فقرزدائی از زنان از طریق سرمایه‌داری پابرهنگان؟!

روبن مارکاریان

روز جهانی زن   فرصت مغتننمی است برای نگاه مجدد بر بی‌عدالتی‌هائی که در سرمایه داری واقعا" موجود علیه زنان در چهارگوشته جهان اعمال می شود. ابعاد گوناگون این خشونت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی … در هم تنیده ، کل یگانه و بهم پیوسته‌ای را تشکیل می دهند. هر بعدی همچون تکیه گاهی برای ابعاد دیگر عمل کرده و  وجوه دیگر تبعیض و خشونت علیه زنان و کهتری جنسی آنان را تقویت و تداوم می‌بخشد.

  مردسالاری از دیرباز یکی از خصلت‌ نما‌های نظام‌های طبقاتی بوده و سرمایه‌داری معاصر نیز آن را از نظام‌های  طبقاتی پیش از خود به ارث برده و در خود ممزوج کرده است. خشونت علیه زنان به عنوان یک جنس اشکال گوناگونی دارد و تنها خشونت فیزیکی و اعمال قهر به اشکال گوناگون ( از ضرب و شتم گرفته تا سنگسار) خلاصه نمی‌شود.  ستم اقتصادی و محروم بودن زنان از فرصت‌های برابر و از نعمات مادی موجود در جامعه بشری بنیادی‌ترین تبعیضی است که بر زنان به عنوان یک جنس اعمال می‌شود.  در چند دهه اخیر نابرابری‌های موجود در جهان تحت سیطره سرمایه‌ تشدید شده و ابعاد بی سابقه‌ای یافته است. امروز فقر و محرومیت در جهان بیش و پیش از همه خصلت زنانه دارد و بحران کنونی اقتصادی که با شدت و حدت تمام در حال گسترش است زنان را به عنوان اولین قربانیان خود آماج قرار می دهد.

مدافعین نظم سرمایه‌داری موجود چنین وانمود می‌کنند که راه حلی برای مسئله فقر و مهم‌ترین قربانیان فقر یعنی زنان  فقرزده پیدا کرده‌اند. الگوی گرامین یا" نظام اعطای اعتبارات کوچک به زنان" که توسط محمد یونس بانکدار بنگلادشی ابداع شده است به عنوان راه حل موفقی قلمداد می شود که می‌تواند به وِیژه وضعیت زنان فقیر در سراسر جهان را تغییر دهد.

 

الگوی محمد یونس" بانکدار فقرا" در مبارزه با فقر

با اعطای جایزه صلح نوبل در دو سال پیش به بانکدار بنگلادشی محمد یونس شبکه رسانه‌های مسلط جهان  با بوق وکرنا الگوی موفق او را در مبارزه با فقر  ، بویژه در رابطه با زنان فقیر روستائی ستودند. " همانطور که گاندی به استعمار پایان داد،  ماندلا آپارتاید را برچید ، محمد یونس نیز بر فقر و بویژه فقرزنان نقطه پایان می‌نهد." کمیته نوبل در توضیح خود برای اعطای جایزه صلح  به محمد یونس اعلام کرد:" آقای یونس و بانک گرامین اعتبارات را به مهم‌ترین ابزار مبارزه با فقر مبدل کردند. بانک گرامین منبع اندیشه و الگوئی برای نهادهای اعطای وام‌های کوچکی است که در اقصی نقاط جهان فراروئیده‌اند." هیلاری کلینتون می‌‌خواهد به بنگلادش برود و معجزه وام‌های کوچک را که به ویژه زنان فقیر را از قعر فقر بیرون کشیده وبه بنگاه‌داران موفق مبدل ساخته، شخصا" تجربه کند. کلینتون دمکرات در خلسه ناشی از کشف کلید طلائی مبارزه با فقرجهانی تنها نیست. پل ولفوویتس نومحافظه‌کار نیز از جمله همین شیفتگان است. او می‌گوید"  که در سفر خود به استان "آندرا پرادش" هند  معجره وام‌های خرد را به چشم دیده است.

البته دل بستن به معجزات الگوی گرامین چیز جدیدی نیست. سازمان ملل در سال ١٩٩٧‌اجلاسی در نیویورک به موضوع وام‌های کوچک اختصاص داد. هدف این اجلاس این بود که  خرده اعتبارات به عنوان الگوی موفق در مبارزه با فقر به سراسر جهان تعمیم داده شده و تا سال ٢٠٠۵‌ صدمیلیون دهقان فقیر( و در میان آنها اساسا" زنان فقیر روستائی) را تحت پوشش قرار دهد. تمرکز بر روی اعتبارات خرد به عنوان وسیله‌ای برای مبارزه با فقر زمانی در دستور کار سازمان ملل قرار می‌گرفت که پروژه‌های دور و دراز این نهاد در دهه هفتاد  برای ریشه‌کن سازی فقر و تبدیل آن به تاریخ ، خود به تاریخ پیوسته بود و فقر با ابعاد بیسابقه‌ و جهش‌واری در سطح جهان چهره می  نمود.

فقر در جهان معاصر روز به روز ابعاد وسیع‌تری پیدا کرده  و به ویژه در جریان چند دهه تهاجم نئولیبرالی سرمایه‌داری به طور بیسابقه‌ای تشدید شده است. در سال ١٩۶٠ درآمد ٢٠% سکنه جهان که در کشورهای ثروتمند زندگی می‌کردند ٣٠ برابر درآمد ٢٠% سکنه کشورهای فقیر بود. در حالی که بر اساس آمار‌گیری انجام شده در سال ١٩٩۵‌این تناسب به ٨۵  برابرجهش کرد. سه میلیارد یعنی نصف جمعیت جهان با درآمدی کمتر از دو دلار گذران کرده و یک میلیارد و دویست میلیون نفر از سکنه جهان که در تنازغ بقا و در مرز قحطی قرار دارند درآمدشان کمتر از یک دلار درروز است. در جهان امروز یک میلیارد نفر سواد نوشتن و خواندن ندارند. همانطور که در بالا اشاره کردیم فقر جهانی در عین حال با تبعیض جنسی  خصلت‌بندی می‌شود. زنان ٧٠ در صد فقرا و ۶۵ در صد بیسوادان جهان را تشکیل می‌دهند.در متن گسترش این تراژدی انسانی که محصول نظام سرمایه‌داری کنونی است زندگی فقرزدگان و بویژه زنان فقیر و زحمتکش روستائی، که فقیرترین فقرای جهان هستنّد، روز به روز به وخامت بیشتری می‌گراید. فقط  در هند صدهزار نفر از روستائیان فقیر( واکثریت آنها زنان) به خاطر عدم توانائی در تامین معاش خانواده‌های خود خودکشی کرده‌اند.

سرمایه داری پابرهنگان   Bare foot Capitlaism

آیا سرمایه‌داری پابرهنگان می‌تواند از طریق مقروض سازی، زنان را قدرتمند سازد!

الگوی محمد یونس، که برخی آن را سرمایه داری پابرهنگان نامیده اند، و آن چه که بانک تحت مدیریت او  گرامین انجام داده است تا چه حد در شرایط سرسخت یک جامعه سرمایه‌داری حاشیه مانند بنگلادش قابلیت آن را دارد که توده وسیع فقرزدگان بویژه زنان فقیر و زحمتکش را از قعر مسکنت و فلاکت خارج ساخته  و فراتر از آن بتواند به عنوان یک الگوعمومی مبارزه با فقر زنانه در جهان تعمیم پیدا کند؟

  اگر پرده دود تبلیغات را کنار بزنیم و به واقعیت عملکرد بانک گرامین نگاه کنیم خواهیم دید که متاسفانه واقعیت‌ها بیانگر چیز دیگر