اهواز کشیده شده و از چهاچوب کارخانه فراتر رفته است. اعتصاب و تظاهرات علنی کارگران به سطح شهرها و مطالبه کسب حقوق کارگران را به سطح اجتماعی ارتقاء داده است. این  یعنی اجتماعی بودن این مبارزات، یکی از مهمترین مولفات مبارزات کارگران در دور جدید است.

نکته دوم، حمایت و همبستگی زنان و خانواده های کارگران از این مبارزات است. شرکت و همبستگی زنان در این مبارزات، مبارزه طبقه کارگر برای کسب حقوق و مطالباتشان را قدرتمندتر کرده و بعد وسیعتری به این مبارزات بحشیده است.

نکته ی سوم، حمایت و همبستگی فعالین سیاسی و تشکلهای مختلف و دانشجویی از این مبارزات است.

کمبودها

 هر چند که مبارزات کنونی کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز میتواند بلوغ سیاسی و طبقاتی طبقه کارگر ایران را به نمایش بگذارد، اما آنچه بعنوان نقظه ضعف از آن یاد کرد، اینست که این مبارزات قهرمانانه کارگران این دومجتمع هنوز با همبستگی کل کارگران ایران در شهرها و کارخانه های مختلف در سطح ایران روبرو نشده است. محدود ماندن این مبارزات جسورانه به مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز، می تواند کارگران را با چالشهای جدی در رابطه با موفقیتشان برای کسب خواستهای برحق شان، مواجه سازد.

جمهوری اسلامی و اعوان و انصارشان در بسیج و سپاه پاسداران و اوباشان مزدورش، بر علیه مبارزات کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه از هیچ توطئه و سرکوبی رویگردان نبوده و کوتاهی نخواهند کرد.

در دوره کنونی که وجود بحرانهای مختلف رژیم اسلامی را در عرصه های داخلی و بین  المللی و همچنین گرانی، تورم، بیکاری، عدم پرداخت حقوق کارگران و سایر مصیبتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زندگی توده های کارگر و زحمتکش را به تباهی کشانده است، اعتراضات کارگری و توده ای به وسعت کشور ایران کسترده است.

اما کمبود اصلی در رابطه با مبارزات توده ای و کارگری بر علیه وضع موجود، گسست آنها از همدیگر است. هر مبارزه ای برحق، اکثرا در همان رشته کاری محدود مانده است. در صحن مبارزات کارگری و در سطح کلان و ماکرو هنوز شاهد همبستگی عملی بین بخشهای مختلف جامعه کارگری از همدیگر نیستیم.

در رابطه با جنبش کردستان و اعتراضات توده ای نیز این گسست غیر قابل انکار است. در طول چهل سال از حیات حاکمیت اسلامی برایران، جامعه کردستان بمناسبتهای مختلف یکپارچه عکس المعمل نشان داده و اعتصابات عمومی موفقی برگزار کرده است،اما در صحن اجتماعی ما شاهد همبستگی عملی از سوی شهرهای خارج از کردستان نبوده ایم.

پدیده ی «گسست» یکی از چالشهای اصلی مقابل جنبش سوسیالیستی در ایران است. چگونه میتوان «گسست» را به «پیوند و همبستگی» تغییر داد؟

کارگران ایران متحد شوید!

وضعیت سیاسی و طبقاتی ایران امروز، بحرانهایی که جمهوری اسلامی با آن دست به گریبان است – حال چه بحرانهای درون کشوری در عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و چه در ارتباط با کشمکش و تقابل رژیم اسلامی با دول غرب،  رودرروئیها و تقابلات کارگران و کارفرمان و حکومت سرمایه داران و کلا زندگی  مشقت باری که جمهوری اسلامی به کارگران و زحمتکشان ایران تحمیل کرده است، و در همان حال مبارزه کارگران و مردم زحمتکش علیه وضع موجود و سیستم و حکومت حاکم در ایران، اوضاع سیاسی، اجتماعی و طبقاتی متحولی در ایران بوجود آورده است.

در این برهه از زمان، کارگران ایران، بیش از هر زمانی به اتحاد وهمبستگی سراسری احتیاج دارند.

در اوضاع کنونی ایران، شعار «کارگران ایران متحد شوید» شعاری عمیقا کمونیستی و سوسیالیستی منطبق با این شرایط است.

کار کمونیستی در شرایط کنونی کاری است که تلاش می کند برای تامین اتحاد و همبستگی سراسری کارگران، هم در عرصه تئوریک و هم عملی، موانع سر راه اتحاد کارگران در سراسر ایران را به چالش کشیده و برای رفع موانع موجود تلاش میکند تا راه حل پیشنهادی خود را در اختیار همه کارگران و فعالین کارگری قرار دهد.

یکی از نقاط ضعف و چالشهای پیشاروی طبقه کارگرایران و جنبش سوسیالیستی ایران، همانا پراکندگی و گسست جنبشهای اعتراضی ( منجمله گسست جنبش توده ای و جنبش کارگری، گسست جنبش کردستان و جنبش توده ای در سطح سراسری)  علیه وضع موجود و قدرت حاکمه است. جمهوری اسلامی از این گسست هاست که به نفع ادامه حاکمیت جنایتکارانه خود بیشترین استفاده ها را میکند.

جنبش سوسیالیستی ایران و کمونیستهای روشن بین دقیقا بایست دراین اوضاع متوجه این نقاط ضعف بوده و عملا در جهت رفع این موانع گامهای نظری و عملی بردارند، تا روحیه همبستگی و اتحاد طبقاتی، در سراسر ایران و در بین تمام کارگران و زحمتکشان گسترش یابد.

از نظر تئوریک، شعار و خواست و مطالبه «کارگران ایران متحد شوید» بعنوان زیر مجموعه شعار مادر و تاریخی سوسیالیستی «کارگران جهان متحد شوید»  محسوب میشود و نه در تقابل آن. لذا جا دارد تا همه کمونیستهای ایران، فعالین کارگری و کارگران مبارز، برای تسهیل امر مبارزاتی برحق خویش، شعار طلائی «کارگران ایران متحد شوید» را در هر شهر و خیابان و کارخانه ای برافرازند.

کارگران ایران بر علیه حکومت جنایتکار و فاسد و حافظ منافع سرمایه و سرمایه داران، برعلیه کارفرمایان و برای کسب حقوق برحق خویش و برای پیروزی، عمیقا به اتحاد و همبستگی طبقاتی و میلیونی احتیاجی مبرم دارند.

«کارگران ایران متحد شوید!»

(۲)

سوسیالیسم بعنوان یک آلترناتیو سوسیالیستی و در همانحال دمکراتیک

سوسیالیسم بعنوان یک سیستم اداره ی جامعه از طریق تشکلها وکمونهایی که در جامعه مستقر هستند، اداره میشود. نهادها و ارگانهایی که از بطن مبارزه ی طبقه کارگر علیه طبقه سرمایه دار متولد میشوند.

همچنانکه مارکس به این مسئله در سطح اشاره پرداخته است، سوسیالیسم دارای دو رکن اساسی یا دو خصلت ویژه است. اول اینکه ابزار تولید در تملک جامعه قرار دارد و دوم اینکه دولت در سوسیالیسم از ویژگی و سوخت و ساز و عملکردی برخوردار باشد که در ادامه پروسه، به زوال خود منتهی شده و کار مزدی طی پروسه ای که عمدتا اقتصادی است، برچیده شود.

سوسیالیسم حتی یک سبک زندگی است. زندگی ای که در آن فرد علیرغم اینکه از آزادیهای کامل و امکانات فراوان برخوردار است اما از طریق کار و انواع فعالیتها و خدمات اجتماعی وظیفه همبستگی خود با جامعه را نشان میدهد. در واقع کار و خدمات اجتماعی حلقه واسط لازم و ضروری بین فرد و جامعه و رابطه متقابل ایندو با هم هستند. و جامعه هم از طریق ارگانهای خود رفاه کافی را به فرد بازمیگرداند.

یعنی رابطه فرد و جامعه و رابطه جامعه با فرد، یک رابطه ی متقابل است. مشخصات یک جامعه سوسیالیستی یکی دو تا نیستند. اما من به چندین مشخصه مهم اشاره میکنم.

اول اینکه جامعه سوسیالیستی از نظر افکار و اندیشه، کاملا متنوع و رنگارنگ است. ازادیهای سیاسی و اجتماعی و آزادی بیان بخش لازم یک جامعه ی سوسیالیستی است. در یک جامعه سوسیالیستی حقوق و ازادیهای فردی ارزشمند اند اما بدلیل رابطه متقابل فرد و جامعه و همبستگی بین ایندو، ارزشها و حقوق فردی، به اندویدوالیسم یا فردگرایی،آنچه صفت مشخصه جامعه سرمایه داری است، تنزل نمی یابد.

جامعه سوسیالیستی از نظر سیاسی و اجتماعی، یک جامعه آزادمنش است، اما از نظر اقتصادی جامعه ایست که قانون کاری حاکم است که در پروسه زمانی طبیعی (نه بشیوه ی اراده گرایانه) شرایطی فراهم آورد تا به زوال سرمایه منتهی شود. در یک جامعه سوسیالیستی همه انسانهای آماده به کار که از نظر فیزیکی و روحی سالم هستند، بایست کار کنند. در دایره  انسانهای آماده به کار کودکان، زنان حامله، سالمندان و بیماران و…. نمی گنجند.

در یک جامعه سوسیالیستی، همه افراد جامعه از امکان تحصیل سطح بالا برخوردار خواهند شد. یک جامعه پیشرفته از نظر اقتصادی،اجتماعی، فرهنکی و سیاسی مستلزم  داشتن انسانهایی با تحصلات عالی است. وقتی افراد جامعه با تحصلات عالی وارد فعالیت و خدمت به جامعه شوند، آنوقت مقولات وظیفه و مسئولیت دربعد اجتماعی  جایگزین میشود. بدلیل وجود یک جامعه با دانش علمی، تاریخی، سیاسی و فرهنگی،رهبری فردی در اجتماع زوال یافته و جامعه در همه شئون اش از طریق عقل و رهبری جمعی با تقسیم کار اداره میشود. جامعه سوسیالیستی یک جامعه کاملا دمکراتیک است.

جامعه سوسیالیستی متعلق به همه انسانهای با افکار متنوعی است که در محدوده آن جامعه زندگی می کنند. این سخن بدین معنی است که جامعه سوسیالیستی در تملک یک عده و گروه خاصی نیست. طبقه کارگر و زحمتکش با همه تنوعات فکری و سلیقه ای اعضای فعاله و شامل شونده جامعه سوسیالیستی است.

بحث بر سر سوسیالیسم و محتوا و مضمون سوسیالیسم بعضا لازم است. این اشارات مختصر به مضمون سوسیالیسم میتواند آلترناتیو سوسیالیستی برای جامعه ایران را تقویت کند.

در بطن اوضاع سیاسی ایران و مبارزات کارگران نیشکر هفت و تپه و فولاد اهواز و در بطن مبارزات توده ای علیه جمهوری اسلامی و فعال شدن آلترناتیوهای مختلف سیاسی برای سهم بری از قدرت سیاسی در آینده ایران، لازم است تا کمونیستها و طبقه کارگر به روشنترین وجه آلترناتیو سوسیالیستی را عرضه دارند تا هر چه بیشتر بتواند به مقبولیت اجتماعی در سطح ایران نائل گردد.

سوسیالیسم در میان کارگران بایست پذیرفته شود و کارگران بایست برای الترناتیواجتماعی به سوسیالیسم رای بدهند. سوسیالیسم را با زور و اصرار نمیتوان تحمیل کرد. بلکه کارگران و زحمتکشان بایست آنقدر از این الترناتیو شناخت داشته باشند و آنقدر به آن مطمئن شوند که بدون معطلی به آن رای بدهند.

در این رابطه، اینکه کمونیستها و احزاب کمونیست موجود در عملکردشان در رابطه با آلترناتیو سوسیالیستی برای ایران چه چهره و عملکردی از خود نشان میدهند، بی نهایت مهم است.

نمی توان مبارز راه سوسیالیسم با توضیفات مختصری که کردم، بود،اما بدلیل اختلاف نظر، با احزاب دیگر مخالف رابطه ومیانه ای نداشت و اصلا با آنها حرف هم نزد. سوسیالیسم در برگیرنده گرایشات مختلف اجتماعی است و به همین دلیل هم بایست این تنوع در افکار و نظرات امکان بروز علنی و دمکارتیک داشته باشند.

در الترناتیو سوسیالیستی منطقا و بنا به تعریف تئوریک، بایست گرایشات مختلف که در چهارچوب سوسیالیسم می گنجند، حضور داشته باشند.

در رابطه با همکاری شش حزب و جریان چپ و کمونیست در باره آلترناتیو سوسیالیستی، واضح است که همکاری این شش جریان، شامل کلیه گرایشات و نظرات در همین چهارچوبه نمیشود.

من با تبعیت از نگرش سوسیالیستی انتقادی که دارم، چند سوال را برای تعدادی از احزاب و سازمانهای که در طیف چپ و سوسیالیست هستند اما در دایره این شش جریان چپ و کمونیست قرار نگرفته اند، ارسال داشتم.

اکثرا پاسخ سوالاتم را ندادند. اما در این میان دورفیق پاسخهایشان را برایم فرستاده بودند. اول رفیق مازیار رازی و سپس رفیق سلام زیجی. پاسخ رفیق مازیار کوتاه و روشن بود که من برای اطلاع خوانندگان، پاسخ رفیق رازی را ضمیمه میکنم. اما رفیق سلام زیجی پاسخش را در نشریه سوسیالیسم امروز دو هفته پیش منتشر کرده بودند و خوانندگان را به مطالعه آن دعوت میکنم.

علیرغم جنبه های مثبت همکاری شش حزب و سازمان چپ و کمونیست، اما این رفقا رفتار و عملکردمحدود و تنگ نظرانه ای از خود نشان داده اند که خصلتهای سوسیالیستی زیاد همخوانی ندارد.

من نظر رفقا را درمورد همکاری این شش جریان جویا شده بودم و اینکه آیا این شش حزب و سازمان از آنها برای همکاری و فعالیت مشترک دعوت کرده اند یا خیر؟ که پاسخ هر دو رفیق این بود که از آنها دعوت نشده است. سلام زیجی حتی نوشته بود که دو گروه شرط همکاری شان با این شش جریان را دعوت نکردن از آنها ذکر کرده بودند.

بحث انتقادی من اینست که این فرهنگی که این رفقای شش جریان از خود نشان میدهند، نمیتواند با آن فرهنگ سوسیالیستی که در برگیرنده افراد مختلف با افکار مختلف است، همخوانی داشته باشد.

در کشور ایران، دشمن اصلی جمهوری اسلامی است. اینکه طبقات و گرایشات مختلف سیاسی هر کدام بر اساس منافع طبقاتی خویش برای آلترناتیو سازی در تقلا و تلاش هستند،  امر خیلی طبیعی است.

جنبش کمونیستی ایران نبایست از سر رقابت با جریانات سیاسی دیگر، بخواهد خود را سازمان داده و همکاریهای فیمابین را افزایش دهد، بلکه اساسا بایست همه تلاشها و کوششها برای اتحاد وسیعتر از نیاز طبقه کارگر و زحمتکش سرچشمه بگیرد و نه رقابت با دیگران.

موفقیت شش حزب و سازمان چپ و کمونیست در راستای گستراندن آلترناتیو سوسیالیستی در ایران در گروه اینست که:

  • این رفقا سیاست باز و دربرگیرنده ( inkludering) در برخورد با گرایشات مختلف درون جنبش سوسیالیستی داشته باشند.
  • رفقا علنا از جریانات و گرایشات مختلف برای پیوستن به جمع این شش جریان، و برای تقویت آلترناتیو سوسیالیستی دعوت بعمل آورده و کلیه دعوتنامه و دیالوگها لازم است علنی بوده تا کلا پروسه مباحثات له و علیه، همه امکان دخالتگری و اظهار نظر بیابند.
  • از نظر متدیک، موفقیت و اشاعه آلترناتیو سوسیالیستی در جامعه ودر بین کارگران و زحمتکشان در گرو اینست که کلیه نیروها و احزاب کمونیست در رابطه با مقوله قدرت سیاسی و کسب قدرت سیاسی روشن تر خود را بیان کنند. اینکه یک حزب یا چند حزب خودشان در راس قدرت سیاسی باشند، از نظر متدیک، سبک کار، عمل و سیاستهای خاص خود را بدنبال خواهد داشت، و اگر یک حزب یا احزاب به شیوه ای دیگر به قدرت سیاسی بنگرند و اداره اقتصادی و سیاسی کشور را  به ارگانهای و تشکلهای کارگری و توده ای محول کنند، سبک کار، عمل و سیاستهای دیگری از این نوع نگرش استنتاج میشود.
  • اتخاذ سیاستهای برسمیت شناسانه (   anerkjennelse) باعث میشود تا شش جزب و جریان به شصت حزب و جریان ارتقاء یابد.

واقعیات تاریخی به ما می گویند که جنبش سوسیالیستی آنقدر وسیع است که گرایشات مختلفی مثل مارکسیستها، سوسیالیستها و کمونیستها، تروتسکیستها و گروههای مختلف دیگر را دربرمیگیرد.

برای اینکه به کسب موفقیت نائل آمد بایست بین افکار و نظرات مختلف از یکسو و آنچه که بایست از نظر مادی و عملی بدست آورد، فرق قائل شد.

بگذار من و شما هر طور که بخواهیم بیندیشیم، اما هم من و هم شما به آزادی سیاسی و آزادی بیان احتیاج داریم. پس نیروی اصلی بایست روی وجود این آزادی سیاسی که لازمه همه است، تاکید گردد.

آنچه میتواند بسیج کننده باشند، مطالباتی مثل آزادیهای سیاسی، حکومت شورایی، ازادی فعالیت احزاب، تامین فرد از سوی جامعه و مسئولیت فرد در قابل جامعه و چند رقم اساسی که برای پیشروی و قدمهای بعدی لازم باشند، مشخص شده و جمع برای کسب آنها متحد شده و همکاری نماید.

در غیر اینصورت نمیتوان با نگرشهای محدودنگرانه و انحصار طلبانه به اهداف بزرگ سوسیالیستی نائل آمد. توجه به این بی نهایت مهم است که سوسیالیسم در تملک یک عده خاصی نیست، شرکت خصوصی هیچ حزب وسازمانی نیست، بلکه به همه کارگران و زحمتکشان و به اکثریت جامعه مربوط است. بحث بر سر سوسیالیسم، بحث بر سر شکل و شیوه اداره جامعه و نحوه کار و امکانات مادی در زندگی و همچنین تملک اجتماعی بر ابزار تولید است. و این مسئله ای عام است. این موضوع عام مستلزم وجود یک نگرش و متدولوژی منطبق با این وسعت است.

از نظر سیاسی فرقی بین نظرات  رفیق رحمان حسین زاد و رفیق سلام زیجی نمی بینم، نامفهوم است که بدلایل حزبی و تشکیلاتی جمع دیگری حذف شوند. نامفهوم است که شروطی که رفیق مازیار رازی برای پیوستن به اتحادها مطرح میکند، نادیده گرفته شود و یا اینکه به دلیل تفاوتها و اختلافات مورد مراجعه قرار نگیرند.

جنبش سوسیالیستی ایران در واقع در برگیرنده همه احزاب،گروهها و شخصیتهای است که خود را کمونیست و سوسیالیست تعریف میکنند. و این از گروه رفیق رازی شروع شده و تا حزب سوسیالیستهای انقلابی ایران را در برمیگیرد.

تئوری و تاریخ وتجارب به ما میگویند که بایست به چنین موضوعاتی که اشاره شد، به شکل حرفه ای و پروفیشونال برخورد کرد. وگرنه ، همین درجا زدنها دور باطل خود را تکرار خواهند کرد.

جهت آگاهی عموم پاسخهای رفیق مازیار رازی به سوالات ضمیمه است.

من قبلا و جهت درج یا انعکاس پاسخهای رفیق، تاییدیه ایشان را کسب کرده بودم. با سپاس

با درود رفیق  بهروز ناصری

سپاس از ایمیل تان. در مورد سؤالات   طرح شده شما، پاسخ کوتاهی در زیر می دهم.

پرسیدید:

«نظر شما یا جریان شما “گرایش مارکسیست های انقلابی ایران (میلیتانت) در باره پیوستن و همکاری با این شش جریان در باره تقویت آلترناتیو سوسیالیستی در ایران چیست؟»

پاسخ:

ما همواره خواهان ایجاد اتحاد عمل هایی با نیروهای مختلف اپوزیسیون، با حفظ استقلال خود بوده ایم. توضیحات و علل آنرا در مقالهٔ اخیر تحت عنوان «مارکسیسم یا سکتاریسم» که شما هم به آن اشاره کرده  و ظاهراً مورد تایید شما هم بوده،‌ذکر کردیم.

از اینرو پیوستن و همکاری با شش جریان در باره تقویت آلترناتیو سوسیالیستی در ایران  با پیش شرط ها و توافقات حداقلی  خود بلا ایراد است. به شرطی که دو اصل: اولِ،  فعالیت مشترک عملی در حمایت از کارگران ایران. دوم،   وجود دمکراسی درونی و حق نقد سیاسی به یکدیگر بدون حذف گرایی و اتهام زنی و تخریب یکدیگر،  رعایت شود.

پرسیدید:

«آیا این شش جریان از گرایش شما دعوت به پیوستن به این تجمع کرده اند؟»

پاسخ:

خیر این شش جریان از گرایش ما دعوت به پیوستن را به این تجمع را  نکرده اند. بهرحال اگر کرده بودند و یا در آینده دعوت کنند ما حتما معیارهای و شرایط شرکت خود در این جمع را به آنها خواهیم فرستاد و در صورت توافق متقابل شرکت خواهیم کرد.

پرسیدید:

«کلا شما مسئله ارتباط و همکاری با این جریانات را چگونه ارزیابی می کنید؟»

برای ما ارتباط و همکاری با این جریان یا هر جریان  مترقی در اپوزیسیون   به شرطی رعایت دو اصل ذکر شده ، بلا ایراد است.

با درود های رفیقانه

مازیار رازی

از طرف گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

۱۳ آبان ۱۳۹۷

۴ نوامبر ۲۰۱۷