دلنوشته ای برای شراره الیاسی

دلنوشته ای برای شراره الیاسی

در واپسین روز از گرامیداشت ۲۵نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان هستیم.همانطور که به پاسداشت این ایام که هر ساله این روز را در جهان گرامی میدارند،اما متاسفانه شاهد شنیدن خبر ی تلخ و تکان دهنده بودیم.

اخیرا همانطور که مستهظر هستید،خانم شراره الیاسی بانوی کرد از توابع بیساران در کمال بیگناهی در سحرگاه روز سه شنبه۲۲ابان ۹۷توسط رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی ناباورانه اعدام شد.

شراره الیاسی فقط ۲۷سال داشت،او زنی بود که ۵سال از بهترین سالهای زندگیش را در پشت میله های زندان سپری کرد.

از جزئیات پرونده این زندانی اعدام شده اطلاعات کاملی در دست نیست.اما گفته میشود اتهام وی قتل عمد شهروندی بنام کاوه غلام ویسی بوده است.به گزارش سازمان حقوق بشر در ایران:تلاش فعالان مدنی و مصلحین اجتماعی برای جلب رضایت اولیای دم مقتول به نتیجه نرسید،و بد بختانه با مخالفت خانواده مقتول مواجه گردید اینطور که پیداست تا کنون نقل قولهای گوناگونی در مورد این حادثه پخش شده است که متأسفانه همسر شراره با حیله و فریب و با توسل به اینکه جرم زنان در قتلهای ناموسی تخفیف دارد،او را راضی کرده که قتل را بر عهده بگیرد.

در نهایت شراره مظلومانه با اتکا به قانون شنیع قصاص و سیاست زن ستیزانه رژیم جمهوری اسلامی اعدام میشودر جامعه‌ای بحران زده و اسلام زده،زنان بعنوان ستمدیده ترین و آسیب پذیر ترین قشر اجتماعی با سختترین قوانین آپارتاید جنسی رو برو هستند.

در ایران کما کان برابری جنسیتی و آزادی حقوق زنان هیچ معنایی ندارد.

شراره الیاسی اعدام شد و اعدام وی بنظر من شبیه به اعدام دختر جوانی بنام دلارا دارابی بود که چند سال پیش در حالیکه زیر سن بود نا خواسته قتلی را به گردن گرفت و متاسفانه تلاشها برای اثبات بی گناهیش به جایی نرسید و دلارا دارابی را نیز مطلومانه به چوبه دار سپردند شنیدن چنین اخباری بسیار تکان دهنده است.

تا زمانیکه اسلام سیاسی حکمفرماست در ایران هر ساله ما باید شاهد شنیدن چنین اخباری تلخ و ویرانگر از قتل ناموسی و ظلم و….به زنان ستم دیده جامعه ایرانی باشیم.به اعتقاد من تنها راه مبارزه با این فرهنگ ناموس پرستی و تحجر جلو گیری از ضدیت با زنان و برچیدن نظام مرد سالاری می باشند،که زنان بتوانند به آن آزادی و حق طلبی و همچنین آرمان های برابری خواهانه خود دست پیدا کنند.و این مهم فقط با تکیه بر جنبش کارگری و کمونیستی میسر میباشد.

در پایان همدردی خودم را با خانواده شراره الیاسی عزیز ابراز میدارم.

سحر بابا سلجی