دو مطلب … فقط انقلاب نجات دهنده است و دیگر هیج! … حزب و انقلاب!‎

فقط انقلاب نجات دهنده است و دیگر هیج!

این آتش سوزی ها را در کنار شهر های ویران شده در یمن، سوریه، افغانستان، لیبی و سایر جاها قرار دهید، آنگاه معنی فاجعه ای که با ادامه سیستم استثمارگر سرمایه داری امپریالیستی و فاشیست پرور و جنک طلب تولید کن را خواهید فهمید. آنگاه ضرورت  و لزومیت تغییر بنیادی اوضاع موجود و مرگ مالکیت خصوصی سرمایه داری را درک می کنید که جز از راه یک انقلاب همه جانبه و قهری کمونیستی کارگران ممکن نیست. ​

https://www.rt.com/usa/444282-california-wildfire-death-toll/?utm_source=browser&utm_medium=push_notifications&utm_campaign=push_notifications

کارل مارکس در سالها قبل با کشف قوانین دیالکتیک ماتریالیستی این سرنوشت فاجعه بار بشر و طبیعت را اعلاام نمود. او در اوایل، مانند هر انسان انقلابی و فهمیده و با دانش به تغییر بنیادی سیستم موجود اجتماعی خیلی خوش بین بود. او در صفحات آخر جلد اول کتاب کاپیتال که راز سیستم سرمایه داری یعنی اضافه ارزش یعنی منبع سود و انگیزه تولید کالا در سیستم سرمایه داری و مایه اسارت میلیونها و اکنون میلیاردها انسان کارگر یعنی برده گان نوین، که فقط فرقشان با برده گان قدیمی در این است که اولا آزاد هستند اربابان خود یعنی خریداران نیروی کار خود را تغییر دهند و دوم اینکه برده داران جدید یعنی سرمایه داران، هیج پاسخگوئی و مسئولیت در قبال زندگی شان بر عهده نمی گیرند و خیلی راحت در قبال سود دهی بیش از پیش آنها را از ممر زندگی شان یعنی کارکردن روی ابزار تولید که غصب کرده اند، یعنی کار مرده شان، محروم می کنند و یا به جنگ های امپریالیستی فرستاده می شوند تا بکشند و یا کشته شوند، پس از اینکه برآورد می کند که در انگلستان یعنی محل کلاسیک رشد و توسعه سیستم سرمایه داری، چارلزدوم پاشاه وقت بیش از و یا حدود یک میلیون انسان را که از کارکردن برای سرمایه داران سرباز زده بودند، سر بریده و یا از گرسنگی می کشد تا باقی ماندگان را رام نماید، می نویسد که برای تغییر بنیادی و محو این سیستم خیلی کمتر کشته لازم است، زیرا که طبقه ی حاکمه خیلی از نظر تعداد اندک است.​

 اما، متأسفانه، واقعیت این دو قرن نشان داد که این خوش بینی جایی نداشت و اکنون همین سیستم سرمایه داری بیش از صدها میلیون و بلکه یک میلیارد انسان کشته است. او اما، به باور من، بعد از فاجعه خونین کمون پاریس بر این خوش بینی اش غالب آمد و به احتمال نابودی نسل انسان بیش از پیش باور مند گشت. او در نوشته ای به نام پی گفتار بر جلد اول چاپ دوم به زبان آلمانی- همین اثر خود، در سال ۱۸۷۳، چنین نوشت: «مانند دوران کلاسیک علم اقتصاد بورژوائی، آلمان ها در زمان انحطاط آن نیز، دانش آموزانی ساده، مقلد و دنباله رو باقی ماندند و هم چون خرده فروشی حقیر آن چه بیگانه به طورعمده می ساخت آب کردند. بنابراین تحول تاریخی خاص جامعه ی آلمان هر گونه پیشرفت ابداعی را در زمینه ی اقتصاد بورژوائی نفی می نمود. لیکن انتقاد از آن را منع نمی کرد. تا آن جا که این انتقاد معرف یک طبقه است تنها می تواند طبقه ای را معرفی کند که مأموریت تاریخیش انهدام طرز تولید سرمایه داری و سرانجام الغاء طبقات است یعنی طبقه ی کارگر.»،  کارل مارکس در این  عبارت دو جا مرگ ناگزیر را نشان می دهد، یک جا از «انحطاط» حرف می زند و جای دیگری از «انهدام» سیستم سرمایه داری توسط طبقه کارگر.​

 ولی او که، احتمال انحطاط اقتصادانان را با انهدام سیستم سرمایه داری بدون انقلاب کارگران هم هم ممکن عینی می داند، این را با قانون اصلی دیالکتیک تشریح می کند. او در چند صفحه بعد می نویسد:​

 « به نظر بورژوازی و بلندگویان عقیده ای آن طبقه، دیالکتیک در صورت عقلایی خود چیز رسوا و نفرت انگیزی است زیرا بنا بر دیالکیتک درک مثبت آن چه وجود دارد در عین حال متضمن درک نفی و انهدام ضروری آن نیز هست، زیرا دیالکتیک، هر شکل به وجود آمده ای را در حال حرکت و بنابراین از جنبه ی قابلیت درگذشت آن نیز مورد توجه فرار می دهد، زیرا دیالکتیک حکومت هیچ چیزی را بر خود نمی پذیرد و ذاتا انتقاد کُن و انقلابی است. »،​

اکنون به باور من، یا:​

کارگران و زحمتکشان شما خود را سازمان داده و مسلح می کنید و با به پیروزی رساندن انقلاب اجتماعی- انقلاب قهری کمونیستی – و درهم شکستن دولت های سرمایه داری در هرشکلش و محتوایش و ایجاد دولت خویش – دیکتاتوری انقلابی طبقاتی پرولتاریا – در شکل شوراهای مسلح خویش و یا… روابط موجود را منحل – لغو و نابودی می کنید یا این روابط موجود اجتماعی سرمایه داری که هم اکنون واقعا گندیده و فاسد شده است، در نهایت همه چیز را به نابودی می کشاند.​

 انقلاب – انقلاب سرخ – انقلاب قهری کمونیستی – کنید تا رها گردید و گرنه مرگ ناگزیر را چاره ای نیست!​

لینک نوشته کارل مارکس: ​
http://www.nashr.de/1/marx/kapitalBakhsh1.pdf

+++

حزب و انقلاب!‎

حزب و انقلاب قهری کمونیستی! بر علیه سرمایه داران، انقلاب کارگران!

حمید قربانی- ۱۸ نوامبر ۲۰۱۸

تنها، هنگامیکه طبقۀ کارگر دارای حزب مخفی کارگران آگاه، انقلابی و کمونیست گردد، قادر به تغییربنیادیست! طبقۀ کارگرنیازمند پیروزی انقلاب سرخ است!

بنا براین،

کارگران متحد شوید، کارگران سازمان یابید، کارگران متحزب شوید، کارگران کارگران مسلح شوید که جنگی خونین و سخت در پیشروی دارید، اگر که خواهان رهایی از ستم و استثمار جامعه ی سرمایه داری هستید و هستیم! طبقه ی سرمایه دار یعنی دشمن اصلی و اساسی تان دارای دولت های سرکوبگر و با نیروهای سازمان یافته و مجهز به انواع سلاح های مرگبار- تا بن دندان مسلح است. با چنین دولتی نمی توان با دست خالی و بدون سازماندهی مخفی و با پرنسیپ جنگید و پپیروز شد، رفقای کارگر. کارگران هیچ توهمی نسبت به اینکه مبارزات این چنینی- مبارزات علنی – رفرمیستی- و بدون تحزب سیاسی یعنی بدون ستاد جنگ تان، شما را به اهداف انسانی تان – به حق و حقوق تان – به جامعه بدون استثمار وحشیانه – جامعه ی با مالکیت اشتراکی-  می رساند، نداشته باشید. مبارزات در شکل تا کنونی و با خواست های شان، فقط می توانند، جهت آمادگی شما، برای نبرد واقعی، برای جنگ طبقاتی و پیروزی در آن، پله ای باشند، توقف در این نوع مبارزات در نهایت مرگ شما را در بر دارد! زیرا که سرمایه و سرمایه داری دیگر به نفع شما رفرم پذیر نیست و باید محو گردد و فقط با انقلاب مسلحانه شما کارگران، این کار شدنی است و لاغیر! رهایی ممکن است و بر روی این زمین سخت، اما با سازمان و تسلیح طبقاتی