راهکاری برای آزادی و عدالت یک دیدگاه و چند پرسش

راهکاری برای آزادی و عدالت

یک دیدگاه و چند پرسش

راهکاری برای تحقق آزادی و عدالت در ایران

۱-برای رسیدن به آزادی و عدالت باید برای توسعه پایدار برنامه داشت

۲-توسعه پایدار نیازمند نهاد سازی است و زمانی این امر ممکن است که نظریه های عملی به میان مردم برده شود و یک توافق همگانی نسبت به آن ایجاد شود و یک نیروی مادی بوجود آید

۳-آزادی و عدالت شرط لازم رهایی تدریجی انسان است .اماپیش شرط عدالت آزادی است

۴-انواع حقوق

-حقوق فردی؛همان حقوق بشر است .آزادی بیان ، اندیشه ،برابری در مقابل قانون ،مالکیت ،انتخاب شغل و سکونت حق انتخاب کردن و شدن

-حقوق اجتماعی؛بیمه ها و تامین اجتماعی ،آموزش رایگان مسکن و بهداشت

-حقوق جمعی؛حق هر فرد به شهر ،حق توسعه،حق گفتار و نوشتاری برای زبان دوم

۵- آزادی هنگامی متحقق می شود که نیاز های پایه در دسترس همگان باشد

۶-شرط پایدار تحقق آزادی و عدالت رشد پایدار اقتصادی است

۷-وجود جامعه مدنی که در حوزه سیاسی شکل می گیردشرط حاکمیت مردم و پیش شرط تحقق آزادی و عدالت است .

  • در اینجا ما با ۳ نوع حوزه روبروئیم:
  • جامعه مدنی
  • -حوزه عمومی:پیوند دهنده و حد میانی جامعه مدنی و حوزه سیاسی است .
  • حوزه سیاسی

در جامعه مدنی تشکل سازی آزاد است.تا حوزه سیاسی بتواند با استفاده از خرد جمعی آزادی َعدالت و توسعه پایدار را متحقق کند

پرسش ؛در جوامعی که تشکل ساز ی ممنوع است تکلیف تحقق آزادی و عدالت چه می شود .

 

۸-استفاده از انقلابات تکنولوژیک گذار به آزادی و عدالت را آسانتر و کم درد تر می کند .

۹- انقلاب در فن آوری نقش سیاسی و اقتصادی پرولتاریا را کمتر می کند

یک پرسش ؛ رسالت تاریخی طبقه کارگر چه می شود ؟

 

۱۰-با تبدیل ارزش اضافی مطلق به ارزش اضافی نسبی و گرایش نزولی نرخ سود صدور سرمایه مولد به کشور های پیرامونی اجتناب ناپذیر می شود و مناطق صنعتی  جدیدی در کشور های پیرامونی شکل می گیرد .

پرسش:در چهار دهه گذشته چرا در ایران و افغانستان و عراق و مصر و لیبی و سوریه چرا مناطق صنعتی شکل نگرفت.

 

۱۱-شکست سوسیالسم اردو گاهی هژمون اقتصادی بورژازی را به هژمون سیاسی و فرهنگی و نظامی تبدیل کرد  . اعمال این هژمونی بر کشور های پیرامونی به شرایط منطقه ای ،محلی ،و حوزه های سیاسی و اقتصادی بستگی دارد. بهمین خاطر توسعه پایدار و آزادی و عدالت به در ک این پیچیدگی های اعمال هژمونی جهانی بستگی دارد

۱۲-بحران جهانی ۱۹۷۳ نظام کینزی را به شیوه نئولیبرالیسم به رهبری آمریکا تبدیل کرد و بحران ۲۰۰۸تناقضات جدیدی را بین کشورهای مرکز و پیرامونی ایجاد کرد . کارگران آمریکایی امروز خواهان برچیده شدن جهانی شدن سرمایه و چین و مکزیک خواستار جهانی شدن هستند .کشور های ضد امپریالیسم امروز مدافعان تجارت آزاد و جهانی شدن هستند .

۱۳-کشور های مرکزی در آستانه قرن بیست ویکم علیرغم بحران ساختاری هیچ گزینه ای آن ها را تهدیدی نمی کند و تا کنون توانسته اند با دمو کراسی پارلمانی و بازار بحران های بزرگ را پشت سر بگذارند

۱۴-سرمایه داری علیرغم تمامی بحران هایش هنوز تنها الگوی جهان معاصر است و الگوی بدیل هنوز شکل نگرفته است و تنها آرمان جامعه جایگزین وجود دارد .

وشکل گیری نهادی کار‌آمد تر به سیر تدریجی مبارزه درون جوامع مدنی  بستگی دارد.

چرا سوسیالیسم نمی تواند بدیل امروزی سرمایه داری باشد؟

۱۵-نهاد بازار و دموکراسی پارلمانی و جامعه مدنی قوی کار آمد تر از مالکیت و مدیریت انحصاری دولتی و برنامه ریزی متمرکز و جامعه مدنی ضعیف است

۱۶- برای توسعه پایدار و صنعتی شدن راهی جز پیوند با اقتصاد جهانی نیست.و این پیوند پیروی از جذب و هضم فناوری ،دستیابی به بازار های خارجی ،گسترش صادرات بجای جایگزینی واردات و استفاده از سرمایه گذاری خارجی است .

۱۷- رو بنای اقتصاددر جهانی شدن سرمایه نا معلوم است .

۱۸-شمای کلی اقتصاد ایران:

-فساد نهادینه

-رانتخواری

-از پا افتادن صنعت

-نابودی محیط زیست

-از بین رفتن کشاورزی

-از بین رفتن سفره های زیرزمینی آب

در چنین شرایطی وظیفه رو شنفکران پیشرو ارائه و پافشاری بر برنامه تحقق آزاد ی و عدالت و رشد نیرو های مولد در ایران است .

۱۹-دولت ما ورا طبقات؛بنا پارتیسم

دولت فرا طبقاتی به معنای دولت بدون طبقات پشتیبان نیست.اما زاده شرایطی است که طبقه مسلط از نظر اقتصادی نمی تواند اعمال هژمونی کند. تکیه گاه اصلی این دولت بوروکراسی لشگری و کشوری،خرده بورژازی شهری و روستایی ،فرودستان و فرو مایگان شهری است.

۲۰ -انقلاب غیر عامل مشروطه منجر به روی :کار آمدن دولت فراطبقاتی رضا شاه شد

۲- دولت پهلوی دوم نیز یک دولت فراطبقاتی بود .

۲۲- دولت بعد از انقلاب نیز یک دولت فرا طبقاتی بود .که بورژازی تجاری و خرده بورژازی سنتی پشتیبان آن بودند.

بناپارتیسم اسلامی مورد تائید جمهور علما نیست

۲۳-جناح سنتی انحصار طلب، دولت رانت خوار و غارتگر را به مانعی برای رشد نیرو های تولید بدل کرد .

۲۴-با کودتای ۲۸ مرداد بورژازی ملی به بورژازی داخلی تبدیل شد . و کوشش خودرا برای کسب هژمونی سیاسی و فرهنگی رها کرد .و با انقلاب بهمن از صحنه اقتصادی هم محوشد.

۲۵-طبقه کارگر هم ضعیف شد و حضورش در حوزه سیاسی و اقتصادی کم رنگ شد .طبقه کارگر بتدریج در حال از دست دان نقش تاریخی و اجتماعی خو د است .طبقه کارگر ایده هژمونیک ندارد .

این نظر مورد تائید همگان نیست .

 

۲۶- بورژازی رانتی جای بورژازی مولد را گرفت .

۲۷-روستا نیز که به تبعیت از روشنفکران ارگانیکش به انقلاب گردن گذاشته بود با کشاورز ی بعنوان محور توسعه به ویرانی محیط بومی مشغول شد .

۲۸- طبقه متوسط ایران متشکل از بورژازی کوچک و متوسط ایران ؛مزد و حقوق بگیران، روشنفکران، دانشمندان فناوران و هنرمندان هم متشکل تر و هم آگاهتر از دیگر طبقات است .آزادی و عدالت و توسعه پایدار خواست این طبقه است

۲۹- بورژازی بزرگ ایران سرمایه داری را یک رابطه اجتماعی نمی بیند که به آرزوی های جامعه خود فکر کند بلکه به منافع آنی خود فکر می کند . بورژازی بزرگ ایران ملی نیست و حتی داخلی هم نیست .

پس چه هست ؟

 

۳۰- خرده بورژازی سنتی بعد از جنگ فربه شد و از هژمون بورژازی تجاری سر باز زد

آیا باز اینان خردبورژازی سنتی اند ؟

 

۳۱- در اقتصاد ایران برخلاف اقتصاد دیگر کشور ها مازاد نه از ارزش اضافی که از رانت نفت حاصل می شود که این باعث فساد سیستمی شده است

۳۲-نبود رقابت داخلی و خارجی نهاد بازار را به حربه ای برای رانت خواری و مانعی برای رشد نیرو های مولده تبدیل کرده است ..

۳۳-نو فئودالیسم بعلت تقابل یک دولت فرا طبقاتی با ایدئولوژی سنتی د رتقابل با شیوه تولید سرمایه داری بروز کرده است .مانع اصلی توسعه پایدار در ایران است .

۳۴- فعالیت اصلاحی مبتنی بر  برهان خُلف است که براندازی خواست دو جریان ضد تاریخ داخلی و خارجی است

جریان داخلی انحصار طلبان حکومتی است جریان خارجی هم بوش و ترامپ است .

چرا جریان انحصار طلب داخلی در جهت بر اندازی است .؟

اصلاحات چه ارتباطی با ترامپ دارد ؟

ضرورت رفرم باید از دل ساخت اقتصادی ،سیاسی و ایدئولوژیک بیرون بیایدو توضیح داده شود که آیا رفرم اصلاً شدنی است و اگر این گونه هست چرا .

 

۳۵-حاکمیت قدرت انحصاری و رانتی مورد علاقه جناح تک رهبری خواه ایالات متحده آمریکا بعنوان دشمن اصلی خارجی توسعه پایدار ایران است

این استدلال در دو بخشش ریشه در کدام مستندات دارد . ؟

 

۳۶- تحول دموکراتیک اقتصادی اجتماعی ،سیاسی اصل مقدم در این کار پایه است

۳۷- در مرحله نخست این تحول ممکن است بورژازی ملی هژمونی سیاسی را بدست بگیرد ولی منافع طبقه کارگر را تضمین می کند.

در بالاتر گفته شدکه بورژازی ملی دیگر وجود خارجی ندارد .دوبار از کجا بدنیا آمد.

 

۳۸- دوران پسا صنعتی و تفوق اقتصاد -دانش به مزدبگیران و حقوق بگیران متکی به دانش نیز عاملیت عینی تاریخی بخشیده که بطور عمده در طبقه متوسط اند.

سایبرتاریا چه رسالتی در تاریخ دارد؟

 

این نیرو و طبقه کارگر نیروی اصلی تحول دموکراتیک اند.

دموکراسی پارلمانی و مشارکتی و مستقیم شرط لازم برای رشد پایدار توسعه است

رشد پایدار و توسعه پایدار مستلزم توسعه اقتصاد دانش است اقتصادی که در آن دانش نیروی پیش برنده اصلی است .

راه  رهایی از اقتصاد رانتی  وتک محصولی؛:

-راهبرد گسترش صادرات و تعامل مثبت با اقتصاد جهانی

-مدیریت دموکراتیک

-مدیریت اجتماعی شامل ؛آموزش وپرورش آب برق و سوخت

رابطه هم افزای برنامه و بازار با تقدم نهایی برنامه ریزی بر بازار برای هدایت تخصیص و توزیع ثروت و محصولات اجتماعی

-رابطه درست بین بازار و برنامه ریزی

-نخستین قدم تشکیل یک دولت توسعه شایسته  سالار ،فراگیر و ملی است

راهکار

برنامه های پژوهشی مشترک سازمان داده شود  و درفضای عمومی طرح شود  تا در جامعه مدنی روی آن توافقی شود  و این اجماع باعث هدایت حوزه سیاسی گردد.

پس راهکار اصلی تبلیغ و ترویج برای رسیدن بیک توافق عمومی در جامعه است .