در چند حلقه از برنامه های تلویزیون آسو سات که از سوی گردانندگان آن کانال و از جمله آقای ناصر حسامی مجری برنامه تدارک دیده شده بزعم خود خواسته اند با استفاده از پیشینه ای که آقای ساعد وطندوست “ماموستا ئیبراهیم” هم  در  “تاسیس کومله ” گویی ایفای نقش نموده بیشتر بشکلی دلبخواهانه و تماما روایتی، نگاهی بر چگونگی شکلگیری و زمینه های پیدایش کومله داشته باشند. تا اینبار از سوی یکی دیگر از راهروان تازه پیوسته به صفوف ناسیونالیسم کرد به بخشی از آمال عقیم مانده “سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان” رفورمیستها جامه عمل بپوشانند و ضمنا  “غیبت کبری” که آقای وطندوست نزدیک به دو دهه در عرصه مبارزات سیاسی داشته از انظار عموم پوشیده دارد.

  اما امروزه دیگر در عصری از ارتباطات قرار گرفنه ایم که کمتر کسی بازگو کردن راویانه وار، تاریخ های ارزشمندی چون پیدایش کومله بمثابه جریانی چپ و سوسیالیستی که در سیرانکشاف  جامعه و در یک روند تاریخی و در اعماق تحولات دوران خود و در متن این تغییرات پا به عرصه وجود گذاشت و حرکت نموده و بجلو آمده را در صحبتها و رجز خوانیهای یک شعبده بازی تلویزیونی دنبال می گیرد. کانال ایلخانیزاده و مهتدی غافل از آنکه لا اقل بخشهایی عمده از آحاد توده های مردم جامعه ایران و کردستان از هم نسلان آقای وطندوست ها گرفته تا هم نسلان آقای حسامی ها- که اینچنین شعورشان از سوی آنها دست کم گرفته شده- اگر بهتر از ایشان بر چند و چون زمینه های شکلگیری و سر برآوردن کومله باخبر نباشند به یقین بهتر از خود این آقایان انگیزه این تاریخ روایتی و سرهم بندی شده را از سوی امثال ساعد وطندوستها ومهتدیها و ایلخانیزاده ها میشناسند. و بخوبی میدانند که این تاریخسازیهای انحرافی منافع  کدامین قشر جامعه را نمایندگی میکند.  این گرد و خاک بر پا کردن ها در نی وی آسو سات یا روژهه لات برای مردم کردستان چیز کاملا شناخته شده ایست که از کجا مایه گرفته. 

یکی دو نسل دیگر هم اگر  سن و سالشان اقتضا  نکرده که در پروسه این شکلگیری خود حضور پیدا کرده باشند و امروز آماج فخرفروشیهای ریاکارانه و بازگوئی جعلی تاریخی باشند که آقایان وطندوستها و حسامی ها چوب حراج آنرا  برداشته اند، بدون شک سیر مبارزات چند ین دهه این جریان چپ و کمونیستی و مسیری که هم اکنون نیز متعهدانه فعالین حزب کمونیست ایران و کومله پرچمش را کماکان برافراشته نگه داشته اند و  تا متحقق نمودنش هم از پای نمی نشینند گواه عینی این تاریخ راستین است. از دیگر سو مراجعه به اسناد و مصوبه ها ی مکتوب در آرشیو سایتهای حزب کم.نیست ایران و کومله  البته با دورانی که خود شما هم هنوز به اهداف و استراتژی وسیاستها و مبارزات برحق و انسانی اش پشت نکرده بودید( که صد البته آقای ساعد وطندوست در مصاحبه تلویزیونیش نشان داد از مراجعت کردن و استناد نمودن به این آرشیوها که بشدت بیمناک است و گویی با گفته های مرددانه : ” نمیدانم” و” بخاطر نمیاورم” بیشتر ذهن خود را میخواست التیام بخشد) موثق ترین و ارزشمندترین ملاک و معیار جهت شناخت این دو نسل و حتی آن بخش از نسلهای پیشین هم بوده و هست که به هر دلیلی نتوانسته اند این تاریخ را به گونه ای دقیق و بی غرض و نظر باز شناسند. نه نشستن  پای ساعتها رجزخوانی شما و آقای حسامی .

شما حد اکثر بهره ای که  از اینگونه برنامه ها میتوانید ببرید صفوف چند ده نفری خود را شاید بتوانید چند صباحی آرایش دیگری به آن بدهید و دیگری صف آنانی را که هیچگاه روند رادیکالیزه شدن جامعه و بخصوص رشد آگاهی و مبارزات کمونیستی و سوسیالبیستی را نه تنها بر نمی تابند بلکه در در قالب و اشکال جورواجور سد و مانع سر راهش میشوند، تقویت نمائید. پس چرا آقای ساعد وطندوست نقاب شبه چپ خود را پایین نمی اندازد و سرش را بالا بگیرد و از چیزی که بواقع طالب و خواهانش است بصراحت و بدون شرم و عذاب از آن دفاع کند؟