سازمان انقلابی مان، ما را به اهداف انقلابی کمونیستی مان می رساند!

سازمان انقلابی مان، ما را به اهداف انقلابی کمونیستی مان می رساند!

اینجا فرانسه مهد آزادی و حقوق بشر و دموکراسی، حکومت قانون، جامعه ی سکولار طبقه ی سرمایه دار هست  و این ها هم نه تروریست های داعش و نه فاشیست و نازیست های ضد کارگر و ضد پناهنده و فراری از جنگ های امپریالیستی، بلکه دانش آموزانی هستند که به خود جرئت اعتراض کردن  به سیاست های سرمایه پسند دولت جناب مکرون منتخب طبقه ی سرمایه دار و حمایت از پدران و مادران و برادران و خواهران کار گرشان داده اند که باید چنین مورد مجازات قرار گیرند تا سرمایه حفظ گردد، فرمان مقدس یعنی تدارک شرایط و مکان مناسب برای سود بیشتر، اجراء شود. دیگر همه ی دنیا تهران  و استانبول، کابل و ترابلس و موگادیشو، مالی و یمن و… است! هیچ جا برای انسان کارگر امن نیست! انسان کارگر،  انسان تولید کننده، فقط باید خونش به سود سرمایه داران تبدیل گردد و گرنه، باید به میرد و زنده نه ماند، این آن تصمیم سراسری طبقه ی حاکم، طبقه ی جهانی سرمایه دار امپریالیست است و همه چیز دیگر دروغی بیش نیست!  باور کردنش سخت است، می دانم، ولی واقعیت همین است!

https://www.msn.com/es-es/noticias/internacional/la-policía-francesa-obliga-a-arrodillarse-a-decenas-de-estudiantes-de-instituto/ar-BBQDoC6?ocid=spartanntp

در مقابل چنین وضعیتی است که باید برای طبقه ی کارگر تشریح کرد و به آن یاد آور شد و نوشت: کارگران و زحمتکشان بر خیزید، کارگران و زحمتکشان سازمان یابید، کارگران و زحمتکشان متحزب و مسلح شوید، کارگران و زحمتکشان، انقلاب،  انقلاب مسلحانه ، انقلاب قهری کمونیستی تنها راه ، خشک کردن و برون رفت جامعه ی بشری از مردابی است که سرمایه داری امپریالیستی غارتگر خون و نیروی کار و ویران نمودن محیط زیستِ شما ، برای غرق کردن شما، ایجاد کرده است.

 کارگران و زحمتکشان بدانید و آگاه باشید که دموکراسی موجود، فقط و تنها، روکش دیکتاتوری طبقاتی طبقه ی سرمایه دار بر علیه شما است و نه چیز دیگر که مجالس قانون گذاری فقط به امضاء کننده صرف تبدیل شده اند که دستورات سرمایه داران بزرگ و حاکم بر سرنوشت شما را، تصویب که نه، امضاء  و به رئیس جمهوران، نخست وزیران و از طریق آنها به اعضای دولت و ارگان سرب گر یعنی نیروهای نظامی و پلیسی و ژاندارمری، گروه های پارا میلیتر – فاشیستی و تروریستی، نژادی و ملی و مذهبی و قومی، برای اجراء شدن ابلاغ می کنند و شما این دستورات و قوانین را در باتوم پلیس مشاهده می کنید که بر سر و روی تان باریدن می گیرد، در ماشین آب پاش با فشار قوی می بینید که بر سرتان آب داغ و یا سرد می پاشند و در گلوله های سربی یا کپسول های گاز اشک آور و خفه کننده حس و لمس می کنید که اشک تان را جاری و گلو و نای تان را تا سر حد خفه شدن می بندد، در استثماری می بنید که از گرده تان کشیده شده و به یورو، دلار، روپیه، ین، تومان،  دینار، روبل، پوند و ووو تبدیل گردیده  و به بانگ های سرمایه داران سرازیر می شود.

رفقای کارگر و زحمتکش، ما راهی نداریم، جز اینکه، این سیستم را در کلیت خود ، مورد تعرض مسلحانه و سازمان یافته خویش قرار دهیم، چاره نداریم جز اینکه سازمان،  سازمان انقلاب،  سازمان جنگ طبقاتی، برای به پیروزی رساندن انقلاب سرخ، انقلاب اجتماعی، انقلاب مسلحانه، انقلاب قهری کمونیستی را ایجاد کنیم، یعنی حزب مخفی، حزب لنینی، حزب کارگران آگاه را، موجودیت دهیم و تسلیح طبقاتی یابیم و بر علیه طبقه ی سرمایه دار و دولت هایش وارد جنگی همه جانبه  و سرنوشت سازشویم تا  توانا شده و قادر شویم که با بر افکندن – درهم شکستن این دولت ها، تاراندن این نیروهای تا بن دندان مسلح – دولت خود را یعنی تنها دولتی که با لغو جامعه طبقاتی (مالکیت خصوصی، خانواده، مذهب، نظم – دولت ) و همه دستگاه های تبلیغاتی و سرکوب گر موجود، خود و جامعه خویش را نجات دهیم. از یاد نبریم  و نبرید که این کار فقط ار عهده شما طبقه ی کارگر با بسیج خیل وسیع زحمتکشان زن و مرد، جوانان وابسته به خانواده های تان ساخته است و ضرورت تاریخی اجتماعی دارد و گرنه نابودی در انتظار ما، همه جامعه و حتی موجودات زنده  است و از آن گریزی نیست!

در این مسیر نباید به هیچ  سرمایه داری، هیچ جناحی از طبقه ی سرمایه دار، دولت و جریانی که خود جامعه ی سرمایه داری سود خواه و طبقه ی سرمایه دار را در کلیت خود عامل اساسی این همه کشتار، بیکاری و نداری و فقر نه می دانند، بلکه این شکل و آن شکل دولت را مسئول می دانند و خواهان تعویض دولت ها به یکدیگر هستند،  یا اصلا خواهان سرنگونی این رژیم فاشیست  و شکل دادن به  آن دموکراسی انتخاباتی با قانون اساسی خیلی بشر دوستانه!؟  می باشند. مثلا می خواهند جمهوری اسلامی را به جمهوری ملی – دموکراتیک – و غیره تبدیل کنند، اعتماد کرد و دوست دانست و نه دشمن، گرچه در اپوزیسیون دولت ها باشند و حتی شکل مبارزه شان هم خیلی رادیکال یعنی مسلحانه باشد.

این را تجربه مبارزه ی طبقاتی به اثبات رسانده است که: دولت مدرن، دولت در جامعه سرمایه داری، گرچه اشکال متفاوت دارد، گرچه نام های پر طمطراق و متفاوت را بر خود نهاده و می نهد، گرچه سلطنتی و یا جمهوری  یعنی پارلمانی – انتخابی- دمکرات است، ولی در همه اشکال موجودیت خود ارگان و دستگاه دیکتاتوری طبقاتی طبقه ی حاکم و مالک نیروهای تولیدی – طبقه ی سرمایه دار –  بر علیه و برای سرکوب طبقه ی کارگر است و به قول کارل مارکس: دولت مدرن، کمیته ای است که به امورات طبقه ی سرمایه دار در کلیت خویش و رد وفتق  امور  بین آنها رسیدگی می کند. – یا دولت در جامعه ی سرمایه داری از آنجا وجودش ضرورت یافته است که دستمزد کارگر را در حد مورد دلخواه طبقه ی سرمایه دار نگه دارد- باید با زور و جبر و مسلحانه بر انداخته گردد و با دولت شما جانشین شود تا رهایی حاصل گردد تا جامعه طبقاتی ریشه کن شده و با جامعه ی بدون مالکیت خصوصی، بدون طبقات، بدون تضاد و تناقض های موجود، بدون جنگ و کشتار، یعنی جامعه ی با مالکیت اجتماعی – مشترک – تمام آحاد جامعه – جامعه ی کمونیستی ایجاد گردد تا انسان طبقاتی و از خود بیگانه شده تبدیل به انسان رها و خود یافته به عنوان انسان تقسیم نه شده، جانشین گردد. این باید سرانجام و هدف مبارزه طبقاتی تان باشد و شود!

این یعنی باور آوردن به گفتار کارل مارکس و فردریک انگلس یعنی: شعار اساسی جنگ طبقاتی باید :

«انقلاب مداوم » تا لغو سرمایه داری جهانی گردد!

 

انقلاب تان، انقلاب قهری کمونیستی تان عامل نجات تان است و نه چیز دیگر!