زنان سرزمین شکر به میدان می آیند… روز ۲۵ نوامبر را روز تشدید مبارزه برعلیه جمهوری اسلامی تبدیل کنیم

زنان سرزمین شکر به میدان می آیند.

روز ۲۵ نوامبر را روز تشدید مبارزه برعلیه جمهوری اسلامی تبدیل کنیم.

خشونت علیه زنان و اعمال قوانین آپارتاید جنسی بعنوان ساختار اصلی جامعه ایران بیش از ۴ دهه زندگی نه تنها زنان بلکه تمام جامعه را به قهقرا کشیده است. اعمال خشونت از طریق قوانین شریعت و مدنی به تشدید عقب مانده ترین سنت ها در جامعه ی ایران تبدیل شده است . گُردانی از مبلغان حوزه های علمیه برای حِقنه کردن این خرافات در استخدام دولت و مراکز تبلیغی و  رژیم در تلاش تحمیل این هجویات به مردم ایران هستند. زن ستیزی به یکی از ارکان اصلی جمهوری اسلامی تبدیل شده و مناسبات میلیونها خانواده تحت تاثیر قوانین و سنت های عقب مانده را به جهنمی واقعی تبدیل نموده است.

علیرغم همه ی این تبلیغات و دم و دستگاههای عریض و طویل برای سرکوب زنان ، جنبش برابری طلب در ایران بعنوان بهش مهمی در متن اصلی اعتراضات جامعه قرار گرفته و  از حمایت و پشتیبانی بخش مدرن و جنبش سرنگونی جمهوری اسلامی برخوردار است. جامعه ی معترض ایران را جنبش زنان نه تنها بعنوان مسئله ای برای زنان بلکه بعنوان یک جنبش مدرن و برابری طلب علیه یکی از عقب مانده ترین و خشن ترین رژیم های قرن حاضر مورد حمایت قرار داده  و فعالانه برای پیشبرد آن در مقاطع مختلف تلاش نموده نموده اند.

مبارزه مردم در ایران از دی ماه ۱۳۹۶ وارد دور جدید شده است که اکنون با به میدان آمدن کارگران و  معلمان  و تشدید مبارزه برای رفاه و آزادی، رژیم را با چلنجی جدید روبرو نموده است. اعتراض زنان معلم و کارگر در بطن تشدید این مبارزه، جنبش زنان را برای آزادی و برابری وارد یک عرصه ی وسیعتر می نماید.

در بطن اعتراض علیه حجاب و قوانین آپارتاید جنسی معلمان و کارگرانی وجود دارند که بخودی خود وجود این قوانین به مانعی در رشد چه فردی و اجتماعی آنها تبدیل شده است. زنان کارگرو معلم علیرغم همه ی تلاش هایشان برای تثبیت دستمزد برابر، محیط امنیتی و سالم محل کار، عقب راندن مرد سالاری در میحط های کار، پایان دادن بهآزار های جنسی، قبل از هرچیزی با سیستمی برخورد میکنند که از آنها بعنوان شهروندان درجه دوم و  انسانهایی که تحت کفالت مردان خانواده هستند  به حساب می آورد. کفالتی  که از طرف قوانین اسلامی به آنها تحمیل شده است. حتی اجازه کار و بیرون رفتن از خانه در صورت مخالفت همسر و یا برادر و پدر توجیه قانونی و شرعی دارد. در نتیجه زنان در ایران برای دستیبابی و ایجاد هر تغییری در زندگیشان ازهمان روز اول سرکار آمدن جمهوری اسلامی به درست کلیت رژیم را مورد هدف قرار داده اند.

حرکت های اخیر معلمان وکارگران در شهرهای مختلف و کارخانه ها نشان داد که پتانسیل بسیار بزرگی در شرکت فعال زنان چه بعنوان معلم و کارگر و چه بعنوان خانواده های معلمان و کارگران و دخالت آنها در امر پیشبرد مبارزه ای همه جانبه برعلیه جمهوری اسلامی میتواند  نیروی زیاد را عملا وارد این جنبش کند. عدم شرکت فعال زنان و غیبت آنها در صفوف رهبری  جنبش برای رفاه و آزادی هزینه زیادی را میتواند بهمراه داشته باشد. بدون زنان این جنبش نمیتواند قدم های مهم و همه جانبه بردارد و به پیروزی برسد.

وقتی در اعتراضات هفت تپه ، زنان اعلام میکنند که( هفت تپه را آباد میکنیم ، حقمان، شرکتمان، شهرمان را پس میگیریم) به معنای  اعلام آمادگی و آگاهی به آن پتانسیل انقلابی است که امروز میخواهد در صف رهبری قرار گیرد. در واقع میتوان گفت که ستم مضاعف بر زنان برای تبدیل زنان به صف رهبری مبارزه علیه جمهوری اسلامی میتواند یک نقطه عطف مهم این دوران باشد.

باید به این امر واقف بود که امر رهایی زن امر جامعه است و هیچ جامعه ای بدون شرکت فعال زنان برای دستیبابی به رهایی نمیتواند پیروز شود.

خشونت علیه زنان خشونتی سیستمایتک سرمایه داریست. تنها راه بیرون رفتن از این دایره ی سیاه خشونت و تحقیر باید سیستمی را نشان گرفت که زندگی میلیونها میلیون انسان را در سراسر دنیا و ایران به نابودی کشانده است. یکی از راه های به زیر کشیدن حاکمیت سرمایه داری جمهوری اسلامی جنبش  برابری طلبی زنان است .

………………………………………………………

متن سخنرانی یکی از زنان هفت تپه

صدای حق خواهی کارگران هفت تپه تا نقطه کور تمام دنیا رسید.

کمتر گوشی وجود دارد که نام هفت تپه را نشنیده باشد. اما بعد از گذشت ۱۴ روز هنوز به گوش فرماندار ، آقای نماینده ، ریئس اداره کار ، شهردار، استاندار، همه ی نهاد ها نرسیده است که برای جمع آوری رای هایشان یاد مردم هفت تپه می افتند. هفت تپه را آباد خواهیم کرد.

حقمان ، شرکتمان ، شهرمان را پس میگیریم . از تمام اتحادیه های کارگری ، معلمان ، بازاریان ، از تمام مردمی که روزی از سرزمین شکر لقمه نانی خورده اند تقاضا داریم به ما ملحق شوند.

نه عاملان فتنه ایم ، نه تاجران سکه ایم ، کارگر هفت تپه ایم ، گرسنه ایم ، گرسنه ایم !

***