در مورد تعیین جایزه آمریکا برای تعقیب رهبران پ.ک.ک / مصاحبه ایسکرا با محمد آسنگران

مصاحبه محمد آسنگران

در مورد تعیین جایزه آمریکا برای تعقیب رهبران پ.ک.ک

ایسکرا: روز سه شنبه ۶ نوامبر ٢٠١٨ سفارتخانه آمریکا در آنکارا با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که جایزه ای چند میلیون دلاری برای کسب اطلاعات جهت دستگیری سه نفر از رهبران پ ک ک، (جمیل بایک، مراد قرایلان و دوران کالکان) در نظر گرفته است. نظر شما را میخواهم در این رابطه بدانم؟

 

آسنگران: این سیاست دولت آمریکا هر دلیلی داشته باشد یک اقدام تروریستی علیه یک حزب اپوزیسیون است و باید محکوم بشود. این یک تروریسم دولتی آشکار است که رسما با پول و امکانات نظامی و جاسوسی میخواهد رهبران یک حزب سیاسی را از میان بردارد. اینکه توان و یا قصد جدی این کار را داشته باشد یا نه بحثی ثانوی است. آنچه در این میان مهم است اعلام سیاستی ضد انسانی است. چنین سیاستی برخلاف تمام قوانین بین المللی و برخلاف حقوق بشری است که همین دولتها خودرا مدافع آن میدانند. زیرا نه قانونی و نه دادگاهی حتی فرمایشی رای به چنین اقدامی نداده است. بنابر این اعلام چینن سیاست و تهدیدی علیه یک حزب اپوزیسیون، قلدری آشکار آمریکا را به جهانیان نشان میدهد.

ایسکرا: چرا آمریکا برای دستگیر رهبران پ ک ک جایزه تعیین کرده است دلایل نهان و آشکار چنین سیاستی چیست؟

آسنگران: این سیاست آمریکا تیری است که چندین هدف را همزمان میخواهد بزند. از یک طرف هدیه ای است به اردوغان که بگوید ما همچنان عضو ناتو و متحد هم هستیم و تلاشی است که دل ترکیه را راضی کند که بیش از این به روسیه نزدیک نشود. همزمان میخواهد همکاری خود با شاخه سوری پ.ک.ک را برای ترکیه قابل تحمل کند. در عین حال هشداری است به پ.ک.ک که نزدیک شدنش به جمهوری اسلامی را هزینه بردار کند. در عین حال تلاشی است برای فاصله انداختن بین پ.ک.ک و بخشی از این حزب که در کردستان سوریه همکار آمریکا هستند.

آمریکا درگیر مشکلاتی در منطقه است هم به همکاری حزب حاکم کردستان سوریه که شاخه ای از پ.ک.ک است محتاج است هم نمیخواهد آنها یک بازی دو جانبه را پیش ببرند. آمریکا میداند و اطلاعات کافی دارد که پ.ک.ک در کردستان سوریه متحد آمریکا و در منطقه در قطب جمهوری اسلامی قرار دارد. بنابر این آمریکا یک بازی چند جانبه را برای مهار کردن و تابع کردن پ.ک.ک همزمان پیش میبرد و هر آن لازم باشد نه تنها پ.ک.ک که پ.ی.د و بقیه احزاب متحد و رقیب خود را هم قربانی میکند.

مخالفت آمریکا با نتیجه رفراندوم کردستان عراق و پیامدهای آن یک نمونه آشکار چنین سیاستی بود. آمریکا و جمهوری اسلامی با اهدافی متفاوت چراغ سبز به ارتش عراق و حشد الشعبی نشان دادند و در مدتی کمتر از ۲۴ ساعت بیش از نیمی از مناطق تحت کنترل پیشمرگان کردستان عراق از جمله کرکوک را تحویل دولت مرکزی عراق دادند. همین معامله را در عفرین انجام دادند. آمریکا و روسیه دست اردوغان را باز گذاشتند که عفرین را اشغال کند. این بار قرعه به اسم رهبران اصلی پ.ک.ک افتاده است و برای اهدافی خاص که فوقا به آن اشاره کردم این جایزه را تعیین کرده اند. در حقیقت آمریکا هم در جریان عفرین و هم در این تعیین جایزه اخیر میخواهد به پ.ک.ک و اقمارش بفهماند نمیتوانند بازی دو جنبه و چند جانبه انجام بدهند.

این یک واقعیت غیر قابل انکار است که در چند سال اخیر احزاب ناسیونالیست کرد در ترکیه و سوریه و عراق و ایران بین دو قطب آمریکا و جمهوری اسلامی تقسیم شده اند و این دو در رقابتی سخت با هم بسر میبرند. با نگاهی به سیاست احزاب ناسیونالیست کرد میبینیم که پ.ک.ک و احزاب اقمارش در کنار جمهوری اسلامی و اسد قرار گرفته اند همچنانکه اتحادیه میهنی و بخشی از احزاب کردستان عراق در این قطب قرار دارند. در مقابل بارزانی و احزاب اقمارش در کردستان سوریه و عراق و ایران در قطب آمریکا قرار گرفته اند. بنابر این سیاست آمریکا در قبال پ.ک.ک. را باید در این قطب بندی و رقابتها مورد بحث و بررسی قرار داد.

ایسکرا: همچنانکه اشاره کردید آمریکا از یک طرف در کردستان سوریه بخشی از پ.ک.ک به اسم پ.ی.د.  و شاخه نظامی آن ی.پ.گ. را حمایت میکند و از طرف دیگر برای دستگیری رهبران پ.ک.ک جایزه تعیین میکند شما این سیاست را چگونه میبینید؟

آسنگران: آمریکا بعد از شکستش در عراق و عقب نشینی سال ٢٠١١ از این کشور باعث شد جمهوری اسلامی در فضای سیاسی عراق دست بالا پیدا کند. بعدا در بحران سوریه خواستند این شکست را جبران کنند و با کمک به نیروهای اسلامی مخالف اسد قصد سرنگونی حکومت سوریه را داشتند که با دخالت مستقیم روسیه و جمهوری اسلامی حمله به داعش و نیروهای اپوزیسیون اسلامی مورد حمایت عربستان و متحدین آمریکا موقعیت خود و اسد را در سوریه بهبود بخشیدند. آمریکا یک بار دیگر در سوریه به عنوان دولتی بازنده ناچار شد به نیروی مسلح ی.پ.گ اتکا کند تا این موقعیت ضعیف خود را جبران نماید. در جریان این رقابتها ترکیه متحد سنتی آمریکا به روسیه نزدیک شد و باز هم آمریکا در موقعیت ضعیفی قرار گرفت. اکنون از یک طرف با امتیاز دادن به اردوغان و از طرف دیگر همکاری با نیروی ی.پ.گ در کردستان سوریه میخواهد تعادل جدیدی را برقرار کند. پ.ک.ک در میان چنین رقابتها و بده بستانهایی منطقه ای یک بار دیگر به جمهوری اسلامی نزدیک شد و به همین دلیل مورد غضب آمریکا قرار گرفته است.

تحلیلا میتوان گفت این تهدیدی برای تغییر سیاست پ.ک.ک به سمتی است که آمریکا در منطقه پیش میبرد. آمریکا میداند همه احزاب ناسیونالیست کرد از جمله پ.ک.ک اهل معامله و بده بستان هستند. اگر فردا پ.ک.ک از جبهه جمهوری اسلامی فاصله بگیرد و تماما به جبهه آمریکا بپیوندد آمریکا میتواند بارزانی و پ.ک.ک را ناچار کند در یک قطب به رهبری بارزانی قرار بگیرند و در خدمت سیاستهای منطقه ای خود به آنها امر و نهی کند.

ایسکرا: با توجه به اینکه پ.ک.ک علاوه بر پژاک اکنون حزبی از اقمار خود را در کردستان ایران به اسم حزب وحدت ملی سازمان داده است و رسما و قانونا دفتر و دوایر علنی در شهرهای کردستان ایران دارد و عوامل وزارت اطلاعات هم در این حزب فعال هستند و در مرزهای عراق و ترکیه نیروهای سپاه و پ.ک.ک در نقاط مرزی با هم همکاری دارند و… تا چه حد امکان دارد پ.ک.ک از جبهه جمهوری اسلامی فاصله بگیرد؟

آسنگران: همچنانکه اشاره کردید مناسبات جمهوری اسلامی و پ.ک.ک رسمی و غیر رسمی در هم تنیده شد است و آمریکا از این مناسبات مطلع است. همین حزب وحدت ملی در کردستان ایران که نیروهای نزدیک به پ.ک.ک در آن فعالیت میکنند، در اساسنامه خوداعلام کرده اند که تعهد سیاسی و عملی به ولی فقیه دارند و تمام قوانین جمهوری اسلامی را رعایت میکنند. این حزب عملا کنترلش در دست وزارت اطلاعات و حراست سپاه است. بنابر این اکنون آمریکا علاوه بر فشار و تهدید علیه رهبران پ.ک.ک مرتب رهبران ی.پ.گ را هم تحت فشار قرار داده است که از پ.ک.ک فاصله بگیرند و “مستقل” از پ.ک.ک عمل کنند. اما این ممکن نیست مگر خود پ.ک.ک. را ناچار به تغییر موضع بکنند. تعیین جایزه علیه رهبران پ.ک.ک بخشی از این فشار و تهدیدی است که آنها از جبهه جمهوری اسلامی فاصله بگیرند. اما پ.ک.ک اهدافی دوگانه در کردستان ایران دنبال میکند آنها از یک طرف خود را آماده میکنند که با جمهوری اسلامی دست به معامله و بده بستان بزنند. از طرف دیگر اگر تضعیف جمهوری اسلامی محرض شود و به موقعیت اسد در سال ۲۰۱۱ برسد پ.ک.ک میخواهد از طریق پژاک و حزب وحدت ملی نقش پ.ی.د. و ی.پ.گ در کردستان سوریه را تکرار کند.

اما این سیاست فشار و تهدید آمریکا ممکن است فرصت چندانی به پ.ک.ک ندهد که سیاست فوق را دنبال کند و ناچار شود از جبهه جمهوری اسلامی فاصله بگیرد و در خدمت سیاستهای آمریکا قرار گیرد. این بده بستان و معامله و خدمت به سیاست دولتهای منطقه سنت همیشگی جریانات ناسیونالیست کرد بوده است و این بار هم دور از انتظار نیست که پ.ک.ک تن به سیاستی بدهد که آمریکا میخواهد پیش ببرد.